در باب تغییرات معنی‌دار مدیریت خانه سینما/پیگیری پروژه “خروج از حاکمیت” و “پروسه تغییرات نسلی”

۱/ قرعه «سیزهمین مدیر عاملی خانه سینما» به نام «مرضیه‌سادات برومند یزدی» خورد تا این فارغ التحصیل رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بتواند عنوان‌ «نخستین زن مدیرعامل» را از آن خود کند. عنوانی که شاید «فرشته طائرپور» تلاش زیادی برای کسب آن کرد، اما در نهایت به سمت «مشاور امور مالیاتی» رضایت داد و این شوهر دوم‌اش بود که توانست با تکیه ویژه بر روابط عمومی بالای او بر این مصدر جلوس کند و از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ هجری‌شمسی عهده‌دار جایگاه «مدیر عاملی خانه سینما» گردد.

۲/ «سیاست‌زدگی» و در مقابل «عدم پرداخت به امور صنفی» یکی از ویژگی‌های رفتاری پُررنگ «خانه سینما» طی دو دهه اخیر محسوب می‌شود. رفتاری مبتذل که در سال‌های اخیر منجر به شاخ و شانه‌کشی این مجموعه و صف‌آرایی رسمی طیف ذی‌نفوذ آن در برابر «حاکمیت جمهوری اسلامی» شده است. طیفی که سال‌هاست به هیچ عنوان و هیچ‌گاه از مدیریت در این مجموعه کنار گذاشته نشده و تنها از جایی به جایی دیگر منتقل می‌شوند! طیفی که حاکمیت مطلق ایشان از یک سو موجب فربه شدن روز افزون و افزایش هژمونی آنها و وابستگانشان در عرصه سینمای کشور شده و از سوی دیگر مامن «خانه سینما» را به یک ویرانه برای عموم اهالی سینما مبدل ساخته است.

۳/ حاکمان «خانه سینما» به درستی تشخیص داده‌اند که این مجموعه دیگر آبروی خود را از دست داده و به یک ویرانه مبدل شده است. ویرانه‌ای که البته همچنان می‌تواند از یک سو محل ارتزاق و کسب آبرو و تولید اعتبار برای ایشان باشد و از سوی دیگر همچنان به عنوان یک «اهرم فشار علیه حاکمیت جمهوری اسلامی» عمل نماید. ویرانه‌ای که برای بقای هژمونی حاکمان خود نیازمند ماندن و بودن در صحنه است! موضوعی که سبب شد تا «منوچهر شاهسواری» پس از حدود هفت سال از «مدیریت عاملی خانه سینما» استعفا دهد و «ریاست هیئت مدیره خانه سینما» را هم در این مسیر به تقلید از خود بکشاند. اقدامی ضروری که به خوبی توانست آرایش ظاهری و ویترین این خانه را از حضور زوج «ساده‌لوح (نجفی) و کَیِز مقتدر (شاهسواری) » به زوج «عَبوس سِفت (عسگرپور) و خندان شُل (برومند) » تغییر دهد.

۴/ حضور ترکیبی «محمدمهدی عسگرپور» و «مرضیه برومند» در زمان کنونی را می‌توان از جهات مختلف به عنوان یک اقدام به ظاهر هوشمندانه تلقی نمود. اقدامی که به شیوه مرسوم «هویج و چماق» (Carrot and stick) این خانه در تعامل با حاکمیت، صورتی جدید می‌بخشد. شیوه‌ای که در آن به حضور سنتی «چماق» در دست «مدیرعامل» پایان می‌دهد و بجای آن وظیفه نگه داشتن «هویج» بر عهده او گذاشته می‌شود و در مقابل «ریاست هیئت مدیره» است که به صورتی کم‌سابقه در ادوار گذشته «چماق‌دار» می‌شود! «چماقداری» که اگر چه در حال حاضر و به صورت همزمان دارای قریب به ۱۰ عنوان سمت شغلی و تشکیلاتی متنوع، همچون «مدیریت عامل خانه هنرمندان ایران» و «مدیر انجمن صنفی وی او دی‌ها» و … می‌باشد؛ اما اصل حضور مجدد و البته احتمالا غیرقانونی او در ترکیب «هیات مدیره خانه سینما» و پس از آن انتخاب‌اش به «ریاست هیئت مدیره» را می‌توان آخرین خلاقیت طیف حاکمان این مجموعه برای صیانت از حاکمیت خود بر «خانه سینما» قلمداد نمود. زیرا وی به عنوان یک مدیر بازنشسته دولتی به خوبی از اهرم‌های فشار و خلاء‌های قانونی در نظام اداری کشور مطلع است و با برخوردهای مختص به خود می‌تواند «پروژه تغییر اساسنامه خانه سینما» و خروج قانونی از حاکمیت را به فرجام مدنظر برساند.

