ریچارد هاس در بحبوحه کناره گیری خود از کرسی ریاست بر اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا، در پاسخ به این سوال که اصلی ترین تهدید علیه منافع و امنیت ملی آمریکا را چه می داند؟ گفت: “دولت آمریکا را بایستی بزرگترین تهدید علیه منافع و امنیت ملی آمریکا دانست!
دولت آمریکا به طور خاص در دوره زمانی پس از جنگ جهانی دوم، با استفاده از اهرم های مختلفی سعی داشته تا خود را در مقام موقعیت هژمونیک و برتر در عرصه نظام بین الملل قرار دهد و تا حد زیادی اقدام به تعریف قوانین، ارزش ها و البته هنجارهای مسلط و غالب کند.
در واقع این دولت سعی داشته تا خود را به یک الگوی ادعایی و متصور برای کشورهای اقصی نقاط جهان تبدیل کند که بر این اساس، خوب بودن و مدرن بودن و قانون‌مدار بودنِ کشورها و ملت ها، به نسبتِ همراهی‌شان با دولت آمریکا سنجیده می شود. درست بر اساس همین منطق معیوب، هر کشور و ملتی که نسبت به رویه ها و اقدامات و سیاست های دولت آمریکا معترض باشد نیز به مثابه دشمن، برسازی می شود و آمریکا از کلیه کشورهای جهان توقع برخورد با یک‌چنین کنشگرانی را دارد. درست بر همین اساس بود که مثلا در دوره جورج بوش پسر شاهد بودیم که وی به صراحت اعلام کرد که جهان در نبرد علیه به اصطلاح توریسم، یا با آمریکا و یا علیه آن است.
البته که در تمامی این سال ها، دستگاه رسانه ای و سیاسی آمریکا نیز به انحای مختلف سعی داشته اند تا تهدیدات مختلفی را در عرصه بین المللی علیه منافع مردم جهان و به ویژه منافع و امنیت ملی آمریکا، ایجاد و معرفی کنند. با این همه، به تازگی دو تن از چهره های شناخته شده سیاسی و رسانه ای آمریکایی موضع گیری‌هایی را انجام داده اند که در نوع خود بسیار قابل تامل هستند و حاکی از دروغ بودنِ سیاست های اعلامی واشینگتن هستند.
موضع گیری صریح “ریچارد هاس“ در مورد تهدیدِ اصلی علیه منافع ملی آمریکا
کمتر کسی است که عرصه سیاست خارجی آمریکا را دنبال کند، اما ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا را نشناسد. فردی که در چهار دولت آمریکایی نیز در چهارچوب دستگاه دیپلماسی دولت آمریکا فعالیت داشته است و آثار مختلفی نیز از وی در حوزه مسائل سیاست خارجی منتشر شده است.
با این همه، نکته قابل تامل این است که به تازگی، ریچارد هاس در بحبوحه کناره گیری خود از کرسی ریاست بر اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا(سِمتی که آن را به مدت بیش از دو دهه در اختیار داشت)، در پاسخ به این سوال که اصلی ترین تهدید علیه منافع و امنیتی ملی آمریکا را چه می داند؟ گفت: “دولت آمریکا را بایستی بزرگترین تهدید علیه منافع و امنیت ملی آمریکا دانست!”.
جالب است که پیشتر این فرد در موضع گیری های مختلف خود به کشورهایی نظیر ایران، روسیه، چین، کره شمالی و غیره اشاره می کرد و آن ها را تهدیدات اصلی علیه منافع و امنیت ملی آمریکا معرفی می کرد. حال وی تغییر جهت جدی داده و تاکید کرده که در ادامه کارهای پژوهشی و تحقیقاتی خود سعی دارد توجهش را از عرصه سیاست خارجی آمریکا به سمت مسائل داخلی این کشور تغییر دهد.
دلیل اصلی این موضوع نیز این است که آمریکای کنونی با رویه ها و سیاست های داخلی خود که نمودهای بیرونی و خارجی نیز پیدا می کنند، عملا در حال ویران سازی تصویری است که سال ها برای ارائه آن به جهانیان تلاش کرده بود. البته که همین سیاست ها نیز عملا آمریکا را به نقطه انفجار داخلی رسانده اند و می‌توانند تبعات وخیمی را برای این کشور ایجاد کنند. صِرف انجام این موضع گیری از سوی فردی نظیر ریچارد هاس تا حد زیادی بسیاری از ناظران و تحلیلگران و رسانه ها در آمریکا و جهان غرب را شوکه کرده و به تامل بیشتر واداشته است.
سیمور هرش و افشاگری از افتضاح دولت بایدن
سیمور هورش از جمله شناخته شده ترین روزنامه نگاران آمریکایی است که بسیاری وی را به واسطه افشاگری‌هایش به ویژه در حوزه سیاست خارجی می شناسند. در این راستا، او به تازگی در مقاله ای، دولت بایدن را نقطه اوج شلخته ترین دولت ها در طول تاریخ آمریکا ارزیابی کرده و اذعان کرده که سطح تضادها و تناقضات به قدری در این دولت بالا گرفته که اینطور به نظر می رسد، بسیاری از مسائل از کنترل رئیس جمهور آمریکا نیز خارج شده است.
سیمور هرش تاکید می کند که از دو منظر دولت بایدن تهدیدی جدی علیه منافع و امنیت ملی آمریکا است. اولا، در قالب ساختارهای مهم دولت آمریکا در شرایط کنونی، شاهد تشدید رقابت های گسترده میان نخبگان سیاسی و اقتصادی این کشور هستیم و گویی هر کدام از آن ها به دنبال کسب سهم بیشتری از قدرت هستند و در این رابطه، از انجام هیچ اقدامی نیز فروگذار نمی کنند. در این فضا، نوعی جنگ پنهان گسترده قدرت در داخل دولت آمریکا شکل گرفته که خودِ دولت این کشور و نهادهای قانونی آن نیز نمی توانند جلوی این مساله را بگیرند. موضوعی که فروپاشی درونی دولت آمریکا از درون را نوید می دهد.
دوم اینکه مشغول شدن مقام های ارشد دولت بایدن به جنگ و درگیری های داخلی نیز سبب شده تا حد زیادی این دولت تمرکز خود را در محیط بین المللی از دست بدهد و در برابر رقبای بین المللی خود کم بیاورد. مساله ای که عملا روند موقعیت رو به افول آمریکا در عرصه نظام بین الملل را تسریع کرده و آسیب های جدی‌تری را به آن وارد کرده است.
با این همه، نکته مهم و قابل تامل این است که موضع گیری های اخیرِ افرادی نظیر ریچارد هاس را بایستی در کنارِ هشدارهای جدی دیگر اندیشمندان برجسته آمریکایی نظیر فرانسیس فوکویاما ارزیابی کرد که همگی آن ها نیز بر افول قریب القوع قدرت و نفوذ بین المللی آمریکا تاکید دارند و معتقدند که این اتفاق دیر یا زود حادث خواهد شد.
