جهانِ امروز خشن‌تر شده است؟

عده‌ای نیز معتقدند که اساسا خشم و خشونت در جهان کنونی به نسبت گذشته بیشتر نشده بلکه توسعه و پیشرفت قابل ملاحظه رسانه‌ها و البته شبکه‌های اجتماعی است که سبب شده تا جلوه‌های عینی آن بیش از پیش در مقابل چشم افکار عمومی قرار گیرد.

جهان امروز با سرعتی قابل توجه به پیش می‌رود و در حوزه‌های مختلف پیشرفت می‌کند. بسیاری از دانشمندان و محققان بر این باورند که سرعت رشد و تولید علم در قیاس با دهه‌های گذشته چندبرابر شده و ظهور فناوری‌های تازه نظیر هوش مصنوعی و نمود‌های بیرونی آن بسیاری را حیرت زده کرده است. با این همه، زندگی بشر نه تنها به سمت آرامشِ بیشتر حرکت نکرده بلکه جهان شاهد تشدید استرس، اضطراب و روحیه خشن در میان مردمِ کشور‌هاست.

به گزارش فرارو؛ در این راستا، بسیاری از ناظران این پرسش را مطرح می‌کنند که دلیل فوران خشم و خشونت در جهان کنونی چیست؟ خشمی که برای مثال خود را در قالب اعتراضات فرانسه و یا اسرائیل و یا انجام حملات کور در کشور‌های مختلف جهان نظیر آنچه اخیرا در چین در حمله به یک مهدکودک رخ داد، نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد جهت پاسخ به این پرسش می‌توان به ۴ مولفه محوری اشاره کرد.

۱. تبعات منفی پاندمی کرونا

از زمان اوج گیری بحران پاندمی کرونا در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی، جهان با یک شوک قابل توجه رو به رو شد. جدا از وضعِ محدودیت‌های رفت و آمد گسترده در کشور‌های مختلف، شاهد وارد آمدن آسیب‌های جدی به معیشت و رفاه انسان‌ها نیز بوده‌ایم. به عنوان مثال، در اروپا و یا آمریکا گزارش‌های مختلفی در مورد بدتر شدن وضعیت اقتصادی شهروندان و حتی سقوط اقتصادی آن‌ها منتشر شده است.

بحران جهانی پاندمی کرونا، با عوارض جانبی نیز همراه بوده که نمود‌های خود را در سطح جهان به نمایش گذاشته و می‌گذارد. در این زمینه اوج گیری خشم و خشونت جهانی، یکی از مهمترین جلوه‌های این مساله است و خود را در قالب‌های مختلفی نیز نشان داده و می‌دهد.

برای مثال مصر، پس از پاندمی کرونا با بحران تمام عیار اقتصادی رو به رو شده است. به نحوی که بدهی خارجی آن از ۴۰۰ میلیارد دلار هم فراتر رفته است. حال در همین وضعیت، خشونت به ویژه علیه زنان، به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته و حتی توجه ویژه رسانه‌های مصری را نیز همراه داشته است. البته که همانطور که رسانه‌های مصری اعلام کرده اند، نمایش خشم عریان در مصر نیز به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است.

۲. قدرت گیری نسل Z

نسل Z نسلی هستند که آن‌ها را باید محصول دوران ظهور و توسعه فناوری‌های دیجیتال دانست. نسلی که با اینترنت، گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی کاملا آشنایی دارند و نوعی خاص از فرهنگ را نیز نمایندگی می‌کنند. فرهنگی که در قالب آن، بر اساس آنچه محققان و تحلیلگران مختلف می‌گویند، ارائه و نمایش شخصیتی برونگرا، به مراتب از درون گرا بودن، اولویت بیشتری دارد. حال این طیف، با توجه به مواردی نظیر مواجهه با تبعات اقتصادی منفی و در عین حال، تشدید نابرابری‌ها در حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی و از دست دادن انگیزه‌ جهت فعالیت مثبت در مسیر رشد فردی و کنش موثر اجتماعی، راه خشم و ابراز خشونت را در پیش گرفته اند.

مساله‌ای که البته در جهان کنونی از بستر‌های مساعدی نیز جهت نمایش جلوه‌های خود به ویژه در قالب پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی برخوردار است. البته که در یک معنا برخی تحلیلگران و اندیشمندان بر این باورند که چالش‌های متعدد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، عملا طیف‌های جوانی را که بایستی آن‌ها را جز نسل Z بدانیم، به سمت حرکت به طبقه Neet رهنمون کرده است. طیف و گروهی که “نه دنبال تحصیل می‌روند، نه مهارت دارند و نه در زمینه کسب شغل”، علاقه و اشتیاقی را از خود نشان می‌دهند.

۳. سوءعملکرد دولت‌ها

نکته دیگری که تاثیرگذاری قابل توجهی را مخصوصا در سال‌های اخیر در زمینه تشدید خشم بازی کرده، سوءعملکرد دولت‌ها در حوزه حکمرانی است. مساله‌ای که عوارض جانبی خود را به ویژه در حوزه رفاهی و اقتصادی و البته تحریکِ روند‌های گسترده مهاجرتی نشان داده است.

در این راستا به طور خاص می‌توان به مواردی نظیر اعتراضات جاری در فرانسه و یا اوج گیری اعتراضات در اسرائیل اشاره کرد.

در عین حال، سیاست‌های رهبران پوپولیست در جهان نظیر دونالد ترامپ در آمریکا و یا قدرت گیری جریان‌های راست گرای افراطی در کشور‌های عضو اتحادیه اروپا (که بر اساس آمار‌ها اکنون بیش از ۶۰ درصد از دولت‌های اروپایی تحت سیطره این طیف‌ها هستند) نیز جدا از اینکه شدت و دامنه قطبی گرایی‌ها را بالا برده است، در عین حال، زمینه‌های گسترده‌ای را نیز جهت ابراز خشونت  ایجاد کرده است.

از چشم اندازی دیگر می‌توان گفت که بسیاری از دولت‌ها، از حرکت هماهنگ با روند تغییرات جهانی جا مانده اند و این مساله سبب شده تا کشورهایشان عقب بمانند و همین عقب ماندگی نیز خسارت‌ها و هزینه‌های سنگینی را به آن‌ها و به ویژه مردمشان تحمیل می‌کند. مساله‌ای که بارِ زیادی را بر شهروندان سوار می‌کند.

۴. انعکاس رسانه‌ای

در نهایت باید گفت که عده‌ای نیز معتقدند که اساسا خشم و خشونت در جهان کنونی به نسبت گذشته بیشتر نشده بلکه توسعه و پیشرفت قابل ملاحظه رسانه‌ها و البته شبکه‌های اجتماعی است که سبب شده تا جلوه‌های عینی آن بیش از پیش در مقابل چشم افکار عمومی قرار گیرد.

از این رو به نوعی این احساس ایجاد شده است که انگار خشم و خشونت افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا کرده است. با این حال، حتی اگر از این منظر نیز به مساله بنگریم، تردیدی نیست که نمایش بیش از پیش خشم در مقایسه با گذشته به توسعه آن کمک می‌کند. این مسئله مخصوصا وقتی ابعاد جدی تری را به خود می‌گیرد که بدانیم زمینه‌های به مراتب مساعدتری در قیاس با گذشته چه از حیث اقتصادی و چه سیاسی و اجتماعی جهت فوران خشم در جهان معاصر فراهم است و در بسیاری از موارد، انفجار خشم در برخی کشور‌ها شبیه به انفجار بشکه باروتی است که تنها به یک جرقه نیاز دارد.

دیدگاهتان را بنویسید