حقابه ایران از هیرمند، حق مسلمی که مصالحه‌بردار نیست

تامین حقابه ایران از رود هیرمند، یک مطالبه حقوقی مسلم از سوی ایران است و بیانیه‌های سیاسی، شانتاژ رسانه‌های غربی و ضدانقلاب و… نمی‌تواند خللی در عزم کشور در این خصوص ایجاد کند.

 

نورنیوز ـ گروه سیاست: این روزها موضوع حقابه ایران، خصوصا مردم مناطق خشک و بی‌آب سیستان و بلوچستان از رود هیرمند، تبدیل به یک مطالبه مهم در حوزه سیاست خارجی کشورمان شده است.

البته این مطالبه از ابتدا نیز وجود داشته و در عرصه دیپلماسی پنهان و غیر رسمی نیز تلاش‌های زیادی برای استیفای این حق غیر قابل انکار صورت گرفته، اما اکنون معادله وارد فاز آشکارتر و جدی‌تری شده است.

نخست؛ به لحاظ حقوقی، طالبان اذعان کرده است که وفق توافق‌نامه سال 1351، هیچ‌گونه شبهه‌ای در اصل موضوع (لزوم دریافت حقابه رود هیرمند از سوی ایران) وجود ندارد. بنابراین، در اینجا ما از یک «حق مسلم» سخن می‌گوییم که اصالت آن خدشه‌ناپذیر است.

بدیهی است که پس از ایجاد یک «حق» و «تکلیف» میان دو کشور یا بازیگر بین‌المللی، تثبیت و عملیاتی‌سازی آن باید در دستور کار قرار گیرد. مسئله‌ای که در قبال پرونده حقابه رود هیرمند نیز صادق است.

دوم؛ طالبان مدعی کم‌آبی سد کمال‌خان و خشک بودن مجرای انتقال آب به ایران است، اما بدیهی است که اثبات این ادعابرای ایران باید به صورت عینی صورت پذیرد و صرف ادعای مقامات طالبان در خصوص کم‌آبی رود هیرمند نمی‌تواند سندی دال بر اثبات این موضوع مهم باشد.

فراتر از آن؛ شواهد و مستندات موجود از جمله تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که ادعای مقامات طالبان در خصوص کمبود آب در سد کمال‌خان قابل پذیرش نیست، به ویژه اینکه خشک بودن مسیرهای آبی منتهی به مرز ایران، به معنای خشک بودن مصدر آبی مدنظر یعنی سد کمال‌خان و رود هیرمند نیست، بنابراین، در اینجا خشک بودن مسیر آبی موضوعیت ندارد و آنچه مبنای قضاوت است، وجود آّب کافی در مبدا است.

سوم؛ باید میان «مطالبه حقابه» و «اصالت حقابه» تفاوت قائل شد، زیرا حتی اگر به فرض بسیار اندک، در آینده اثبات شود که رود هیرمند کم آب شده یا سد کمال‌خان دارای آب کافی برای انتقال به ایران نباشد، نمی‌توان از «اصل حقابه ایران» صرف نظر کرد و این حق مسلم ایران است که جهت دریافت حقابه خود، به ترسیم و اجرای راهکارهای جایگزین بپردازد.

در همین راستا؛ یکی از راه‌کارهای جایگزین، تاسیس مجاری و کانال‌هایی است که روند انتقال آب هیرمند به بلوچستان را تسریع کند. در اینجا کشور همسایه نیز نه تنها نباید خللی در این روند ایجاد کند، بلکه باید در مقابل ابتکارعمل‌های صورت گرفته از سوی ایران بابت انتقال آب هیرمند (به عنوان تکلیفی که بر عهده طرف افغانستانی است) نهایت همکاری ممکن را صورت دهد.

چهارم؛ در موضوع «حقابه ایران» از رود هیرمند «متن» ماجرا اصالت داشته و هیچ فرامتنی وجود ندارد. به عبارت بهتر، ملاحظات سیاسی، منطقه‌ای، همسایه‌گی و… هیچ‌یک نمی‌تواند ایران را وادار به سکوت در برابر حق مسلم خود از رود هیرمند کند، خصوصا زمانی که موضوع امنیت آبی کشور و خصوصا استان سیستان و بلوچستان مطرح باشد.

ایران هیچ‌گاه در موضوع حقابه خود از رود هیرمند، از اصل مطالبه خود صرف نظر نکرده و در آینده نیز نخواهد کرد، هر چند که بارها ترجیح داده این موضوع در قالب رایزنی‌های غیر رسمی حل‌وفصل شود.

پنجم؛ در قبال مطالبه حقابه ایران از رود هیرمند شاهد بازی هدف‌مند رسانه‌های ضدانقلاب و حتی برخی رسانه‌های غربی هستیم که اهدافی از جمله اختلاف‌افکنی میان دو ملت یا القاء مماشات تهران در قبال این مسئله را دنبال می‌کند.

جالب اینکه؛ رسانه‌های ضدانقلاب، قبلا سکوت ظاهری و دیپلماسی پنهان ایران در قبال مسئله را به معنای انفعال و بی‌تفاوتی نسبت به حقوق مردم القاء می‌کردند اما اکنون پس از هشدار صریح رئیس جمهور کشورمان و تاکید وزیر امور خارجه مبنی بر پیگیری این حق مسلم تا دست‌یابی کامل به آن، همین رسانه‌ها ایران را متهم به زیاده‌خواهی می‌کنند!

این در حالی است که مسلما پیگیری حقوق ملت ایران تابعی از خط‌دهی رسانه‌های ضدانقلاب و غربی نبوده و اتفاقا بی‌تابی این رسانه‌ها نسبت به مطالبه حقابه رود هیرمند از سوی کشورمان، نشان دهنده مسیر صحیحی است که در آن قرار داریم.

در نهایت باید تاکید کرد که تامین حقابه ایران از رود هیرمند، به مثابه یک مطالبه حقوقی مسلم از سوی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته و بیانیه‌های سیاسی، شانتاژ رسانه‌های غربی و ضدانقلاب و دیگر اقداماتی که در راستای غلبه عوامل فرامتنی و محیطی بر این مطالبه و حق مسلم صورت می‌گیرد، اهمیتی برای دستگاه دیپلماسی و حقوقی کشورمان نخواهد داشت.

در این میان؛ بهتر است طالبان نیز تحت تاثیر این فضاسازی‌ها قرار نگرفته و صرفا بر روی تعهدی متمرکز شود که اول یا آخر، ملزم به عینیت‌بخشی و اجرایی‌سازی آن خواهد بود.

طالبان اطمینان داشته باشد که در مطالبه‌گری و پیگیری جمهوری اسلامی ایران در قبال این موضوع مهم، کمترین مصالحه‌ای در کار نخواهد بود، ضمن آنکه تعهدپذیری افغانستان در پرونده حقابه، قطعا مزایایی از جمله تحکیم روابط با کشور همسایه را برای آنها به همراه خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید