تنش‌ زدایی ایران و عربستان پابرجا می ماند؟

موسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن در تازه‌ترین گزارش خود به بررسی روابط ایران و عربستان در طول جنگ غزه و تاثیر آن بر مناسبات دو کشور پرداخته است، مناسباتی که به‌نظر می‌رسد بیش‌از هر زمان دیگری در مسیر گسترش و تقویت پیوندها قرار داده‌است.

نویسندگان این گزارش معتقدند اگرچه جنگ در غزه برای این دو کشور چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی ایجاد کرده‌است، اما ارزیابی‌ها نشان می‌دهد همچنان دو کشور تمایلی به افزایش تنش‌ها و مشارکت مستقیم در جنگ ندارند؛ «درمجموع ارزیابی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک می‌تواند برای دو کشور مفید باشد و به‌تدریج درجهت کاهش تنش‌ها و افزایش امنیت منطقه غرب آسیا حرکت کند».

براساس این گزارش، ایران و عربستان با کمک چین، به توافقی برای عادی‌سازی روابط دست یافتند که برای آمریکا و اروپا «موضوعی تعجب برانگیز» بود. این توافق نشان داد حتی با وجود تنش‌های مداوم، هر دو کشور دلایل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی قوی برای رسیدن به توافق و کاهش تنش‌های متقابل داشته‌اند.

یک توافق غافلگیرکننده

دراین گزارش که توسط «علی باکر» (استادیار مرکز علوم انسانی و اجتماعی ابن خلدون دانشگاه قطر) و «عزیز القاشیان» (محقق حوزه سیاست‌خارجی عربستان) نوشته شده، آمده‌است: «برای دهه‌ها، عربستان و ایران در گیرودار تحولات منطقه‌ای متضاد بوده‌اند که ناشی از اختلاف‌های ایدئولوژیک و همچنین درگیری‌های ژئوپلیتیک بوده‌ و دخالت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی این رقابت را پیچیده‌تر کرد. با این‌حال در مارس ۲۰۲۳، ریاض و تهران توافقی را با میانجی‌گری چین برای عادی‌سازی روابط اعلام کردند که نشان‌دهنده تغییری قابل‌توجه با هدف بهبود روابط پس‌از ۷ سال گسست در روابط دیپلماتیک است».

این گزارش با اشاره به اینکه این توافق که ابتدا توسط عراق و عمان تسهیل شد، برای آمریکا و قدرت‌های اروپایی، که شاهد میانجی‌گری چین بر تعامل دو بازیگر بزرگ خاورمیانه بودند، غافلگیرکننده بوده‌است، می‌افزاید: «این توافق محاسبات اسرائیل را، آن‌هم در بحبوحه تلاش‌های پیگیرانه به‌منظور منزوی‌کردن ایران و عادی‌سازی روابط با عربستان پیچیده کرد. عادی‌سازی روابط میان عربستان و ایران همچنین این تصور را که رویارویی با ایران، محرک اصلی سعودی‌ها در پیگیری پرونده عادی‌سازی روابط با اسرائیل بوده‌است، به چالش کشید؛ ریاض و تهران انگیزه‌ها و محرک‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی قانع‌کننده‌ای برای دستیابی به یک توافق تنش‌زدایی و کاهش تضاد متقابل داشتند».

اهداف مشترک تهران و ریاض

نویسندگان این گزارش با اشاره به چالش‌های ایران و عربستان در خاورمیانه و مشکلات اقتصادی دوطرف، معتقدند: «تهران و ریاض با احترام به نگرانی‌های امنیتی و رویکردهای اقتصادی یکدیگر، زمینه را برای خنثی‌کردن بحران میان خود فراهم کردند تا از درگیری و خشونت بیشتر جلوگیری شود. علاوه‌براین، آنها با احیای تعاملات تجاری، سرمایه‌گذاری و مناسبات فرهنگی، هدف‌ خود را تقویت همکاری‌های اقتصادی قرار دادند».

در ادامه این گزارش آمده‌است: «اعلام توافق ایران و عربستان در چین، نشانگر استقبال از واقعیت نظم نوین در صحنه نظام جهانی بود که می‌تواند مزایای قابل‌توجهی، ازجمله ازنظر «منافع اقتصادی» و «افزایش ثبات منطقه‌ای» برای دوطرف به ارمغان آورد. ازسوی دیگر ریاض و تهران از طریق گفت‌وگو و همکاری، اراده خود را برای تقویت قدرت و استقلال منطقه‌ای‌شان نشان دادند».

