آیا عباس عراقچی پشت پرده حاشیه سازی برای روابط خارجی ایران است؟

فارغ از نوع کنش وزارت امور خارجه کشورمان به مساله جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، ورود غیر قابل توجیه برخی مسئولین دیگر و به خصوص نزدیکان دولت سابق قابل تامل است.
 در روزهای اخیر بیانیه مشترک وزرای خارجه روسیه و شش کشور شورای همکاری خلیج ‌فارس صحبت‌ها، واکنش‌ها و تحلیل‌های بسیاری را در پی داشته است. در این بیانیه که در قسمتی از آن به موضوع جزایر سه گانه ایران پرداخته شده آمده بود: «وزیران بر حمایت خود از همه تلاش‌های صلح‌آمیز از جمله ابتکار امارات عربی متحده و تلاش‌های آن برای دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز برای موضوع جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بین‌المللی دادگستری تاکید کردند و آن را مرتبط با رعایت مقررات حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد خواندند»
به گزارش رجانیوز؛ گرچه این بیانیه تنها با گفتن عبارت کلی «دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز» ایران و امارات را دعوت به حل مسائل خود کرده بود اما این باعث نشد تا دستگاه های رسمی کشور به روسیه اعتراض نکنند. احضار سفیر روسیه و اعتراضات مکرر دستگاه دیپلماسی کشور تا جایی پیش رفت که لاوروف وزیر خارجه روسیه در گفت‌گوی تلفنی روز گذشته خود با امیرعبداللهیان با صراحت اعلام کرد درباره تمامیت ارضی ایران تردیدی نداریم.
فارغ از نوع کنش وزارت امور خارجه کشورمان به این مساله، ورود غیر قابل توجیه برخی مسئولین دیگر و به خصوص نزدیکان دولت سابق قابل تامل است.
کمال خرازی؛ از سکوت تا کنش‌گری پر ابهام
به عنوان نمونه کمال خرازی وزیر امور خارجه دولت اصلاحات و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی دیداری با سفیر ژاپن در ایران انجام داد و سخنانی عجیب را مطرح کرد.
خرازی در این دیدار حل اختلافات ارضی بین ژاپن و روسیه بر سر چهار جزیره در اقیانوس آرام را در گرو مذاکره مستقیم بین این دو کشور دانست. خرازی در حالی به گفت‌وگو با سفیر ژاپن در خصوص این جزایر پرداخته است که روابط ایران و ژاپن اساسا قابل مقایسه با روابط روسیه و امارات نیست و نمی‌توان از آن به عنوان اقدام متقابل یاد کرد. ایران و ژاپن نه تنها روابط سیاسی ویژه‌ای ندارند که مراودات تجاری دو کشور چیزی نزدیک به صفر است و منطقه جغرافیایی این کشور حوزه نفوذ و عمق استراتژیک ایران محسوب نمی‌شود. سطح پایین روابط تهران و توکیو نشان می‌دهد این دیدار و صحبت‌های مطرح شده و موازی کاری با دستگاه دیپلماسی کشور تنها کنشی غیرحساب شده و نمایشی است که هیچ اثر بیرونی جز تنش آفرینی ایران با متحدان را در پی ندارد.
نکته قابل تامل آنکه رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در حالی به بیانیه فاقد خاصیت روسیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس این چنین واکنش نشان داده که این دست بیانیه‌ها در سال‌های گذشته نیز وجود داشته اما با سکوت وی همراه بوده است. خرازی از سال ۱۳۸۵ تاکنون در جایگاه ریاست این شورا تکیه زده است و به خوبی می‌داند که بارها طی سال‌های اخیر روسیه پای چنین بیانیه‌هایی را امضا کرده است. اما نه تنها وی که دولت گذشته نیز هیچ گاه به آن واکنش نشان نداده و دلواپس منافع ملی نشده بودند!