۵/ «شاه‌نشینان خانه سینما» به درستی دریافته‌اند که سلطنت ایشان در حال فروپاشی است و از این جهت بقای خود را در پذیرش شرایط جدید یافته‌اند! شرایطی که حضور خانم کارگردان «زی‌زی‌گولو» در مقام مدیرعاملی نه تنها موجب آشتی برخی قهرها و رفع برخی کدورت‌های عمیق ایجاد شده در جمع موجود می‌شود، بلکه می‌توان زمینه جذب طیف جدید از سینماگران تازه‌وارد به این عرصه را فراهم سازد و تغییرات نسلی را به نفع «حاکمان سنتی خانه سینما» تغییر دهد. موضوع بسیار مهمی که در سطوح دیگر و با اقداماتی نظیر حضور تعیین‌کننده و جولان افرادی نظیر «رسول صدرعاملی» در «بنیاد سینمایی فارابی» و «انجمن سینمای جوانان ایران» همراه شده است و با بلاهت برخی مدیران سینمایی کشور و در مصادیقی همچون «شورای تائید صلاحیت فیلم‌اولی‌ها» و رسمیت بخشیدن به حضور و معرفی «۸۷ استعداد آینده‌ساز سینمای کشور» از مجرای ایشان و … معنی می‌شود.

۶/ اگر چه «مرضیه برومند» در مراسم معارفه خود به عنوان «مدیرعامل خانه سینما» قول می‌دهد که تلاش کند تا تعادلی بین احساسات و عقلانیت خود برقرار کند و در آرامش واقع‌گرایانه و بدون سیاست‌زدگی برنامه‌های خانه سینما را دنبال سازد! اما باید توجه داشت که اصل این حضور هم می‌تواند فرایند تغییر نسلی در «صنعت-هنر-رسانه سینما» را به نفع قبیله حاکم در «خانه سینما» مدیریت نماید و هم می‌تواند موضع «اپوزیسیون خانه سینما» را به صورتی «شوخی شوخی» و بدون برانگیختن واکنش‌های گسترده «جدی جدی» سازد! و در این میان مرور کارنامه فعالیتهای اجرایی «خانم برومند» می‌تواند گواهی مناسب بر این مدعی باشد که ایشان به خوبی می‌توانند «نقش مدیر عامل» را برای مدیران اصلی و در سایه ایفا نمایند و ایشان را صرفا به یک نام برای اعتباربخشیدن به ویرانه‌ای مضمحل همچون موجودیت فعلی «خانه سینما» مبدل سازد.

۷/ «هویت‌زدایی از انقلاب» یکی از اصلی‌ترین کارکردهای «خانه سینما» طی ۳۳ سال گذشته محسوب می‌شود. کارکردی که دو دهه اخیر به شدت پُررنگ شده و از مصادیق ریز و درشت بسیاری برخوردار است و در این میان شاید تقابل نمادین با «حاکمیت جمهوری اسلامی» و بی‌احترامی صورت گرفته و نایستادن برخی چهره‌های «خانه سینما» در موقع پخش «سرود جمهوری اسلامی» و یا کشف حجاب رسمی برخی زنان همچون «همسر رامبد جوان» و یا اختلاط و روبوسی‌های مکرر زنان و مردان و اتخاذ موضع شفاف و تجلیل از فعالیت محکومین امنیتی و چهره‌های سینمایی همسو با اهداف دشمنان در مراسم تودیع و معارفه و … از شاهد مثال‌هایی بسیار کوچک در مسیر این «هویت‌زدایی» قلمداد شود؛ اما با این همه آنچه که شرایط کنونی را ویژه ساخته، موضع انفعالی و به نوعی حمایتی «سازمان سینمایی دولت سیزدهم» در این مسیر است. موضعی که با حضور مهمترین و اصلی‌ترین «معاون سازمان سینمایی» در مراسم تودیع و معارفه «مدیرعامل جدید خانه سینما» ماهیت پنهان آن آشکار شده و موجب مشروعیت بخشیدن به این مسیر می‌شود.

