آغازی بر پایان هیبت پوشالی

بی‌شک ادامه تنش و گشایش آتش علیه منافع ایران در منطقه و همچنین سرزمین اصلی ایران، دامن ایالات متحده و اسرائیل را خواهد سوزاند؛ بنابراین عقلا، کارشناسان و تصمیم گیران عقبه ی نظام سیاسی در آن کشورها نسبت به ادامه بحران توسط نتانیاهو بسیار نگران و هراسان هستند.

لهیب تنش های آتش زیر خاکستر پس از هفت اکتبر با کشتار و نسل کشی مردم غزه، حمله به کنسولگری ایران و شهادت تعدای از مستشاران ارشد ایران در این مکان دیپلماتیک با حمله بامداد بیست و ششم فروردین روبه رو شد.

در شرایطی که حمایت های پیدا و پنهان ائتلاف های بین المللی و منطقه ای برای هرچه کاستن از خسارت به این رژیم ادامه دارد اما هیمنه پوشالی این دولت غاصب با این حمله فرو ریخته است. نمایش ژست دولتی مظلوم و در عین حال سربلند از حمله های شب گذشته در حالی از سوی مقامات اسرائیل نمایش داده شده که موج وحشت سراپای ساختارهای این دولت را فرا گرفته است.

تهاجم اسرائیل به غزه که پس از یک محاصره ی چندین ساله و در پاسخ به سال ها فشار و کشتار جوانان و کاشت بذر کینه در دل مردمان این سرزمین صورت گرفت اقدامات سبوعانه و خارج از عرف جنگ های کلاسیک به قتل عام هزاران تن از افراد غیرنظامی و از جمله زنان و کودکان بی گناهِ این منطقه منجر شده، از مصادیق بارز جنایات جنگی، آپارتاید و دهن‌کجی آشکار به پروتکل های بین المللی است. در بروز این جنایات، افراد، گروه ها، سازمان ها و دولت های زیادی دخیل بوده و هستند که به روش های گوناگون اعم از مشارکت، معاونت و تبانی در ارتکاب این جنایات، نقش تعیین کننده ای ایفا کرده اند و به موجب قواعد مسلمِ حقوق جزای بین الملل، از لحاظ کیفری، مسئول و مستحق مجازات اند.

در سال های اخیر اسلوبِ برخورد کشورهای عربی و بعضاً اسلامی در برابر اسرائیل با هیاهوهای رسانه ای و صلح طلبانه ایالات متحده و اسرائیل به شدت متحول شده بود.

حمایت های جهان غرب از اسرائیل به تقویت و تثبیت این گزاره در کشورهای پیرامونی اسرائیل منجر شده که مبارزه با اسرائیل از توانایی آنان فراتر رفته و ادامه تنش ها برایشان به بار سنگینی مبدل شده اما نفرت و بغض از اقدامات تاریخی اسرائیل زیر پوست این کشورها به شدت فعال است، امری که به شدت و با حدت تمام پس از کشتارهای اسرائیل در غزه به منصه ظهور رسیده است.

تغییر و تثبیت رفتار کشورهای عربی به توسعه سیاست های تهاجمی اسرائیل در اراضی اشتغالی و تنگ تر منجر شده محاصره و فشار بر فلسطینیان شده بود که ماحصل آن غلیان هجومی حماس نسبت به اسرائیل بوده است.

جریان سیاسی که امروزه به صهیونیسم سیاسی شهرت دارد و بخش مهمی از اندیشه و عمل سیاسی اتمسفر خاورمیانه را از خود متأثر ساخته و چالش های مهمی را در بخش اصلی سرزمین های اسلامی ایجاد کرده، بر مبانی و بنیان های خاص مذهبی چون تلمود استوار است؛ به دیگر سخن صهیونیسم سیاسی در اسرائیل تحقق آرمان های توسعه طلبانه خود را در درکی ایدئولوژیک از مذهب دنبال می کند. این دولت حول باوری سیاسی از یهودیت شکل گرفت که به شدت غیرستیز، هنجارشکن و دشمن ساز است و هر دولتی که به گونه ای متفاوت از چارچوب های تفکر صهیونیستی بیندیشد را «دیگری» تلقی کرده و آن را مستلزم طرد و حذف و منکوب کردن می داند.

کابینه لرزان و در حال فروپاشی نتانیاهو با اتکا به پروپاگاندای رسانه های بین المللی و سانسور گسترده از آسیب های وارده تلاش می کند نقش دولت پیروز را پس از فشارهای بین المللی و جراحات شدید به احساسات انسانی جهان بازی کند، هدف، تمدید موجودیت با ایجاد بحران در داخل و گسترش آن با شرر پراکنی در منطقه است.

در این بین پیام ها و تلاش های تحکمانه اولیه و تمنا و تضرع های ثانویه که ایالات متحده از طریق رسانه ها و واسطه ها و میانجیگران به ایران ارسال کرده تنها به انجام فرایند پدافند حمایتی از رژیم غاصب انجامید. پس از شکافته شدن حریم هوایی رژیم اسرائیل و فرو ریختن تابوی حمله ی مستقیم ایران به این کشور و علی رغم هشدار ضمنی ایران به همسایگان و همچنین آمریکا در خصوص عدم همکاری با اسرائیل در صورت تصمیم گیری به حمله متقابل، کابینه جنگ اسرائیل از انجام حمله تلافی جویانه سخن گفته است.

