وضعیت فروپاشی مکعب روبیک ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی

آشفتگی و آشوب مکعب روبیک آسیای جنوب غربی تاکنون به سود رقیبان ایران در منطقه بوده است که از کارت بازی ایران برای کسب منافع بیشتر از محور غربی بهره ببرند. بنابراین سیاستگذاران ارشد ایرانی باید در چرخش‌ها و چینش منابع قدرت راهبردی خود (مکعب‌های کوچک) دقت بیشتری داشته و از فروپاشی نظم نسبی موجود منطقه پرهیز کنند.

سیاستگذاری عمومی را می‌توان به بسیاری بازی‌ها و ابزارهای فکری همانند دانست، بازی‌هایی مانند شطرنج، مار و پله،… که هر کدام دارای زمینه‌های فکری و مکانیکی شبیه با سیاستگذاری هستند. یکی از بازی‌هایی که شباهت فراگیری با سیاستگذاری عمومی دارد، مکعب روبیک Rubik’s Cube است که به خوبی می‌تواند پیچیدگی و ابعاد یک سیاستگذاری عمومی را نمایان کند.

اگر چه مکعب روبیک یا مکعب جادویی را یک بازی مکانیکی می‌دانند که بر چرخش و چینش مکعب‌های کوچک و یک‌رنگ‌ نمودن آنها برای یک چینش بزرگ‌تر و یکسانی رنگ (6 رنگ) شش وجه مکعب اصلی تمرکز دارد، اما این بازی به یک تفکر و دانش حرفه‌ای نیازمند است. بازیگر باتجربه بر یک‌رنگ‌سازی یا یکسان سازی رنگ‌های مکعب مسلط بوده و با کم‌ترین زمان می‌تواند مکعب به‌هم ریخته روبیک را حل و چینش آن را یک‌رنگ و یکسان کند، آن‌هم با کم‌ترین چرخش و سرگردانی مکعب‌های کوچک بازی.

یکسان‌سازی رنگ‌های یک بُعد از مکعب روبیک به معنای برطرف ساختن تعداد بیشماری از موانع و شکل‌گیری وضعیت مطلوب برای بازیگر است. این فرآیند چرخش، چینش و یکسان‌سازی مهره‌های (مکعب‌های کوچک) بازی، با بسیاری شرایط ژئوپلیتیک و اهداف سیاستگذاری خارجی بازیگران نظام جهانی مطابقت دارد.

یکسان‌سازی رنگ‌ها در معادلات منطقه‌ای و ژئوپلیتیک می‌تواند دو تفسیر متفاوت از واقعیت رخدادها داشته باشد. یکسان سازی و هم‌رنگی مکعب روبیک ژئوپلیتیک می‌توان به معنای پیروزی و تحقق اهداف یک یا چند بازیگر نظام جهانی باشد و از سوی دیگر می‌تواند به نامطلوب شدن وضعیت یک منطقه یا یک بازیگر تفسیر شود. وضعیت کنونی آسیای جنوب غربی را می‌توان با پازل مکعب روبیک و چرخش و چینش‌های آن مورد بررسی قرار داد.

وضعیت آشوبناک آسیای جنوب غربی که بر ستیز فراگیر محور مقاومت و محور غرب استوار بوده، به‌ویژه پهنه جغرافیایی میان پنج دریای مدیترانه، دریای سرخ، دریای سیاه، دریای خزر و خلیج فارس را به کانون چالش نظام جهانی تبدیل و هشدار قرمز در دریای سرخ را صادر کرده است. این وضعیت را می‌توان در قالب الگوی یکسان‌سازی مکعب روبیک و افزایش مؤلفه‌های یکسان بحران، تحلیل کرد:

یکم – مکعب روبیک انباشته از کنش و تنش: آسیای جنوب غربی را می‌توان یکی از مهم‌ترین کانون‌های کنش‌ ژئوپلیتیک جهان دانست که همواره با تنش‌های بزرگ منطقه‌ای و اثرگذاری جهانی مواجه بوده است. کنش و تنش این منطقه روندی افزایشی داشته، با موج‌هایی از رونق بلندمدت و رکود کوتاه‌مدت بحران همراه است.

