موضوع FATF و خطاهای پیرامونی آن

مدتی است که موضوع FATF دوباره به متن رسانه‌ها آمده؛ پس از خاک‌خوردنی طویل و دوری از افکار عمومی. یک نقل‌قول کوتاه از حسین سلاح‌ورزی،‌ رئیس اتاق‌بازرگانی ایران – البته رئیس بلاتکلیف این نهاد – مبنی بر تصویب آن از سوی مجمع تشخیص کافی بود تا دوباره پذیرش یا عدم پذیرش الزامات کارگروه اقدام مالی، واکنش موافقین و مخالفین را برانگیخته و آغازگر مناقشه جدیدی شود؛ مسئله‌ای که خود سرمنشا مشکلات پیرامونی FATF در گذشته و حال شده است.

وقتی موضوعی کاملاً تخصصی و چند وجهی، در فضای استادیومی‌ مطرح و پیرامون آن یارکشی صورت گیرد واضح است که به تمامی ابعاد ماجرا پرداخته نخواهد شد و جنبه‌های اساسی موضوع به‌دلیل منویات سیاسی طرفین مناقشه از انظار دور نگه‌داشته می‌شود.

در جدل بر سر تصویب FATF اصلاح‌طلبان به‌دلیل تعلق ذاتی به مقوله هضم در نظام جهانی و اعتقاد به پذیرش الزامات قواعد حاکم بر آن، همواره مدافع این مسئله بوده و راه دیگری را متصور نیستند. می‌گویند که راه تبادل مالی با کشورهای جهان، از مسیر FATF می‌گذرد و باید به مناسبات آن تن داد.

در سوی دیگر، بین اصولگرایان انفکاک و گسیختگی وجود دارد و برخی تصویب آن را برای کشور ضروری دانسته و عده دیگری در شرایط کنونی با آن مخالفت می‌ورزند و استدلالشان بر مسئله تحریم‌های اقتصادی استوار است؛ موضوعی که تطابق بیشتری با واقعیت‌های موجود دارد. از آنجایی که کارکرد FATF شفاف‌کردن تبادلات مالی است و ایران هم با تحریم‌های گسترده اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند، تن‌دادن به الزامات کارگروه مالی به معنای رو کردن دست خود در زمانه تحریم‌هاست. ایرانی که امروز با دور زدن تحریم‌ها حیات اقتصادی دارد نمی‌تواند به‌شکل خودخواسته‌ای قطع‌کننده شاهرگ‌های حیاتش باشد.

بنابراین باید در بستری عقلانی این موضوع واکاوی شده و برای آن تصمیم‌گیری شود. تسری آن به عرصه عمومی و جدل مخالفین، تنزل موضوعی مهم است که فضا را برای مباحثات خردمندانه تنگ می‌کند.

وقتی یک جناح سیاسی دست به اغراق‌های شگفت‌انگیز می‌زند، عدم پذیرش آن را به مثابه انزوای سیاسی و اقتصادی می‌داند و جهنمی را ترسیم می‌کند و در نقطه مقابل، آن‌سوی میدان FATF را صرفاً ساخته و پرداخته دشمن می‌داند و با نگاهی کاملاً سیاه و منفی به آن می‌نگرد، اصل قضیه بین این مباحث غلط ناپدید می‌شود.

بدون شک مناسبات کنونی نظام جهانی ناعادلانه است و FATF هم از این مستثنی نیست اما باید در همین بستر ناعادلانه به‌دنبال تامین منافع خود رفت. اگر شرایط مدنظر ایران مبنی بر رفع تحریم‌ها فراهم شود، می‌توان با شرط و شروطی آن را اجرایی کرد و اگر غیر از این باشد، تن‌دادن به آن با منطق سازگار نیست.

موافقت یا مخالفت کورکورانه با موضوعی تخصصی و استادیومی‌کردن این مسئله، آفتی است که تبعات آن اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

 

یوسف مشفق

دیدگاهتان را بنویسید