آینده اندیشکده‌ ها در دنیای پسا کرونا

علوم اجتماعی و انسانی برای مدتی طولانی به دلیل بینش، انگیزش و راه هایی که برای عبور از واقعیت سخت و تلخ موجود چه در بهترین زمان ها و چه در بدترین زمانه ها ارائه می داده، جایگاه مهمی در جامعه مدرن داشته است. با وجود آن که به دلیل تلاش دولت های ملی برای یافتن راه حل برای مقابله با پاندمی کووید-۱۹ اخبار مربوط به دانش پزشکی در اولویت پوشش قرار دارد، نباید فراموش کرد که علوم اجتماعی چه نقش حیاتی را در تلاش های بین المللی، به صورت تاریخی برای مقابله با پاندمی های جهانی ایفا کرده است. در دوران شیوع ویروس ابولا در سال های ۲۰۱۶-۲۰۱۴، دانشمندان علوم اجتماعی در غرب آفریقا نقش مهمی در درک و تشخیص عوامل اجتماعی، سنتی و سیاسی موثر در گسترش این ویروس و ناکارآمدی تلاش های دولتی برای جلوگیری از آن بازی کردند. برای مثال، تیم ” برنامه مردم شناسانه برای مقابله با ابولا” مستقر در سیرالئون دریافت که روش سنتی کفن و دفن مردگان عاملی موثر در گسترش ابولا بوده است. همچنین در بسیاری از این کشورهای آفریقایی، خشونت تاریخی اعمال شده توسط دولتهای محلی باعث بی اعتمادی عمومی به توصیه های رسمی و در نتیجه عدم پیروی شهروندان از تدابیر ملی اتخاذ شده برای جلوگیری از گسترش این ویروس شده است. این یافته ها به متخصصان پزشکی کمک کرد تا راه حل های خود را بر شبکه های مدیریتی محلی که در نهایت در کاهش سرعت این بیماری موثرتر بودند، متمرکز کنند.

تحقیقات بینا-رشته ای مشابهی هم اکنون برای مبارزه با کووید-۱۹ در جریان است. با توجه به تاثیر جهانی کرونا، اکنون از هر زمان دیگری مهم تر است که تلاش هایی که برای مقابله با این ویروس صورت می گیرد، تنوع زمینه های متعدد و مختلف و آسیب پذیر فرهنگی و اجتماعی را در نظر بگیرد و توجه داشته باشد که یک راه حل برای همه مؤثر نیست. این که دانشمندان علوم اجتماعی در زمینه های تخصصی خود در حال کاوش و پژوهش برای کمک به بیشترین تعداد از افراد هستند، مانند روانشناسان که در حال بررسی و تحلیل اثرات انزوا و قرنطینه بر سلامت روان و احساس تنهایی و یا متخصصان اقتصاد سیاسی که به بررسی اثرات کمرشکن شوک های وارده بحران کرونا بر زنجیره های تأمین هستند، نوید بخش است. در سطح جهانی امکان دارد شاهد آن باشیم که دانشمندان علوم اجتماعی برای مقابله با چالش های ایجاد شده توسط کووید-۱۹ برخیزند، به عنوان مثال گزارش اخیر تهیه شده توسط ” آکادمی مستقل علوم آلمان“، نقشی اساسی در کاهش محدودیت ها و هم زمان توجه مناسب نشان دادن به تاثیرات آن بر آسیب پذیرترین اقشار جامعه آلمان ایفا کرد.

در بریتانیا، ” آکادمی بریتانیا “، برنامه های خود برای انجام تحقیقات درباره اثرات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بحران کرونا شامل راه هایی برای رسیدگی به نابرابری های محلی و بازسازی یک اقتصاد هدفمند در پی رکود قریب الوقوع اقتصادی را ترسیم کرده است. همان طور که پروفسور سر دیوید کانادین، رئیس آکادمی بریتانیا عنوان کرده است:

 با وجود آن که چالش های فعلی این بحران، پزشکی است، اما اکنون که در حال حرکت به سمت خروج از قرنطینه و به سمت شیوۀ جدیدی از زندگی هستیم، بینش هایی که از این علوم [علوم اجتماعی] بدست می آید به طور فزاینده ای دارای اهمیت حیاتی خواهند شد. “

این گفته از آن جهت اهمیت بسیار زیادی دارد  که این واقعیت را که وضعیت زندگی اجتماعی نسبت به گذشته تغییر کرده و همچنان تغییر خواهد کرد را نمایان می سازد، به همین دلیل ما به تحلیل های جدیدی احتیاج داریم که در حرکت در وضعیت جدید ما را یاری کنند. به قول معاون محترم رئیس مشارکت عمومی آکادمی بریتانیا، پروفسور مک کالوچ، ” علوم انسانی و اجتماعی از مولفه های ضروری یک ملت شکوفا و سعادتمند هستند که نه تنها به ما در مبارزه با کووید-۱۹ کمک می کنند، بلکه به ما در ایجاد، درک و تجزیه و تحلیل الگوهای جدید رفتار اجتماعی، چه در داخل و چه در سطح بین المللی نیز کمک خواهند کرد.

