سه پرده از کنش فعال ایران در بحبوحه بحران امنیتی در قفقاز جنوبی

ایران در پسِ موضع قاطع خود در رابطه با بحران آفرینی های جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز جنوبی، منطقی استوار و مستدل دارد و از آن قویا حمایت می کند. در این چهارچوب، بخش قابل ملاحظه ای از تلاش‌های سیاسی و دیپلماتیک اخیر ایران نیز مبتنی بر تبیین همین منطق بوده است.
در روزهای گذشته بار دیگر شاهد تشدید تحرکات تنش‌زای جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز جنوبی و اوج گیری این گمانه زنی که احتمالا باکو قصد دارد، جنگی تازه را علیه ارمنستان به راه بیندازد، بوده ایم. در این راستا، تصاویر و ویدئوهای مختلفی از گسیل شدن سیل قابل توجهی از ادوات زرهی و نظامی ارتش جمهوری آذربایجان به سمت مناطق مرزی با ارمنستان منتشر شده و البته که ارمنستان نیز به واسطه برگزاری یک رزمایش مشترک با آمریکا و همچنین تقویت خطوط مرزی خود سعی کرده به تهدیدات باکو پاسخ دهد.

با این همه، نکته مهم در قالب معادله مذکور، نوعِ واکنش ایران به عنوان یک بازیگر موثر منطقه ای نسبت به تنش‌زایی های کنونی جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی است. در این رابطه، تهران عملا رویکردی ترکیبی را در پیش گرفته و سعی داشته پالس های معناداری را به طرف های منطقه ای و فرامنطقه ای ارسال کند.

در این راستا، به طور خاص می توان به سه پرده از کنشگری فعال ایران در مواجهه با بحران امنیتی جدید در قفقاز‌جنوبی اشاره کرد.

یک: تشدید رایزنی های سیاسی و دیپلماتیک با جمهوری آذربایجان و ارمنستان
در روزهای گذشته شاهد آن بوده ایم که ایران طیف متنوعی از ارتباطات سیاسی و دیپلماتیک را با مقام های ارمنستانی و مخصوصا مقام های جمهوری آذربایجان در دستورکار قرار داده است. در این راستا یک هیات بلندپایه نظامی نیز از کشورمان عازم باکو شده اند و رایزنی های مبسوطی را با مقام های جمهوری آذربایجان داشته اند. در این چهارچوب، تهران سعی کرده ضمن اعلام تعهد خود به صلح در منطقه و همچنین اعلام آمادگی اش جهت کنشگری فعال برای کاهش سطح تنش ها میان باکو-ایروان، از ابزارهای نرمِ قدرت جهت پایان دادن به بحران در قفقاز جنوبی استفاده کند. این رویکرد تهران از دو جنبه مهم، بسیار منطقی به نظر می رسد:

اولا، در حوزه روابط میان کشورها در عرصه روابط بین الملل، تا جای ممکن باید از ابزار مذاکره و تعامل جهت حل مشکلات و بحران ها استفاده کرد و اینکه از همان آغازِ کار از ابزارهای قدرت سخت استفاده شود، چندان منطقی و معقول به نظر نمی رسد. مساله ای که ایران در تمامیت خود به آن متعهد بوده و تشدید رایزنی های دیپلماتیک و نظامی ایران در روزهای گذشته به ویژه با جمهوری آذربایجان نیز نمودی عینی از همین مساله بوده است.

دوم اینکه رایزنی های سیاسی و گفتگو، می توانند تا حد زیادی سوتفاهم ها را رفع و در صورت بهانه جویی های یک دولت، اهرم های بهانه جویی آن را تا جای ممکن تضعیف کنند. در واقع، مذاکره و گفتگو می تواند به اقدامات احتمالی سخت ایران در آینده که در واکنش به اقدامات جمهوری آذربایجان انجام خواهند شد، مشروعیت بیشتری ببخشند و البته که چالش های جدی را برای باکو از حیث پیشبرد دستورکارهای مطلوبش ایجاد کنند.

