کردستان عراق و اسرائیل؛ بررسی امکان سنجی تشکیل دولت

پیدایش دولت-ملت مدرن، به عنوان یک مفهوم اجتماعی و سیاسی، به پایان قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم برمی‌گردد. این مفهوم بر پایه ایده ‌هایی نظیر حقوق طبیعی، تاسیس نظام جمهوری دمکراتیک، ارزش‌ های انسان ‌مدارانه و نظریه حکومت مشروع ساخته شده است. دولت-ملت، به عنوان یک مفهوم، شامل دولتی است که از طریق انتخابات دمکراتیک توسط مردم انتخاب می‌شود و متشکل از ملتی است که باهم تاریخ، فرهنگ، زبان و ارزش‌های مشترکی را به ارث برده ‌اند. این مفهوم به صورت متمرکز و مستقل، با استفاده از نظریه حکومت مشروع، حکمرانی را بر عهده دارد.

ضرورت و اهداف پژوهش

دولت – ملت به معنای یک موجودیت مستقل، تحت سلطه یک ملت واحد می باشد. دولت-ملت سازی روندی است که طی آن یک جامعه سیاسی تلاش می کند، از طریق انباشت قدرت و توسعه ظرفیت های نهادی، خودمختاری، حاکمیت و استقلال خود را حفظ و ارتقا دهد. امروزه کشورهایی ازجمله اسرائیل، توانسته اند دولت-ملت خود را برقرار کنند. همچنین شاید بتوان گفت که کردها یکی از آماده ترین قومیت های منطقه خاورمیانه برای تشکیل دولت هستند. با توجه به اینکه کردها یکی از قومیت های ساکن در ایران هستند هرگونه حرکت های استقلال خواهانه در میان کردهای ساکن در سه کشور دیگر(عراق، ترکیه و سوریه) می تواند تبعات امنیتی زیادی برای ایران داشته باشد. از این رو، مسئله امکان سنجی دولت سازی کردهای اقلیم کردستان عراق دارای اهمیت فروانی می باشد. از همین رو سوال اصلی به وجود آمده این می باشد که آیا بر اساس الگوی دولت سازی به کار برده شده در اسرائیل، کردستان عراق می‌ تواند همان الگو را استفاده کند و دولت خود را تشکیل دهد؟ برای پاسخ به این پرسش پژوهش حاضر ابتدا الگوی دولت ملت سازی در اسرائیل را بررسی و سپس بر اساس الگوی دولت ملت سازی در اسرائیل این امکان سنجی را تشریح نموده است.

الگوها و شاخص های دولت-ملت سازی

سه الگوی اصلی در زمینه دولت-ملت سازی وجود دارد که عبارتند از:

  • الگوی اروپایی، الگوی اول ملت سپس دولت یا الگوی از پایین به بالا: در این الگو که برآمده از تجربه جوامع اروپایی بود، نخست یک ملت به وجود می آید و سپس بر اساس آن یک دولت شکل می گیرد. در این الگو در طول زمان به تدریج و بر اساس برخی عوامل ازجمله ارتباطات یک گروه انسانی ساکن در سرزمین مشخص، به یک فرهنگ واحد و بر مبنای آن به هویت مشترک دست می یابند و در جهت حفظ وجود متمایز و بهبود رفاه خود سعی در ایجاد دولت خود می کنند؛
  • الگوی آمریکایی، الگوی اول دولت سپس ملت یا الگوی از بالا به پایین: برخلاف الگوی اروپایی در الگوی از بالا به پایین که الگوی آمریکایی است، وجود دولت مقدم بر وجود ملت است. بدین گونه که ابتدا با مهاجرت هایی که به آمریکا صورت گرفت پیشرفت های اروپایی در زمینه سیستم دولت مداری و نهادهای آن به ایالات متحده وارد شد و دولت سازی پیشرفت بارزی کرد؛

الگوی دولت-ملت سازی بین المللی: در این الگو عوامل بیرونی (خارجی) یا خارجی سعی دارند در روند دولت ملت سازی مداخله و با برنامه ریزی یا نیرویی حمایتی دولت مطلوب خود را در منطقه مدنظر بنا کنند. درواقع در این الگو دولت سازی از بیرون (خارج) و ملت سازی از درون (داخل) به طور همزمان صورت می گیرد؛ بنابراین دربارۀ اسرائیل نیز فرض بر این است که می توان الگوی سوم دولت ملت سازی را متصور شد.

روند دولت ملت سازی در قالب شاخص های مشخص و کلی در هر جای جهان قابل بررسی است که باید تاکید کرد این شاخص ها گرچه قطعی و کافی نیستند، باهم پیوسته و در ارتباط هستند. شاخص های مذکور عبارتند از:

  • اشباح سرزمینی: این شاخص بیان کننده این است که کشورها در روند دولت- ملت سازی بایستی از لحاظ مرز مشخص و سرزمین قطعی و معین به موفقیت هایی دست یابند و آن را مال خود کرده باشند؛
  • یکپارچگی و همبستگی ملی: یکی از شاخص های مهم در روند دولت ملت سازی موفق و منتج به نتیجه را باید در میزان یکپارچگی همبستگی اجتماعی و ملی در درون یک جامعه سیاسی کشور دانست؛
  • شاخص توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی: این یک واقعیت است که معمولا کشورهایی که روند دولت ملت سازی را به شکل مطلوبی طی کرده اند، ازنظر ثبات سیاسی در سطح مطلوبی قرار دارند.