این گزارش با اشاره به اینکه اجرای پروژه‌های بلندپروازانه، به‌عنوان بخشی از چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان، نشان‌دهنده تغییر استراتژیک ریاض از «درگیری‌های منطقه‌ای» به «توسعه ملی» است، معتقد است: «تنش‌زدایی با ایران نشان‌دهنده تلاش عربستان برای جلوگیری از افزایش بیش‌از حد بین چالش‌های اقتصادی داخلی و مشکلات امنیتی خارجی است.

فرصت‌های جدید در روابط عربستان و ایران

در ادامه این گزارش با اشاره به اینکه جنگ غزه سئوال‌هایی را درباره سرنوشت تنش‌زدایی میان ریاض و تهران به‌وجود آورده است، می‌افزاید: «پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رایزنی‌های دیپلمات‌های ایرانی و سعودی همچنان ادامه داشته‌است. در نوامبر ۲۰۲۳ رئیس‌جمهور ایران به اجلاس اضطراری سازمان همکاری‌اسلامی در ریاض دعوت شد. این نخستین سفر یک رئیس دولت ایران به عربستان از زمان احیای روابط دیپلماتیک محسوب می‌شد و روی درگیری در غزه متمرکز بود و آزمونی برای دوره جدید روابط عربستان و ایران به‌شمار می‌رود که البته فرصت‌هایی را نیز ایجاد کرده‌است».

این گزارش تصریح می‌کند جنگ غزه علاوه بر اینکه تصورهای دیرینه درباره توانایی‌های بازدارندگی اسرائیل را تضعیف کرد، سبب شد ایران و نیروهای همسو با تهران نقش منطقه‌ای خود را بازتعریف کنند؛ «جنگ غزه سبب شد محورمقاومت نقش منطقه‌ای خود را تثبیت کند و این موضوع افزایش نفوذ آنان را به‌دنبال داشت. این جنگ همچنین باعث شد ایران اثربخشی رویکردهای خود علیه اسرائیل و ایالات‌متحده را نشان دهد».

در ادامه این گزارش آمده‌است: «در سوی دیگر، جنگ غزه فرصتی برای نشان دادن نقش ریاض در منطقه بود. عربستان با امتناع از واگذاری حریم هوایی و قلمرو خود به هریک از بازیگران نظامی، به ایران نشان داده بخشی از هیچ برنامه‌ای برای حمله به ایران نخواهد بود».

نویسندگان این گزارش معتقدند: «هر دو کشور درحالی‌که نگرانند، هیچ تمایلی به کشیده شدن درگیری‌ها به یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر یا دخالت مستقیم نشان نمی‌دهند. ریاض با تقویت نکردن تنش‌ها و در اولویت‌بخشی به اهداف گسترده‌تر خود، یعنی تمرکز بر اولویت‌های داخلی و اجتناب از رویارویی‌های غیرضروری منطقه‌ای، عمل‌گرایی استراتژیک درپیش گرفته‌است. علاوه‌براین، جنگ غزه به عربستان اهرم فشاری علیه اسرائیل داده‌است. اسرائیل در باتلاقی در غزه است و راهبرد خروج مشخصی ندارد».

آینده تنش‌زدایی

این گزارش در پایان این‌گونه نتیجه‌گیری کرده‌است که «درحال‌حاضر به نظر می‌رسد ایران و عربستان مایل به حفظ توافق خود در راستای اهداف استراتژیک‌شان هستند. ریاض و تهران نمی‌خواهند شاهد تشدید مناقشه غزه یا دخالت مستقیم در آن باشند. این موضوع تعهد آنها به تنش‌زدایی را تقویت می‌کند، زیرا با اهداف و اولویت‌های گسترده‌ترشان مطابقت دارد. اگرچه پویایی‌های منطقه غیرقابل پیش‌بینی است، اما انگیزه‌ها و اهداف کنونی ایران و عربستان نشان می‌دهد جنگ اسرائیل در غزه – حداقل در کوتاه‌مدت – بعید است تنش‌زدایی دوطرف را مختل کند».

دیدگاهتان را بنویسید