به همین جهت، گزارشات مبنی بر آن که امکان دارد اندیشکده ها و صنعت تحقیق و توسعه در مجموع با بحران های مالی، کاهش بودجه دریافتی و کاهش هزینه های ملی روبرو شوند نگران کننده است. پژوهش اخیر توسط ” بنیاد کمک های خیریه آمریکا “نشان می دهد که دو-سوم ۵۰۰ مؤسسه تحقیقاتی بررسی شده در این گزارش از زمان شروع پاندمی کرونا با کاهش بودجه دریافتی و مشکل دسترسی به تأمین کنندگان مالی روبرو شده اند و حدود ۹۵ درصد آن ها نیز در این بحران آسیب دیده اند. علاوه بر این، در تحقیقی که توسط سایت On think tank صورت پذیرفته است، ۶۲ درصد پاسخ دهنگان گزارش داده اند که بخش آن ها شامل کمک های دولتی نشده است. بسیاری از کشورها، کمک های ملی را به شرکت های تجاری اختصاص داده اند، اما تنها تعداد محدودی از آن ها سازمان های مردم نهاد و خیریه های آموزشی را نیز در ردیف های بودجه ای خود گنجانده اند، که این امر مراکز تحقیقاتی را در وضعیتی بغرنج قرار داده  است. این وضعیت با نابرابری در اختصاص بودجه به بخش های مختلف تحقیقاتی نیز تشدید می شود. در زمان های بی ثبات و نامعلوم، برخی تأمین کنندگان مالی یا کاملا تامین بودجه خود را متوقف می کنند و یا بودجه خود را بر کانال های شناخته شده تر متمرکز می کنند که نتیجه چنین حرکتی دریافت عمده بودجه توسط اندیشکده های بزرگتر و جاافتاده تر و بیرون راندن اندیشکده های دارای انعطاف پذیری کمتر است. انریکه مندیزابل، موسس  On thin tankهمچنین عنوان می کند:

” برای اندیشکده های کوچک تر که منابع کمتری را به خود اختصاص می دهند؛ آنلاین شدن، متمرکز کردن مجدد دستورکارهایشان، بسیج حمایت هیئت  مدیره شان، پاسخ به فراخوان های تحقیقاتی مرتبط با کووید-۱۹ یا انجام اصلاحات لازم در برنامه های استراتژیک شان دشوارتر شده است. “

در کوتاه مدت، اندیشکده ها باید حداکثر تلاش خود را برای انجام پژوهش در خصوص ویروس کرونا به کار بندند تا مشمول دریافت بودجه شوند. اندیشکده ها در کشورهای در حال توسعه نیز به دلیل اتکای گسترده شان بر منابع مالی دولتی و بین المللی با آینده نامعلومی روبرو هستند و با توجه به آنکه هر دو منبع تأمین بودجه هم اکنون بسیار کمتر از گذشته در دسترس قرار دارند، نیاز به یک بازبینی بنیادین در روش تامین بودجه تحقیقاتی احساس می شود. مهم است که تمامی مراکز تحقیقاتی علوم اجتماعی علاوه بر حفظ آگاهی نسبت به سلامت کلی جامعه، بر نقش حیاتی خود در این کشاکش جهانی اذعان کنند. اگر اندیشکده های مختلف از یکدیگر حمایت نکنند و یا اگر موسسات تحقیقاتی، وضعیت مؤسسات دیگر درگیر در بحران را بهبود نبخشند، ما به احتمال زیاد، شاهد کوچک شدن جامعه پژوهشگران خواهیم بود. جلوگیری از وقوع چنین رویدادی ضروری است، زیرا جامعه پژوهشگران ضعیف تنها باعث بقای اندیشکده ها و مراکز تحقیقاتی ضعیف خواهد شد، به خصوص در این زمانه که دنیا بیش از هر زمان دیگری نیاز به بینش، انگیزش و راه های جدیدی برای عبور از واقعیت سخت و تلخ موجودی دارد که تنها علوم اجتماعی می تواند ارائه دهد.

دیدگاهتان را بنویسید