۸/ قطعا روبوسی‌ها و عدم تقید خانم «برومند» به حفظ روابط با مردان، موجب ناراحتی کسی نمی‌شود و به سبب سن بالای ۶۰ سال ایشان اسباب ریبه را فراهم نمی‌سازد و یا حتی کشف حجاب و بسیاری از حواشی پیرامونی مراسم اخیر گزندی را متوجه حاکمیت نمی‌سازد؛ اما با این همه باید توجه داشت که حضور «معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی» در چنین فضایی می‌تواند نشان کُرنش متولیان فرهنگی و سینمایی کشور در برابر این مجموعه «خصولتی» باشد. مجموعه‌ای که از عدم شفافیت کمال بهره را می‌برد و نه همچون سازمان‌ها و مجموعه‌های دولتی تحت نظارت ویژه و حسابرسی حکومت هستند و نه همچون شرکت‌های خصوصی بر مبنای شایسته‌سالاری مدیریت می‌شوند و منابع و بودجه و مصارف خود را شفاف می‌سازد و معلوم می‌کند که چه میزان بودجه و امکانات را از «سازمان سینمایی دولت سیزدهم» و طی یک سال و نیم گذشته دریافت نموده است!

۹/ بیش از یک‌سال و نیم است که «دولت سیزدهم» بر مصادر امور اجرایی کشور مسلط شده و تولیت عرصه فرهنگ و سینما را عهده‌دار گردیده است. دولتی که به درستی و از همان بدو امر تکلیف خود را با مجموعه‌های «خصولتی» پُرمدعایی نظیر «خانه سینما» مشخص ساخته بود و با اشراف کامل نسبت به معدل فعالیت‌های این مجموعه در «جبهه فرهنگی معارض انقلاب اسلامی» سعی نمود تا خود را به عنوان دولتی با برنامه در این زمینه نشان دهد. موضوعی که در موعد معرفی «محمدمهدی اسماعیلی» به «مجلس شورای اسلامی» و کسب «رای اعتماد» بسیار بر آن تاکید شد و آنچنان به صورتی واضح در برنامه‌های ایشان به عنوان «وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی» منعکس گردید که مایه مسرت و خوشحالی تمامی دغدغه‌مندان فرهنگ و سینمای انقلاب اسلامی شد.

۱۰/ همراهی ویژه «خانه سینما» با «کارزار تحریم چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» و قبل از آن حضور موثر این مجموعه در فرایند «فتنه مهرماه ۱۴۰۱» و جبهه‌بندی صریح با «حاکمیت جمهوری اسلامی» که به وضوح در مرور ادبیات چند بیانیه این مجموعه قابل ملاحظه است و قبل‌تر از آن ایفای نوعی نقش حمایتی در موعد انتشار بیانیه ضد انقلابی «تفنگت را زمین بگذار» و … تماما رفتارهایی است که در یک‌سال و نیم اخیر شاهد آن بوده‌ایم. رفتارهایی که بیش از هر چیز محصول نوعی ندانم‌کاری و کم‌خودبینی مزمن «مدیران سینمایی دولت سیزدهم» در برابر «شاه‌نشینان خانه سینما» می‌باشد.

۱۱/ مرور اتفاقات یک‌سال و نیم گذشته نشان می‌دهد که برخلاف برنامه مشخص و وعده‌های معین «وزیر محترم ارشاد» آنچه که در عمل اتفاق افتاد چرخیدن پاشنه «خانه سینما» بر همان مدار سابق و البته تا حد بسیاری وقیحانه‌تر و هتاکانه‌تر بود! بر این اساس موضع انفعالی «سازمان سینمایی دولت سیزدهم» در برابر تداوم همکاری و ایفای نقش ویژه «خانه سینما» در «جبهه فرهنگی معارض انقلاب اسلامی» را می‌توان از جمله تناقضات رفتاری با برنامه‌ها و وعده‌های «دولت سیزدهم» در عرصه فرهنگ و هنر قلمداد نمود.

۱۲/ بی‌تحرکی «معاونت‌های مختلف وزارت ارشاد» و بالاخص «سازمان سینمایی» در طرح دعوای حقوقی و مواجهه با اقدامات ضد امنیتی «خانه سینما» و سکوت در برابر فتنه‌گری و در مقابل باج‌دهی و عدم ابطال انتخابات پُرحاشیه این مجموعه، تنها مصادیقی کوچک از همان «عملکرد منفعلانه» است که در یک‌سال و نیم اخیر به نمایش گذاشته شده. عملکردی که قطعا موجب افزایش سطح وقاحت و ظهور بیش از پیش رفتارهای معارضانه این خانه در دوره شانزدهم خواهد شد و این همه در حالی است که حداقل توقع آن بود که با توجه به تخلفات عدیده «هیئت مدیره دوره پانزدهم» در برگزاری مجمع عمومی و اعلام رسمیت مجمع با حضور غیرقانونی انجمن‌های کارگری و کارفرمایی و نادیده گرفتن «اساسنامه خانه سینما» و …؛ امور مدیریتی این خانه تا بررسی و احراز تخلفات مذکور توسط یک هیئت کارشناسی بی‌طرف متوقف و توسط مسئولان مربوطه در «وزارت ارشاد» به حالت تعلیق درمی آمد!

دیدگاهتان را بنویسید