زمینه های داخلی تشکیل دولت-ملت در اسرائیل

ازجمله عوامل داخلی تشکیل دهنده دولت ملت در اسرائیل می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • افول حکومت عثمانی: تشکیل دولت جعلی اسرائیل در فلسطین در پایان جنگ جهانی دوم ناشی از مجموعه ای از عواملی بود که ملت فلسطین نقشی در به وجود آمدن آن نداشتند. ازجمله آن عوامل می توان به افول دولت عثمانی اشاره کرد. در بلوای جنگ جهانی اول مهاجرت یهودیان به فلسطین بیشتر شد و درست زمانی که امپراتوری عثمانی در موضع ضعف قرار گرفت، صهیونیست ها موافقت انگلیس و آمریکا را با تشکیل کشور یهودی در فلسطین که تا آن زمان تحت سلطه عثمانی بود، کسب کردند. اینکه چرا یهودیان نتوانستند در زمان امپراتوری عثمانی موفق به این کار شوند به دلیل مخالفت سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی بود؛
  • هویت و ماهیت یهودی در تاریخ اجتماعی و مذهبی آنان: عاملی مهم در شکل دهی ملت سازی، باور خاص نژادپرستی بالاخص در تعریف یهودی کیست، است. این باور موجب شکل گیری یک هویت محدود و تبعیض گرایی شده است که تنفر، تقابل و جنگ با هویت دیگر فلسطینان را شکل بخشید. این احساس هویت در کنار باور به قوم برگزیده کمک فراوانی به ملت سازی در دهه های اولیه اسرائیل کرد؛
  • سیستم آموزشی: یهودیان برای آنکه بتوانند دولت و ملت خود را در مقابل هجمه های دشمنان در انواع گوناگون ایمن سازند باید از ثبات و استقرار دولت خود در طول سالیان متمادی مطمئن می شدند؛ لذا توجه خود را روی یک سیستم آموزشی که می تواند خدمات شایانی به استقرا و ثبات دولت یهودی و انتقال مفاهیم یهودیت به نسل های آینده کند، معطوف کردند.

عوامل داخلی تشکیل دهنده دولت-ملت در اسرائیل، در راستای یکدیگر بوده و این عوامل داخلی منجر به تشکیل دولت ملت اسرائیل شدند.

زمینه های خارجی تشکیل دولت-ملت در اسرائیل

برخی از عوامل تشکیل دهنده دولت-ملت در اسرائیل عبارتند از:

  • نژادپرستی و تمایلات ملی گرایانه اروپایی ها و تاریخ یهودیان: تاریخ نشان داده است که اقلیت ها اعم از قومی و مذهبی پیوسته مورد تبعیض اکثریت بوده اند و یهودیان اروپا نیز از این امر مستثنا نبوده اند. درواقع می توان این گونه بیان کرد که مردمان فلسطین قربانی آن همه نژادپرستی اروپاییان در سال های متمادی نسبت به یهودیان در طول تاریخ شدند و ناخواسته تاوان تشکیل دولت جعلی اسرائیل در سرزمین خود را دادند. همچنین هویت یهودیان که ناشی از مجموعه عوامل مذهبی، تاریخی و… بود با یکدیگر توامان شدند و با مسئله نژاد پرستی اروپاییان نسبت به یهودیان، تلفیق و هویت متمایز یهودیان را شکل داد؛
  • جنبش صهیونیسم: صهیونیسم به جنبشی اطلاق می شود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهود است. یهودیان بر این باورند که مسیح رهایی بخش در آخرالزمان ظهور خواهد کرد تا به سرزمین موعود بازگردد و از کوه صهیون بر جهان حکمرانی کند. صهیونیست ها این اعتقاد دینی را به یک برنامه سیاسی تبدیل کردند؛
  • لابی گری: سازمان های صهیونیستی از آغاز شکل گیری گفتمان صهیونیسم نقش مهمی در مهاجرت یهودیان به از اسرائیل و نهادمند ساختن ابعاد مختلف گفتمان صهیونیسم داشته اند. کارکرد این سازمان ها پس تاسیس اسرائیل طیف گسترده تری شامل تداوم مهاجرت گروه های بیشتری از یهودیان به اسرائیل، حفظ موقعیت و منافع اسرائیل در آمریکا و کشورهای اروپایی نقش آفرینی به عنوان لابی پرنفوذ این رژیم در بخش های مختلف ساختار سیاسی کشورها … بود.

تمام این عوامل که به عنوان عوامل خارجی تشکیل دهنده دولت جعلی اسرائیل از آن یاد می شود با یکدیگر مرتبط بوده و می توان گفت مثل زنجیر به یکدیگر متصل هستند.