به عنوان نمونه سال 2016 بیانیه‌ای مشابه و با همین ادعا توسط روسیه و شورای همکاری خلیج فارس منتشر شد و نه تنها دولت روحانی و وزارت امور خارجه وقت در قبال آن واکنشی از خود نشان ندادند که کمال خرازی نیز دیداری با سفیر ژاپن صورت نداد.
پای عراقچی در میان است؟
کنش‌گری پرابهام رئیس شورای روابط خارجی این سوال را در اذهان ایجاد می‌کند که چه چیزی باعث شده تا حملات متعدد به روسیه در شرایطی که دو کشور بهترین روابط سیاسی و اقتصادی نسبت به سال‌های پیشین را تجربه می‌کنند صورت بگیرد. در اینجا بیش از همه نام عباس عراقچی به چشم می‌آید و گمانه‌ها در خصوص نقش او در تحرکات اخیر این شورا را تقویت می‌کند.
عباس عراقچی معاون سیاسی وزارت امور خارجه دولت گذشته که پس از پایان فعالیت دولت دوازدهم در حکمی از سوی کمال خرازی دبیری شورای راهبردی روابط خارجی را برعهده گرفت؛ در کارنامه خود سابقه مسئولیت سفارت ایران در ژاپن را نیز دارد. وی از سال‌های ۸۶ تا ۹۰ سفیر ایران در این کشور بوده و با توجه به آشنایی خود با ژاپن احتمال می‌رود نقش اصلی در دیدار خرازی با سفیر ژاپن و اعلام مواضع عجیب وی را داشته است.
شواهد دیگر نیز نشان می‌دهد عباس عراقچی علاقه زیادی به نقش آفرینی مجدد در سیاست خارجی کشور دارد و شبکه‌ای از رسانه‌ها و سیاسیون حامی وی سعی دارند تا نام او را مجددا زنده نگه دارند.
تحرکات عراقچی در دوسال گذشته
جریان رسانه‌ای اصلاح طلب سعی دارد تا هر بار با خبرسازی از عراقچی تصویر دیپلماتی که در سیاست خارجی ایران غیرقابل چشم پوشی است ایجاد نمایند. در همین راستا آنها با اخبار جعلی از حضور وی همراه با امیرعبداللهیان در سفرهای خارجی و حتی مذاکرات رفع تحریم سخن می‌گویند تا وانمود کنند حتی دولت سیزدهم نیز به وی نیاز دارد!
همزمان با یکی از همین خبرسازی‌ها بود که حسن روحانی رئیس دولت سابق در دیدار نوروزی امسال با مدیران ارشد دولت خود مدعی شد «تا اسم عباس عراقچی‌ آمد، از قیمت دلار دو هزار تومان کم شد» 
این تمجید غیرواقعی از عباس عراقچی در شرایطی که مردم ایران کارنامه دیپلماتیک وی و تجربه افزایش قیمت دلار از سه هزار تومان به سی هزار تومان را در اذهان خود ثبت کردند امری قابل تامل به نظر می‌رسد و نشان می‌دهد پروژه اسطوره سازی از مهره سوخته‌ای مانند ظریف به منجی‌سازی از عراقچی رسیده است؛ به خصوص آنکه ماه‌های پایانی دولت دوازدهم نیز همزمان با کمرنگ کردن نقش محمدجواد ظریف در وزارت امورخارجه طی شد و عملا عراقچی تا حد زیادی اداره وزارت امور خارجه و مذاکرات احیای برجام را پیگیری می‌کرد. این رخداد نیز نشان می‌داد عراقچی هر روز بیشتر به رئیس دولت وقت نزدیک شده بود و جایگزین ظریف شده بود و اکنون نیز نامی مورد علاقه برای حسن روحانی می باشد.
پس از این نیز بارها نام عراقچی توسط جریان رسانه‌ای دولت سابق بزرگ نمایی شد. عباس عراقچی که اکنون سمت دبیری شورای راهبردی روابط خارجی را برعهده دارد در جریان سفرهای معمول اعضای این شورا نیز حضور دارد. اما جریان رسانه‌ای حامی وی تلاش دارد تا هر بار سفرهای او را به عنوان سفرهایی موثر در مسیر مذاکرات با غرب نشان دهد.