وضعیت ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی به گونه‌ای است در الگوی مکعب روبیک استاندارد (شش وجه 9 تکه‌ای) و ثابت قرار نگرفته و بر اثر موج‌های رونق کنش و تنش منطقه‌ای، شاهد افزایش تعداد تکه‌های (مکعب‌های) کوچک تشکیل دهنده هر وجه مکعب اصلی هستیم. فزونی تنش و شکل گیری بحران در این منطقه با سرچشمه جنگ اعراب و اسرائیل، خودمختاری کردها، تقابل ایران و اعراب، ستیز ترکیه و اعراب، رویارویی ایران و اسرائیل، تنش‌های عربی – عربی، ظهور بنیادگرایی افراطی مانند طالبان، داعش و … که با حضور و دخالت نیروی خارجی تشدید می‌شود، تکمیل یا یکسان‌سازی هر شش وجه روبیک ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی را غیرممکن ساخته است.

سرعت چرخش تکه‌های مکعب روبیک ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی به گونه‌ای است که ثبات میان‌مدت و شکل‌گیری ائتلاف‌های بلندمدت را سخت و امکان‌ناپذیر نشان می‌دهد. این حجم از کنش و تنش ژئوپلیتیک در آسیای جنوب غربی فراتر از استعداد بحران حوزه بالکان و حتی قاره آفریقا برآورد می‌شود که تمام وجه‌های مکعب که ائتلاف‌ها، پیمان‌ها و محورهای همسو هستند و تمام تکه‌های این مکعب که همان دولت‌ها، گروه‌ها و سازمان‌های مستقل منطقه و بازیگران خارجی است را در کنش و تنش روزافزون فرو برده است.

دوم – نبود یک محور یک رنگ: گستره جغرافیایی که میان پنچ دریا و آبراه استراتژیک جهان یعنی دریای مدیترانه، دریای سرخ، دریای سیاه، دریای خزر و خلیج فارس قرار دارد به عنوان قطب کنش و تنش ژئوپلیتیک طی چند دهه اخیر همواره مورد توجه و علاقه سیاستگذاران منطقه‌ای و جهانی بوده است. رویکردی که بر کسب، تقویت یا نمایش منابع جدید و جهانی قدرت از سوی قدرت‌های بزرگ و متوسط منطقه‌ای و جهانی استوار است.

مؤلفه مهم این پهنه ژئوپلیتیک که دولت شکننده، زایش دولت‌های جدید و دست‌ساز نیروی مداخله‌گر خارجی طی یک قرن اخیر است، چرخه تنش و بحران را با رونقی روزافزون همراه کرده، صلح و ثبات را در این قلمرو جهانی بسیار کوتاه کرده است. در چنین وضعیتی است که پیدایش ائتلاف یا محور پایدار یک‌رنگ، همسو با اشتراک منافع مطلق و بلندمدت، سخت و امکان‌ناپذیر می‌شود.

نوسان منافع و منابع قدرت در آسیای جنوب غربی، قدرت‌های بزرگ و کوچک را به سوی ائتلاف‌ها و اتحادهای کوتاه‌مدت هدایت کرده و از شکل‌گیری اتحادیه‌های فراگیر بی‌بهره کرده است. ائتلاف عربی شورای همکاری خلیج فارس نمونه بارزی از این‌گونه ساختارهای منطقه‌ای ژئوپلیتیک است که با اختلاف منافع اعضای شورا روبه رو شده و در آستانه فروپاشی قرار گرفته است.

شکل‌گیری یک اتحاد یا محور یک‌رنگ ژئوپلیتیک یا یک‌رنگ‌سازی مکعب روبیک آسیای جنوب غربی، فرآیندی غیرممکن نشان می‌دهد و دولت‌ها که بازیگران (اجزا و تکه‌های) مکعب بزرگ هستند از کاهش قدرت و اختیارات خود برای دستیابی به یک محور یک‌رنگ و همسوی ژئوپلیتیکی خودداری می‌کنند.

آنچه محور مقاومت به رهبری ایران نامیده می‌شود و با عناوینی مانند هلال شیعی، هلال مقاومت و … معرفی می‌شود را می‌توان از جمله نمودهای محور یک‌رنگ همسو برشمرد که البته هرگز به یک‌رنگی و همسویی مطلق نرسیده است.