امکان سنجی تشکیل دولت در کردستان عراق بر اساس الگوی دولت سازی در اسرائیل

کردستان عراق نیز مانند اسرائیل از الگوی سوم دولت حملت سازی بین المللی پیروی کرده است. درست است که کردها جمعیت خود را قبل از تشکیل دولت داشتند؛ اما این جمعیت یک جمعیت واحد شناخته نمی شد؛ چون اساسا بین کردها در ابتدا همدلی و اتحاد لازم برای تشکیل دولت خودمختار وجود نداشت و حتی بعضا روسای قبایل با کردهایی که خواهان خودمختاری و استقلال بودند مخالفت می کردند و سر نزاع داشتند. لذا ملت سازی کردها آرام آرام به سمت بهتری هدایت شد و در همین زمان کردها در پی دولت سازی خود نیز بودند. در این راستا کمک های دولت خارجی مانند اسرائیل برای کردها موثر واقع شد و در منازعاتی که با حکومت مرکزی داشتند، غالبا کردها می توانستند فائق آیند. در همین راستا تقریبا تمام عوامل داخلی و خارجی که منجر به تشکیل دولت و ملت یهود شد برای کردها نیز موثر بوده و نقش مهمی دارند. همچنین بررسی ها نشان دهنده این امر هستند که کردستان عراق شاخص های دولت-ملت سازی را دارد و می توان این گونه اظهار نظر کرد که عملا دولت کردستان عراق تشکیل شده است.

سناریوهای آینده دولت-ملت کردستان عراق

با توجه به بی ثباتی رو به افزایش در منطقه خاورمیانه و ضعف های ساختاری دولت عراق، اقلیم کردستان عراق با فرصت های زیادی در این مسیر مواجه خواهد بود. از این رو تحلیل مسیرهای موجود و امکان های آینده در جهت دولت سازی کرد در عراق یکی از مهم ترین موضوعات سیاست گذاری خارجی و امنیتی کشورهای عراق، ترکیه، سوریه و ایران در طول سال های آینده خواهد بود. با توجه به بررسی های صورت گرفته و مطالب عنوان شده، کاملا قابل درک است که دولت کردستان عراق بالقوه تشکیل شده است، اما عواملی که نمی گذارند اقلیم خودمختار به یک دولت رسمی که مورد شناسایی همۀ دولت ها باشد، تبدیل شود یا دیگر یک اقلیم خودمختار قلمداد نشود، همسایگان آن و دولت مرکزی عراق هستند. درواقع، جغرافیای سیاسی کردستان عراق بسیار حائز اهمیت است. کردستان عراق در بین کشورهایی محصور است که دولت های مجاور و همسایه در صورت اعلام دولت ملت شدن کردستان عراق، نمی گذارند این امر به تسهیل پیش رود و قاعدتا پتانسیل جنگ و حمله به کردستان عراق بسیار بالا می رود. با توجه به توضیحات مذکور دو سناریو برای آینده وکردستان پیش بینی می شود؛ اول آن است که کردستان عراق به همین صورت به مسیر خود ادامه دهد. در قالب فدراسیون عراق بماند و با همکاری و ارتباط با دولت عراق امور خود را پیش ببرد. دوم آن است که کردستان عراق اعلام دولت ملت مستقل کند که در این راه با مخاطراتی روبه رو است که از جانب همسایگان آن انتظار می رود و احتمال یک جنگ فراگیر که با آتش جرقه ای به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود بسیار بالا می رود.

جمع بندی

دولت-ملت سازی روند یا فرایندی است که طی آن یک جامعه سیاسی تلاش می کند، از طریق انباشت قدرت و توسعه ظرفیت های نهادی، خودمختاری، حاکمیت و استقلال خود را حفظ و ارتقا دهد. امروزه کشورهایی ازجمله اسرائیل، توانسته اند دولت-ملت خود را برقرار کنند. لذا پژوهش حاضر ابتدا الگوی دولت ملت سازی در اسرائیل را بررسی و سپس بر اساس این الگو به امکان سنجی تشکیل دولت-ملت کردستان عراق را تشریح نموده است. تشکیل دولت- ملت اسرائیل نشئت گرفته از یک سری عوامل داخلی مانند افول حکومت عثمانی و یک سری عوامل خارجی مانند نژادپرستی و تمایلات ملی گرایانه اروپایی ها و تاریخ یهودیان بوده است. بررسی ها نشان دهنده این امر است که تقریبا تمامی این عوامل در تاسیس دولت-ملت مستقل کردستان نیز موثر بوده و نقش مهمی دارند و تقریبا می توان گفت که دولت- ملت کردستان تشکیل شده است، اما به دلیل اهمیت جغرافیای سیاسی این منطقه، همسایگان و دولت مرکزی عراق تاکنون اجازه عرض اندام مستقل این منطقه در مجامع بین المللی را نداده اند.

 

 امیر رضا امامی

دیدگاهتان را بنویسید