به عنوان نمونه سفر اخیر وی به قطر همراه با رئیس شورای راهبردی جهت  شرکت در یک‌ سمینار دانشگاهی در سالن یک هتل در دوحه از همین موارد بود که حامیان وی تلاش داشتند تا آن را سفری ویژه در سیاست خارجی کشور و گشایش‌های سیاسی اخیر نشان دهند.
چرا غرب‌گرایان سنگ اندازی می‌کنند؟
تحرکات جریان غرب گرا و حاشیه سازی برای دستگاه سیاست خارجی کشور همزمان با توسعه و گسترش روزافزون روابط ایران و کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین این گذاره را تقویت می‌کند که جریان غرب گرا از پروژه خنثی سازی تحریم‌ها و همچنین خروج سیاست خارجی ایران از دیپلماسی برجام زده نگران بوده و برای تاثیرگذاری منفی بر روابط رو به توسعه ایران و قدرت‌های غیرغربی به دنبال نقش آفرینی است.
در دو سال گذشته غرب‌گرایان شاهد این مساله بوده‌اند که دولت سیزدهم بدون برجام و FATF توانسته است واردات انبوه واکسن انجام دهد، فروش نفت خود را از دویست هزار بشکه به نزدیک به دو میلیون برساند، کرسی دائم سازمان همکاری شانگهای را بدست آورد، روسیه و چین را در مساله رفع تحریم‌ها با خود همکار کند و تحولی شگرف در روابط با کشورهای همسایه از طریق دیپلماسی همسایگی را رقم بزند. همه اینها به آن معناست که بهانه‌های جریان مقابل در توسعه و تعمیق روابط خارجی و مشروط کردن آن به توافق با آمریکا واقعیت نداشته است.
شاید تنش سازی و وانمود کردن مسائل و «مواضع همیشگی و اختلافی» ایران با کشورهای آسیاسی به خصوص روسیه و چین و کشورهای همسایه به «مسائلی جدید» در همین راستا انجام می‌شود. این اتفاق قبلا و در ماجرای بیانیه مشترک چین و شورای همکای خلیج فارس رخ داده بود. 
در حالی حمید ابوطالبی معاون سیاسیت دفتر حسن روحانی رئیس جمهور سابق این اقدام را دور زدن ایران توسط چین و پیوستن چین به دیپلماسی غرب علیه ایران معرفی کرده بود که چندی پس از این ادعاها نه تنها رئیس جمهور ایران به دعوت رسمی رئیس جمهوری چین به پکن سفر کرد که با امضای چندین قرار داد مهم و همچنین پذیرش میانجی گیری چین روابط تهران و ریاض نیز از سرگیری شد.
به نظر می‌رسد در صورتی که نگاه‌های سیاست زده دولتمردان سابق کنار برود حرکت کلان دستگاه سیاست خارجی کشور مانند دو سال گذشته می‌تواند گره‌گشا واقع شود؛ در غیر از این صورت لطیفه‌ای که عراقچی خود تعریف کرده بود شامل حال کشور خواهد شد و ایران از میوه چینی سیاست متعادل و گسترش روابط با کشورها و قدرت‌های نوظهور محروم خواهد شد. عراقچی در مراسم رونمایی از کتاب خاطرات خود در زمان برعهده داشتن مسئولیت سفارت ایران در ژاپن گفته بود: «می‌گویند که ژاپنی‌ها گفته بودند که ایران ظرفیت و استعداد زیادی دارد و اگر ایران را به ما بدهید، ما ظرف ۲۰ سال از ایران یک ژاپن می‌سازیم. ایرانی‌ها هم جواب داده بودند که ۲۰ سال خیلی زمان زیادی است. شما ژاپن را به ما بدهید و ما دو ساله آن را به ایران تبدیل خواهیم کرد!»

دیدگاهتان را بنویسید