ابعاد حادثه تروریستی کرمان و الزامات جلوگیری از رخدادهای مشابه

رخدادهای تروریستی حرم شاه‌چراغ(ع) که هر دو از سوی داعش و با یک روش انجام شد و یا حادثه کرمان که احتمال وقوع آن با توجه به مجاورت این استان با مرزهای شرقی و حقد و کینه دشمنان از ملت غیور ایران و قهرمان ملی آنان قابل پیش‌بینی بود، نشان می‌دهد که حوزه شناسایی و مقابله با تهدیدات تروریستی باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.

 

حادثه تروریستی که روز چهارشنبه مصادف با سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس در کرمان رقم خورد، خشم و احساسات ملت ایران و اظهار تاسف و همدردی بسیاری از کشورهای جهان را برانگیخت.

ابعاد تاسف‌بار این رخداد جنایت‌کارانه ضمن آنکه موضوع شناسایی سریع آمرین و عاملین این اقدام تروریستی را تبدیل به مطالبه عمومی کرده، این سوال مهم را نیز در ذهن افکار عمومی ایجاد نموده که چگونه با وجود دستگاه‌های متعدد اطلاعاتی-امنیتی در داخل کشور وقوع چنین اقدام تروریستی امکان یافته است؟

سوالاتی از این دست در کنار جوسازی‌های رسانه‌ای و عملیات روانی دشمنان ملت ایران اعم از محور آمریکایی-صهیونیستی و گروه‌ها و شبکه‌های معاند که با هدف ایجاد ترس و نگرانی و بر هم زدن صفوف منسجم ملت رقم خورد، پاسخ‌گویی شفاف مراجع ذی‌ربط در خصوص بسترها، زمینه‌ها و علل وقوع چنین رخدادی و همچنین چرایی ناکافی بودن تمهیدات بازدارنده برای جلوگیری از این اقدام تروریستی را اجتناب‌ناپذیر نموده است.

در این خصوص توجه به چند نکته حائز اهمیت است:

نخست؛ گرچه دشمنان در صدد القاء ناتوانی اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی هستند اما چنانچه از شواهد و قرائن بر ‌می‌آید، دستگاه‌های امنیتی و انتظامی ایران به گواه آمار کشف و برخورد با عملیات متعدد تروریستی دارای توان‌مندی بالایی هستند، چه، سال‌ها است مقابل حرفه‌ای‌ترین سرویس‌های امنیتی جهان که هر روز علیه کشور توطئه می‌کنند، ایستادگی کرده و از کشور در برابر پیچیده‌ترین تهدیدات امنیتی محافظت نموده‌اند.

بدیهی است در این خصوص نمی‌توان مدعی سرآمدی مطلق بود، زیرا به‌طور طبیعی دشمن هر روز روش‌ها و منابع خود را پیچیده‌تر می‌کند و منطقا ما هم باید متناسب با آن دائما خود را به‌روزتر و کارآمدتر کنیم، اما به هر حال ناتوانی اطلاعاتی ایران تنها یک القاء رسانه‌ای است که الزاما با حقایق میدانی هم‌خوانی ندارد.

دوم؛ با توجه به شرایطی که در اثر جنگ ترکیبی و همه‌جانبه دشمن علیه کشور ما شکل گرفته، ضرورت حفظ و ارتقاء مستمر «امنیت» به معنای عام آن، مقوله‌ای است که کسی در وجود و گستردگی چتر آن بر فراز کشور تردیدی ندارد و اتفاقا مردم قدر آن را که مرهون تلاش و مجاهدت شبانه‌روزی دستگاه‌های مختلف اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و انتظامی است می‌دانند، اما در همین حال انتظار دارند که آسیب‌ها در این رابطه به حداقل برسد.

سوم؛ رخدادهای تروریستی حرم شاه‌چراغ(ع) که هر دو از سوی داعش و با یک روش انجام شد و یا حادثه کرمان که احتمال وقوع آن با توجه به مجاورت این استان با مرزهای شرقی و حقد و کینه دشمنان از ملت غیور ایران و قهرمان ملی آنان قابل پیش‌بینی بود، نشان می‌دهد که حوزه شناسایی و مقابله با تهدیدات تروریستی باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد، به‌ویژه آنکه رئیس شورای امنیت کشور به عنوان مسئول مستقیم این حوزه از جمله فرماندهان نظامی با سابقه طولانی در مسئولیت‌های اطلاعاتی و امنیتی است.

