کاهش نفوذ تدریجی آمریکا در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس

کاهش نفوذ ایالات متحده آمریکا در منطقه، یکی از شاخص‌های گذر نظم بین‌المللی است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه تضعیف آمریکا در منطقه فرمودند: «به وضوح امروز آمریکا در این منطقه ضعیف‌تر از ده سال پیش و بیست سال پیش است؛…»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای قضایای سوریه را یک نمونه موفق از مهار آمریکا برشمردند و خاطرنشان کردند: «آمریکایی‌ها اکنون در سوریه شکست واقعی خورده‌اند و به اهداف خود نرسیدند.» ایشان با تشریح اهداف آمریکا در ابتدای قضایای سوریه به ویژه بعد از سرنگونی حکومت‌های وابسته به آمریکا در مصر و تونس گفتند: «آمریکایی‌ها قصد داشتند با استفاده از شرایط به وجود آمده در آن زمان در کشورهای عربی، ضربه وارده در مصر و تونس را در سوریه و با سرنگونی حکومت طرف‌دار مقاومت جبران کنند؛ اما اکنون کاملاً شکست خورده‌اند.»

بررسی واقعیت‌های منطقه نشان‌دهنده کاهش تدریجی نفوذ و قدرت آمریکا در منطقه است. این روند در حالی ادامه دارد که حتی کشورهایی که با دید راهبردی به دنبال تأمین امنیت خود از طریق آمریکا بودند نیز امروز به این نتیجه رسیدند که ایالات متحده توانایی خود را از دست داده است و دیگر نمی‌توان روی آن حساب باز کرد.

کشورهای، همچون عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله کشورهایی هستند که از روند رابطه راهبردی با آمریکا فاصله می‌گیرند و سعی در ایجاد ارتباط با رقبای این کشور، یعنی چین، روسیه و ایران دارند.

خارج‌شدن تدریجی کشورها از حوزه نفوذ و قدرت آمریکا، زنگ خطر را برای آمریکا به صدا درآورده و این کشور چاره‌ای جز قبول واقعیت‌ها ندارد. البته با توجه به اینکه کاهش نفوذ و قدرت برای آمریکا بسیار دردناک است، ممکن است اقدام به بحران‌سازی در منطقه برای نجات خود کنند؛ ولی باز هم ایالات متحده توان جلوگیری از این روند را نخواهد داشت.

از طرفی تحلیل روندها نشان‌دهنده تحقق نظم نوین جهانی است که مهم‌ترین شاخصه آن، کاهش تدیجی قدرت آمریکا در حوزه‌های مختلف نظامی، امنیتی، اقتصادی، قدرت نرم و… است.

یکی از کشورهایی که در چند سال اخیر از روند نفوذ آمریکا خارج شده است، کشور امارات متحده عربی است. در همین راستا نشریه آمریکایی «هیل» در گزارشی با اشاره به روند فزاینده فاصله گرفتن دولت امارات از سیاست و خط‌مشی‌های دولت آمریکا و نزدیکی بیشتر آن به چین، روسیه و البته ایران، این نکته را بیان کرده است که شواهد امر حاکی از این هستند که امارات عملاً از حوزه نفوذ و قدرت واشنگتن در منطقه حاشیه خلیج فارس خارج شده و این موضوع خود جدا از آنکه یکی از نشانه‌های افول موقعیت بین‌المللی آمریکاست، زنگ هشدارهای جدی را نیز در واشنگتن به صدا درآورده است.

نشریه «هیل» در گزارش خود می‌نویسد:

«پیوندها و روابط راهبردی آمریکا با متحدانش در منطقه حاشیه خلیج فارس، روز به روز تیره‌تر می‌شود. در این راستا، رهبریِ کشور عربستان سعودی به منزله یکی از مهم‌ترین متحدان آمریکا در منطقه حاشیه خلیج فارس به صراحت به دولت بایدن اعلام کرده است: «اگر این دولت مایل است در حوزه‌های نفتی، فروش تسلیحات و انرژی هسته ای با عربستان کار کند، ریاض از آن استقبال می‌کند؛ اما اگر چنین قصد و نیتی ندارد، دیگرانی وجود دارند که نیازهای عربستان را تأمین کنند.»

در این راستا، شکاف‌های قابل‌توجهی نیز در قالب پیوندها و روابط آمریکا با دولت امارات هم ایجاد شده‌اند. در دو سال گذشته، مقام‌های آمریکایی دو مرتبه به صورت جدی به دنبال تنش‌زدایی و آرام کردن رهبران امارات در رابطه با کشورشان بوده‌اند. «محمد بن زاید آل نهیان» رئیس امارات متحده عربی در دو سال گذشته با پیشنهادهای مختلفی از سوی طرف آمریکایی برای تقویت و احیای روابط با واشنگتن رو به رو شده است.

هنگامی که او در ماه جولای سال گذشته در شهر جده عربستان بود، «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا شخصاً محمد بن زاید را به یک دیدار رسمی از واشنگتن قبل از پایان سال 2022 میلادی دعوت کرد. با این حال، طرف اماراتی اشتیاقی برای انجام این دیدار نشان نداد و دیداری انجام نشد.

