افسران پلیس فرانسه گرایشات نزدیک به راست افراطی دارند

لمیس جدید با اشاره به گرایشان موجود در نیروهای پلیس فرانسه که اغلب به راست افراطی این کشور نزدیک است، بیان می‌کند: در حال حاضر اظهار نظرهای نفرت انگیزی از سوی تندروها از سراسر فرانسه شنیده می‌شود که از مهاجران می‌خواهند به خانه خود برگردند و این احتمال تشدید درگیری‌ها را افزایش می‌دهد.

 از آغاز اعتراضات جدید فرانسه که در پی قتل نوجوان عرب‌تبار توسط پلیس این کشوررخ داد، بحث‌ها و تحلیل‌های مختلفی در خصوص ریشه‌ها و عوامل موثر بر اینگونه حوادث در پاریس مطرح شده است. به نظر می‌رسد فصل مشترک همه تحلیل‌های ارائه شده، خشونت نهادینه در پلیس فرانسه و شکاف عمیق بین دو طبقه اجتماعی مهاجر و فرانسوی‌الاصل‌ها باشد. بسیاری بر این باورند که تبعیض آشکاری نسبت به مهاجرین وجود دارد و حتی در بسیاری موارد غیربومیان در این کشور امنیت جانی ندارند. «لمیس جدید» –تحلیلگر عرب‌تبار ساکن ژنو – در گفتگو با ایسکانیوز به بحث پیرامون این مسئله پرداخت.

 خشونت نهادینه پلیس فرانسه با مرگ نهال آشکار شد / نداشتن امنیت جانی و تبعیض نژادی دغدغه اصلی مهاجرین

متن کامل این گفتگو بدین شرح است:

– ارزیابی شما از اعتراضات فرانسه چیست و آیا عواملی غیر از کشته شدن نوجوان 17 ساله توسط پلیس این کشور در شکلگیری این اعتراضات موثر بوده است؟

مشکل کنونی لایه‌های ناپیدای زیادی دارد که ریشه‌های آن را باید از خشم گرفته تا ترس و بی‌اعتمادی بین دولت و آسیب‌پذیری اقلیت‌ها جستجو کرد. بی‌توجهی به حومه شهرها، تمرکز مهاجران در مناطق خاص، عدم آموزش افسران پلیس، ناتوانی دولت در رسیدگی وپذیرش وجود نژادپرستی در نهادهای فرانسوی و بی اعتمادی به سیستم قضایی از جمله آنها هستند.

ما شاهد هستیم که جمهوری فرانسه  اقلیت‌های آسیب‌پذیر خود را که در حومه‌های نادیده گرفته شده سکونت دارند را تحت نظارت پلیس قرار می‌دهد. مناطقی که به آنها سرزمین‌های از دست رفته جمهوری [فرانسه] نیز گفته می‌شود. همین عنوان گویای این است که بقیه مردم فرانسه نسبت به کسانی که در آنجا زندگی می کنند. چه احساسی دارند.

این مناطق محل تمرکز انبوه مهاجرانی است که عمدتا از شمال آفریقا و سایر ملیت‌ها مهاجرت کرده و اغلب در ساختمان‌های قدیمی بدون امکانات و فرسوده زندگی می‌کنند؛ دولت هم تقریبا هیچ قدرت یا کنترلی بر آنچه در آنجا اتفاق می‌افتد ندارد. برخی از کودکان به جای مدارس دولتی به مدارس اسلامی «المدرسه» فرستاده می‌شوند، زنان در نحوه لباس پوشیدن، رفتارشان از قوانین اسلامی پیروی می‌کنند و مردان جوان هیچ آینده‌ای ندارند جز این که به کسب درآمد از طریق مواد مخدر روی آورند. این مشکل از سال‌های بسیار دور در فرانسه ایجاد شد و تلاشی برای برطرف کردن آن انجان نگرفت. آن دسته از کارگرانی که در دهه 1960 به این کشور آمدند و در مکان‌هایی سکونت گزیدند که به آنها اجازه نمی داد به عنوان عضوی از جامعه فرانسه باشند. این معترضان فرزندان نسل سوم و چهارم آنها هستند که خشم و ناامیدی زیادی را در خود جمع کرده و فکر به حال آنان نشد.

موج‌های مهاجرت زیادی از سال 2015 بر صحنه‌های سیاسی و جمعیتی اروپا سایه انداخته و فرانسه نیز از این قاعده مستثنی نیست. جنبش‌های راست افراطی و حامیان آنان که می‌توانند در آینده در بسیاری از پارلمان‌های اروپایی و عمدتا در فرانسه به اکثریت تبدیل شوند، در این کشورها افزایش یافت. این یک واقعیت است که احتمالا اکثریت افسران پلیس گرایشاتی نزدیک به راست افراطی دارند. متأسفانه، فرانسه تاکنون از پرداختن یا اعتراف به وجود نژادپرستی نهادی در میان نیروهای پلیس خود و تلاش برای کنترل یا مدیریت آن خودداری کرده است.

مکرون قبلا با دو شورش (جلیقه زردها و اصلاحات حقوق بازنشستگی) روبرو شده و اکنون با موج دیگری از خشم مواجه است که باید آن را مدیریت کند. شاید برای برخی از ما وسوسه انگیز باشد که آنچه امروز در حومه فرانسه اتفاق می‌افتد را با جنبش آمریکایی (زندگی سیاهان مهم است) مرتبط کنیم، زیرا بدون شک هر دو جنبش ریشه‌های قوی در هر دو جامعه دارند.