چهارم؛ یکی دیگر از عرصه‌های ایجاد امنیت، تقویت «آرامش روانی» در جامعه است که سیاست‌های رسانه‌ای و «شیوه اطلاع‌رسانی» در آن نقش جدی دارد. شیوه اطلاع‌رسانی در موضوع کرمان که بر اساس چارچوب‌های مصوب، مسئولیت آن با «شورای امنیت کشور» (شاک) است بسیار آشفته و غیر منسجم بود و عملا به آرامش روانی مردم یعنی همان نقطه هدف دشمن لطمه زد و خود به چالشی جدی در حوزه مدیریت افکار عمومی تبدیل شد.

به‌طور طبیعی زمانی که دایره اطلاع‌رسانی در خصوص این جنایت از «انفجار کپسول گاز» تا «اقدام عوامل انتحاری» تغییر می‌کند و یا تعداد شهدا در ابتدا حتی تا ۱۳۰ نفر هم اعلام می‌شود و سپس به عدد ۸۹ باز می‌گردد این شائبه را در ذهن مردم ایجاد می‌کند که روند مدیریت بحران با نقصان و ناهماهنگی روبرو است.

پنجم؛ بعد از پذیرش مسئولیت این جنایت توسط داعش، تحلیل‌هایی از سوی برخی رسانه‌ها و کارشناسان منتشر شد که هدف آن مرتبط کردن این جنایت به رژیم صهیونیستی با عاملیت داعش است. هرچند این موضوع در جای خود می‌تواند قابل بررسی باشد اما مسئله‌ای فرعی است، زیرا اساسا ملت ایران جبهه مقابل خود را یک کل واحد به رهبری ایالات متحده می‌داند، لذا فارغ از اینکه این بار کدام‌یک از مزدوران آمریکا دستش به خون ملت ایران آغشته شده، باید تمرکز اصلی بر تقویت اقدامات بازدارنده‌ برای جلوگیری از اقدامات مشابه باشد و موضوعات دیگر در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرند.

در همین خصوص؛ از لحظه وقوع جنایت، برخی توضیحات در مورد اینکه انفجار خارج از گیت‌های حفاظتی بوده مطرح شد که به نظر می‌رسد هدف آن مکفی اعلام کردن اقدامات تأمینی بوده است.

به طور طبیعی گیت‌های امنیتی برای حفاظت از مردم ایجاد می‌شود و در چنین شرایطی باید دایره آن تا مرزها و یا دستِ‌کم کل استان گسترده شده باشد و ایجاد رینگ حفاظتی در محدوده‌ای کوچک نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیازمندی‌های تأمینی در مراسمی از این دست باشد.

در این رابطه تشریح جزییات مربوط به شناسایی و دستگیری عوامل پشتیبانی کننده از اقدام تروریستی در کرمان از سوی وزارت اطلاعات ضمن آنکه شایسته تقدیر از اقدام سریع و مسئولانه سربازان گمنام امام زمان( عج) است، نشان می‌دهد که عملیات تروریستی در کرمان از سوی یک شبکه و نه دو فرد انتحاری، برنامه‌ریزی، پشتیبانی و اجرا شده و طبعا به‌دلیل گستردگی شبکه امکان کشف آن بیشتر بوده است.

با این تفاسیر؛ باید بر چند نکته تصریح کرد:

اولا؛ آمر و عامل و حامی این دست اقدامات در یک جبهه متحد به رهبری آمریکا معنا پیدا می‌کند و برای ملت ایران تفاوتی میان داعش، منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، تجزیه‌طلب‌ها، بهایی‌ها و… با آمریکا و اسرائیل وجود ندارد.

ثانیا؛ ملت متوجه این موضوع هست که برخلاف القائات بیگانه، این جمهوری اسلامی است که با وجود دشمنی‌های بسیار و فشارهای بی‌شمار، عرصه را در تمامی ابعاد بر دشمنان خود تنگ کرده و اتفاقا «تروریسم کور» نتیجه ضعف و سردرگمی آنان در مواجهه با ایران اسلامی است.

ثالثا؛ تردیدی نیست که نهادهای اطلاعاتی-امنیتی و مسئولین مربوطه در شورای امنیت کشور باید با اتخاذ تمهیدات جدید، سطح توان‌مندی و اشراف خود بر تهدیدات امنیتی و همچنین تقویت سازوکارهای اطلاع‌رسانی موثر برای مدیریت هوشمندانه افکار عمومی را افزایش دهند.

دیدگاهتان را بنویسید