سوم – بهترین وضعیت برای قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای: در بازی مکعب روبیک، بازیگر به دنبال یک‌رنگ یا یکسان‌سازی همه وجه‌های مکعب است. اما برای قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و جهانی مداخله‌گر در آسیای جنوب غربی، بهترین وضعیت را می‌توان همین آشوب ژئوپلیتیک، اختلاف و ناهمسویی بازیگران دانست.

در مکعب روبیک ژئوپلیتیک قلمرو میان پنج دریای بحرانی (فارس، خزر، مدیترانه، سیاه و سرخ)، هر بازیگر به دنبال دوستان و متحدینی است که در یک محور یک‌رنگ و همسو قرار گیرند و یک بُعد از این مکعب بزرگ را به خود اختصاص داده، منافع راهبردی و نیات خود را برآورده سازند. تکمیل یک وجه مکعب با یک رنگ در شرایط نابسامان و آشوب ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی برای هیچ‌یک از قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و جهانی امکان‌پذیر نیست.

در حال حاضر همین وضعیت آشوبناک و نابسامان به سود برخی قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای است تا از درگیری رقیبان و دشمنان خود بیشترین بهره را برده و منافع راهبردی خویش را برآورده سازند.

*

آسیای جنوب غربی به عنوان یک کانون مهم کنش و تنش جهانی همواره با چرخه رونق طولانی‌مدت تنش و بحران در مقیاس بزرگ و جهانی روبه رو بوده است. این وضعیت، آسیای جنوب غربی را به یک مکعب روبیک ژئوپلیتیک تبدیل کرده که چرخش و چینش آن برای تکمیل نهایی و یک‌رنگ‌سازی وجه‌های مکعب، بسیار سخت شده است.

آشفتگی و تیرگی رنگ‌های مکعب ژئوپلیتیک منطقه به گونه‌ای است که بازیگران از اعلام موضع شفاف خودداری کرده و سیاست‌های اعلامی با سیاست‌های اعمالی آنان اختلاف بارزی دارد. برخی بازیگران، نابسامانی مکعب‌ها (تکه‌های) کوچک ژئوپلیتیک منطقه را سیاست و اقدامی کارآمد برای تحقق نیات و اهداف خود دانسته، به جای تکمیل یک‌رنگ‌سازی و همسانی مکعب، به دنبال آشفتگی و تنش کامل مکعب ژئوپلیتیک منطقه هستند!

چنین آشوب و سرگردانی بازیگران منطقه‌ای و خارجی در این مکعب ژئوپلیتیک که با پریشانی سیاستگذاران و نابسامانی سیاست‌ها تشدید شده، خطر بریده شدن نخ محور این مکعب بحرانی و از هم پاشیدن نظم موجود مکعب روبیک آسیای جنوب غربی را افزایش داده است.

در این مکعب روبیک ژئوپلیتیک است که فراوانی بازیگران و بازی‌ها (چینش، چرخش، رنگ و …) به‌ویژه عدم شفافیت رنگ‌ها، تیرگی رنگ‌ها و نیرنگ سیاستگذاران سبب پیدایش گمراهی دیگر سیاستگذاران خارجی شده و سیاست خارجی مطلوب و موفق را از دسترس بازیگرانی مانند ایران دور می‌کند.

آشفتگی و آشوب مکعب روبیک آسیای جنوب غربی تاکنون به سود رقیبان ایران در منطقه بوده است که از کارت بازی ایران برای کسب منافع بیشتر از محور غربی بهره ببرند. بنابراین سیاستگذاران ارشد ایرانی باید در چرخش‌ها و چینش منابع قدرت راهبردی خود (مکعب‌های کوچک) دقت بیشتری داشته و از فروپاشی نظم نسبی موجود منطقه پرهیز کنند. رویکردی که بر تقویت همسویی محور مقاومت و تعامل روزافزون با دیگر همسایگان ایران استوار بوده با عادی سازی یا برقراری روابط با رقیبان منطقه‌ای و بلکه نیروی مداخله‌گر خارجی به سود منافع راهبردی ایران عمل خواهد کرد.

 

 

اسلام ذوالقدرپور

دیدگاهتان را بنویسید