دو: تاکید بر خط قرمزهای منطقی ایران
مقام های ارشد کشورمان در مدت اخیر بارها و بارها بر خط قرمزهای ایران در قالب تحولات مرتبط با حوزه قفقاز‌جنوبی تاکید داشته اند. در این رابطه به طور خاص به این نکته اشاره شده که ایران تغییر در مرزهای ژئوپلیتیکی منطقه را به هیج عنوان نمی پذیرد. مساله ای که مسوولان نظامی و سیاسی کشورمان بارها آن را تکرار کرده اند و سعی داشته اند تا جای ممکن نسبت به این موضوع و تبعات آن هشدار دهند.

با این حال، باید توجه داشت که در پسِ این قبیل موضع گیری های مقام های کشورمان، یک منطق قابل دفاع نیز نهفته است و آن حراست از منافع ملی مشروع ایران است. توجه داشته باشیم که جمهوری آذربایجان در وضعیت کنونی در تنش زایی های خود علیه ارمنستان و به صورت ضمنی علیه ایران، تحت تاثیر تحریکات رژیم اشغالگر قدس، انگلستان، ترکیه و ناتو است که هر کدام از این بازیگران، اهدافی را در سر دارند که شاید نقطه اشتراک تمامی آن ها، تضعیف اهرم های قدرت منطقه ای و بین المللی ایران است. در این فضا، واکنش منطقی ایران تقابل با دستورکارهای نامشروع طرف های ذکر شده است.

در عین حال، باید توجه داشت که ایران این نکته را نیز روشن کرده که ادعاهای به اصطلاح تاریخی باکو در مورد تملک سرزمین های گسترده از ارمنستان، چندان منطقی نیستند کما اینکه اگر بحث ادعاهای تاریخی مطرح باشد، ایران(در زمان قاجار) به عنوان کشوری که کشورهای کنونی منطقه قفقاز جنوبی را در قالب قراردادهایی به اجاره بلند مدت روسیه درآورده، از همه بازیگران منطقه ای در این عرصه مدعی تر است(کما اینکه دوره زمانی اجاره مذکور نیز به پایان رسیده است).

در عین حال، ایران این مساله را نیز برای باکو روشن کرده که اقدامات تتش زای آن در قفقاز جنوبی و تلاش‌هایش جهت ایجاد دالان تورانی، جدای از اینکه حامل تهدیدات و مخاطرات سیاسی و امنیتی برای ایران است، در عین حال، بر منافع درآمدی و مراودات اقتصادی کشورمان از مجرای راه های ارتباطی منطقه نیز تاثیرگذاری بدی دارد. توجه به این مساله در کنار نامشروع بودن ادعاهای ارضی جمهوری آذربایجان علیه ارمنستان، ایران را در اتخاذ رویکردهای تقابلی در برابر باکو مصمم تر می کند.

مجموع این مسائل تداعی کننده یک واقعیت هستند: ایران در پسِ موضع قاطع خود در رابطه با بحران آفرینی‌های جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز جنوبی، منطقی استوار و مستدل دارد و از آن قویا حمایت می کند. البته که ایران این نکته را نیز روشن کرده که در مورد منازعات ارمنستان و جمهوری آذربایجان، بر اساس آنچه برخی سعی در تبلیغ و ترویج آن دارند، حامی صد درصدی ارمنستان نیست و مثلا تهران اخیرا در مورد برگزاری رزمایش مشترک میان ارمنستان و آمریکا به ایروان هشدارهایی را داده بود. در این فضا، ایران سعی دارد تا در مقام یک میانجی گر فعال و بی طرف، به تقویت صلح و ثبات در منطقه کمک کند.

سه: ایران و تاکید بر اهرم قدرت سخت در مواجهه با تحرکات نامشروع
در نهایت باید گفت که ایران به صورت ضمنی و آشکار به تمامی طرف های درگیر در بحران کنونی قفقاز جنوبی هشدار داده که در صورت به خطر افتادن منافع کشورمان و پیاده سازی نیت هایی جهت تغییر مرزهای ژئوپلیتیک منطقه هیچ تردیدی به خود جهت حراست از منافعش و برخورد با خاطیان راه نمی دهد و البته که این رویکرد ایرن کاملا متکی به منطق مستدل این کشور در مواجهه با صورت مساله بحران مذکور است.

در واقع، ایران با این رویکرد خود این پیام را می رساند که صبر تهران نیز بی انتها نیست و در صورت لزوم، ایران آماده تقابل با نیت های شوم در مجاورت مرزهای خود است.

دیدگاهتان را بنویسید