دلخوری‌های امارات از واشنگتن به حدود یک دهه قبل باز می‌گردد؛ زمانی که دولت اوباما به مذاکره با ایران و دستیابی به توافق هسته‌ای با این کشور اقدام کرد و هیچ توجهی نیز به متحدان عربِ خود در منطقه غرب آسیا نکرد. در عین حال، محدودیت‌ها و کمبودهای فناورانه وزارت خارجه و دفاع آمریکا در دولت‌های ترامپ و بایدن نیز سبب شد دولت امارات قرارداد 20 میلیارد دلاری خرید جنگنده‌های پیشرفته اف 35 از آمریکا را لغو کند. البته اماراتی‌ها از اجرای حملات موشکی جنبش انصارالله یمن به شهرهای مهم امارات نظیر «ابوظبی» و «دوبی» و انفعال آمریکا در این رابطه نیز به شدت از واشنگتن دلخور هستند.

مجموع این مسائل سبب شد رهبران امارات به این نتیجه برسند که با وجود دوستانی، نظیر آمریکا، آنها واقعاً چه نیازی به وجود دشمن دارند؟ مسئله‌ای که موجب شد ابوظبی به سمت چین و روسیه تغییر جهت بدهد تا هم از مزایای اقتصادی این روابط برخوردار شود و هم اهرم‌های دیپلماتیک جدیدی را برای خود ایجاد کند. اکنون امارات بزرگ‌ترین شریک تجاری چین و روسیه در جهان عرب است.

چین بزرگ‌ترین شریک تجاری امارات در حوزه تجارت غیرنفتی در سطح جهان است و امارات نیز دومین شریک تجاری بزرگ چین است. بهبود روابط امارات با چین و به طور خاص محور رقبای جهانی آمریکا، عملاً بسیاری از سیاست‌مداران و اعضای کنگره آمریکا را واداشته تا درباه قابل اتکا بودن امارات به عنوان یک شریک راهبردی برای آمریکا، ابراز تردیدهای جدی کنند. مسئله زمانی جدی‌تر می‌شود که بدانیم امارات با این دسته از کشورها به شبکه‌ای از پیوندهای امنیتی نیز شکل داده است.

البته که الگوی رأی‌دهی امارات در مجامع مهم بین‌المللی به نفع چین و روسیه نیز سبب شده تا رویکردهای تهاجمی دولت بایدن علیه امارات به نحو قابل‌توجهی افزایش یابد. جالب است که ارزش قطعات الکترونیکی صادرشده از امارات به سمت روسیه در فاصله میان سال‌های 2021 تا 2022، تا هفت برابر افزایش یافته است. در همین دوره، امارات بیش از 15 برابر در حوزه ریزتراشه‌ها و همچنین بیش از 150 پهپاد را به روسیه صادر کرده است.

وزارت خزانه‌داری آمریکا به صراحت از امارات به دلیل بی‌توجهی به تحریم‌های تحمیل شده از سوی واشنگتن علیه کنشگران بین‌المللی، همچون چین و روسیه انتقاد کرده است. بر اساس برخی گزارش‌های دیگرِ محافل غربی نیز امارات با ایران برای انتقال پهپادهای ایرانی و دیگر پرسنل و تجهیزات مرتبط از طریق امارات به روسیه همکاری می‌کند.

جالب این است که مقام‌های آمریکایی از فعالیت گسترده بانک‌های روسی تحریم‌شده از سوی آمریکا در امارات و همکاری مقام‌های ارشد اماراتی با آنها و البته توسعه همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی روسیه و امارات که آژانس‌های جاسوسی آمریکا به آن اشاره داشته‌اند نیز قویاً انتقاد کرده و می‌کند. با این همه، شاید یکی از نگران‌کننده‌ترین تحولات در قالب روابط خارجیِ امارات برای آمریکا، توسعه همکاری‌های امنیتی میان چین و امارات است. دو سال قبل، سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا مطلع شدند که چین به صورت مخفی در حال ساخت یک پایگاه نظامی در یک بندر در امارات متحده عربی است.

از آن زمان تا کنون، بایدن در چندین مورد از محمد بن زاید خواسته که پروژه مذکور هر چه سریع‌تر متوقف شود. اگرچه اخباری نیز منتشر شده که محمد بن زاید با این مسئله موافقت کرده است، با این حال، هنوز تحول و تغییر ملموسی در این رابطه اتفاق نیفتاده است؛ مسائلی که همه و همه بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران را در واشنگتن به این درک راهبردی رسانده‌است که ظاهراً امارات در حال خروج از حوزه نفوذ راهبردی آمریکاست و به رقبا و مخالفان این کشور در عرصه بین‌المللی، گرایش روزافزونی پیدا می‌کند.

برخی منتقدان دولت امارات به طور خاص به رویکرد استقبال‌جویانه ابوظبی از فعالیت‌های شرکت‌های مطرح چینی، نظیر هوآوی در خاک امارات و سخت‌گیری‌های این کشور نسبت به فعالیت‌های شرکت‌های مشابه آمریکایی اشاره می‌کنند.

در واقع، این طیف به طور خاص به این نکته اشاره می‌کنند که توسعه همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی دولت‌های چین و امارات و در عین حال، توسعه نفوذ فعالیت‌های غول فناوری اطلاعات و ارتباط چین(یعنی شرکت هوآوی) در امارات، همه و همه حامل سیگنال‌ها و هشدارهای جدی برای امنیت ملی آمریکا هستند که واشنگتن راهی جز جدی گرفتن آنها ندارد.

اختلاف آمریکا و امارات متحده عربی در حالی آشکار است که در جریان جنگ اوکراین، امارات متحده عربی در کنار روسیه ماند و در تحریم‌ها نیز تلاش کرد به روس‌ها در دور زدن تحریم کمک کند یا همکاری بین امارات و چین در حوزه امنیتی از نقاط آشکارساز اختلاف واشنگتن با دوبی است.

دیدگاهتان را بنویسید