صهیونیست ها همواره‌ حمله‌ علیه‌ سایرین‌ را تحت‌ عنوان‌ دفاع‌ پیشگیرانه‌ از خود، توجیه‌ کرده‌اند و به‌ نظر می‌رسد با حمله اخیر تئوری حمله پیشگیرانه دیگر محلی از اعراب ندارد.

سناریوهای‌ احتمالی‌ مقابله به مثل رژیم‌ صهیونیستی‌ با اقدام موشکی جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ به‌ طور کلی ‌به‌ دو دسته‌ تقسیم‌ می‌شوند؛ نخست‌، سناریوهای‌ مربوط‌ به‌ اقدام‌ انفرادی‌ و مستقیم‌ اسرائیل‌ علیه‌ ایران‌ و دوم‌، سناریوهای‌ متکی‌ بر اقدام‌ جمعی‌ و مشترک‌ اسرائیل‌ باهم پیمانان‌ غربی. اما با توجه به اعلام آمریکا در خصوص عدم مشارکت تهاجمی در اقدمات آتی اسرائیل علیه ایران، اعلام بسته بودن آسمان کشورهای عربی و ترکیه علیه منافع ایران تنها، گزینه باقی مانده نظامی حمله به سوریه و سپس لبنان خواهد بود.

رژیم‌ اشغالگر قدس‌ با توجه‌ به‌ محدودیت ها و موانع و نقایص‌ گوناگون‌ فنی‌، مالی‌، جغرافیایی‌، انسانی و سیاسی‌ به‌ تنهایی‌ به‌ تهیه‌ ابزار و پرداخت‌ هزینه ‌های‌ برخورد با ایران قادر نبوده‌ و به‌ دلیل‌ بُعد جغرافیایی‌ و توان‌ بالقوه‌ جمهوری‌ اسلامی در منطقه‌، از برخورد مستقیم‌ و متعارف‌ نظامی‌ علیه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ نیز ناتوان‌ است. از سوی‌ دیگر با توجه‌ به ‌نداشتن‌ وجهه‌ و مقبولیت‌ جهانی‌ امکان‌ بازداشتن‌ سایر کشورها از همکاری‌ با ایران‌ را نیز ندارد، لذا با تکرار راهبرد مظلوم نمایی بر آن‌ است‌ تا با برجسته‌ کردن‌ خطر ایران‌ برای‌ ایالات متحده، کشورهای‌ غربی‌ و در نهایت‌ کل‌ جامعه‌ جهانی‌، با هزینه‌ دیگران‌ به‌ هدف‌ رفع‌ خطر ایران‌ علیه‌ خود نائل‌ آید.

صهیونیستها در مورد مقوله‌ امنیت‌ بسیار حساسند و از دیر باز امنیت‌ برای‌ آنها به ‌معنی‌ حفظ‌ موجودیت‌ بوده‌ و ذهنیت های‌ تاریخی‌ در مورد هلوکاست، قتل‌ عام‌ یهودیان‌ وآوارگی‌ همیشگی‌ آنها موجب‌ شده‌ است‌ تا با مشابه‌ سازی‌ رفتاری‌، خاطرات‌ تاریخی‌ یهودیان‌ را در برخورد با دشمنان‌ امروز خود از جمله‌ جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌ تداعی‌ کنند و با اشاعه سازی تفکر قصد ایران‌ در نسل‌کشی‌، انگیزه‌ لازم‌ را در جامعه‌ اسرائیل‌ و یهودیان‌ جهان‌ برای‌ مقابله‌ و ضربه‌زدن‌ به‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ فراهم‌ آورند.

حال که تخاصم و دشمنی تاریخی این رژیم به رویارویی مستقیم و حمله موشکی ایران منتج شده است نتانیاهو و سردمداران نظامی و اطلاعاتی اسرائیل از ضعف سیستم دفاع هوایی آن رژیم (فلاخن داود، گنبد آهنین و ختس) در برابر موشک های زرادخانه موشکی ایران آگاهند و در صورت عدم وجود رادارهای مستقر در عراق، سوریه، اردن و منطقه خلیج فارس و حمایت و جانمایی سیستم چند لایه ضد موشکی ایالات متحده، در ماقبل از سرزمین های اشغالی و سواحل مدیترانه اینک نتانیاهو گردن فراز نسبت به موفقیت سیستم های مذکور سخن نمی گفت.

بی‌شک ادامه تنش و گشایش آتش علیه منافع ایران در منطقه و همچنین سرزمین اصلی ایران، دامن ایالات متحده و اسرائیل را خواهد سوزاند؛ بنابراین عقلا، کارشناسان و تصمیم گیران عقبه ی نظام سیاسی در آن کشورها نسبت به ادامه بحران توسط نتانیاهو بسیار نگران و هراسان هستند.

غفور کریمی

دیدگاهتان را بنویسید