– به نظر شما این اعتراضات تا کی ادامه خواهد داشت و آیا پلیس و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی این کشور قادر به مهار آن خواهند بود؟

تمام نشانه‌هایی که از سوی مقامات فرانسوی از رئیس جمهور گرفته تا نخست وزیر شاهد آن بودیم، گویای این حقیقت است که هیچ تلاش یا ابزاری برای متوقف کردن این اعتراضات انجام نشده است. مکرون به مقابله با شورش‌ها عادت کرده است؛ او به صورت رسمی قتل نهال توسط یک افسر پلیس را محکوم کرد و گفت: «این غیرقابل توضیح و غیرقابل توجیه است» کاری که هیچ مقامی قبلا انجام نداده بود که در مقابل یک افسر پلیس، طرف فرد دیگر را بگیرد.

پس از حملات به باتاکلان و شارلی ابدو در فرانسه، اصلاحیه‌ای در قانون مجازات در سال 2017 اعمال شد که به افسران پلیس اجازه می‌دهد فقط برای دفاع از خود یا هنگام دفاع از دیگران از سلاح استفاده کنند. همه نشانه‌ها از مکرون گرفته که اولین سفر دولتی یک رئیس‌جمهور فرانسه به آلمان از سال 2000 را لغو کرد تا بیانیه نخست‌وزیر وی که گفت: «ما برای همه گزینه‌ها آماده‌ایم.» نشان می‌دهد که نخبگان سیاسی فرانسه چقدر برای توقف تنش‌ها جدی و حتی آماده هستند از سیاست‌های وضعیت اضطراری در صورت وقوع هر اتفاق ناگواری استفاده کنند.

– این اعتراضات می‌تواند به تغییرات سیاسی در دولت فرانسه منجر شود؟

قطعا این اتفاق خواهد افتاد. همه اخبار از خشم یک اقلیت مورد تبعیض و بی‌عدالتی حکایت دارد که در خیابان‌های شهرهای فرانسه شعار «مرگ بر خوک‌ها» را سر می‌دهند که یک بعد ایدئولوژیک را نشان می‌دهد. اما هنوز هیچ کس در مورد خشم فزاینده طرف مقابل صحبت نمی‌کند؛ اظهار نظرهای نفرت انگیزی که از سراسر فرانسه از مهاجران می‌خواهند به خانه خود برگردند. این در حالی است که که بیشتر آنها در فرانسه متولد شده‌اند و شهروندان فرانسوی هستند و راست افراطی و ملی گرایان قطعا از آنچه در حال رخ دادن است سوء استفاده می‌کنند.

موج‌های خشمی در خصوص کنترل مرزها، محدودیت‌های کافی برای مهاجرت، یا اقدامات سخت تر برای بازگرداندن آنها به خانه، سرزمین‌های از دست رفته داستان جمهوری دوباره در حال چرخش در بین افراطی‌های فرانسه است. اظهار نظرهایی از قبیل اینکه «ما نمی‌خواهیم فرهنگ و ارزش‌هایمان را به دست کسانی که از جوامع لیبرال سکولار غربی ما تبعیت نمی‌کنند، بسپاریم. این حجم نفرت فزاینده خطرناک‌ترین نوع خشم است و صحنه سیاسی فرانسه را به طور قطع تغییر خواهد داد.

من معتقدم در کوتاه مدت، برخی اصلاحات در مورد مقررات، محاکمه سریع افسر پلیس متهم به قتل و احتمالا ارائه آموزش جدید به پلیس فرانسه اعمال شود اما شکی نیست که این رویدادها باعث می‌شود شهروندان فرانسوی بیشتری نسبت به جنبش‌ها و ایده‌های راست افراطی گرایش پیدا کنند.

– تحلیل نهایی شما از این اعتراضات چیست و چه تبعاتی برای فرانسه خواهد داشت؟

معترضین عمدتا نوجوانانی هستند که به لحاظ فکری و اجتماعی نمی‌خواهند هنجارهای فرانسوی را بپذیرند. این افراد با تعداد کمی سفیدپوست در برخی شهرها همراه شده و نمادهای دولتی را هدف قرار دادند، به خانه یک شهردار حمله کردند، وسایل نقلیه عمومی را آتش زدند. شعارشان این است که می‌خواهند به عنوان شهروندانی با جایگاه برابر صدایشان شنیده شود، مورد احترام قرار گیرند و با آنها صحبت شود.

از 45000 افسر پلیس خواسته شده تا جلوی اغتشاشات را بگیرند و حتی الامکان به سمت کسی شلیک نکنند، چند روز بدون حادثه گذشت و رفته رفته اوضاع بهتر از روزهای گذشته به نظر می‌رسد.

زوال اجتماعی در فرانسه تا زمانی ادامه خواهد داشت که مقامات فرانسوی به ریشه‌های علل ایجاد چنین آشفتگی‌هایی که ناشی از فقدان عدالت اجتماعی است، رسیدگی نکنند. در غیر این صورت هزینه‌های اقتصادی و سیاسی جدی‌تری در انتظار فرانسه خواهد بود. علاوه بر این به نظر می‌رسد خطر به قدرت رسیدن راست افراطی در فرانسه وجود دارد و احتمالا جبهه ملی مارین لوپن در انتخابات ریاست جمهوری بعدی فرانسه در سال 2027 پیروز شود. این یک کابوس برای فرانسه و اروپا است و هزینه بسیار بالایی خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید