روس‌ها و واگنر‌ها پای میز مذاکره

 

پریگوژین رهبر گروه شورشی‌ها، دلیل عملیات علیه ارتش را ناتوانی ارتش در مدیریت جنگ اوکراین و همچنین حمله به مواضع گروه واگنر خوانده است.

از شب گذشته گروه روسی واگنر به رهبری یوگنی پریگوژین چندین عملیات علیه ارتش روسیه انجام داده است. این گروه گفته هدفش سرنگونی ژنرال‌های ارشد نظامی روسیه است. پریگوژین رهبر گروه شورشی‌ها، دلیل عملیات علیه ارتش را ناتوانی ارتش در مدیریت جنگ اوکراین و همچنین حمله به مواضع گروه واگنر خوانده است. البته اقدامات گروه واگنر بی‌پاسخ نمانده است؛ چنانچه پریگوژین در بیانیه‌ای گفته است «یک حمله موشکی به مواضع گروه واگنر انجام شده که قربانیان زیادی به دنبال داشته است.

مهدی خورسند، کارشناس مسائل بین‌الملل در تحلیل تحولات اخیر روسیه و شورش واگنر‌ها در گفتگو با بصیرت به تحلیل این موضوع پرداخته است.
* جناب خورسند! اتفاقات اخیر روسیه و کودتای واگنر‌ها را چطور تحلیل و ارزیابی می‌کنید؟ غرب چه نقشی در این موضوع داشته است؟
** اتفاقاتی که در روسیه افتاده را نباید کودتا دانست چرا که کودتا مختصات و مشخصاتی دارد که با این شورشی که در روسیه افتاده متفاوت است؛ با ریشه‌یابی اولیه این قضیه و ادعایی که واگنر‌ها در حال مطرح کردن آن هستند که مواضع پشت خط آن‌ها در جنگی که علیه اوکراین دارند مورد اصابت نیرو‌های خودی قرار گرفته و به صورت هدفمند از طریق ارتش روسیه مورد حمله قرار گرفتند را می‌توان تا با دو تحلیل در نظر گرفت. آنچه محتمل‌تر است و دست غرب را می‌توان در آن خیلی قوی‌تر دید به ریشه‌های خارجی این تحول برمی‌گردد.

در تحلیل دسته اول بایستی به این نکته اشاره کرد که واگنر‌ها یک گروه بخش خصوصی و نظامیان بخش خصوصی هستند که از طرف دولت روسیه برای حمله در مواضع علیه اوکراین مورد استفاده قرار گرفته‌اند و حالا احتمالاً با توجه به فرسایشی و طولانی‌تر شدن جنگ مذاکراتی میان فرماندهان گروه واگنر و مقامات غربی صورت گرفته و شاید پیشنهادات خیلی بهتری به آن‌ها داده شده است و در این شرایط بازگشت به عقب و حمله به مواضع خودی را در دستور کار قرار دادند.

در تحلیل بخش اول هم می‌توان به شرایط حاکم بر کشور ایران قبل از سال ۱۴۰۱ گریزی زد که غرب به آشوب‌ها و اغتشاشاتی در ایران دامن زد تا جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهد؛ مشخص و محتمل بود که اگر ایران آن بحران را پشت سر بگذارد می‌تواند امتیازات بسیاری از غربی‌ها بگیرد؛ غربی‌ها در مورد ایران برنامه داشتند که مذاکره کرده و امتیاز بدهند چرا که در مقابل رشد سریع جمهوری اسلامی ایران راهی غیر از مذاکره و دادن امتیاز به ایران نداشتند و می‌بینیم که تا قبل از سال چقدر به این اغتشاشات دامن زدند، اما بعد از سال چه گشایش‌هایی که برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد می‌شود.

اکنون در فضای جنگ روسیه و اوکراین هم ما شاهد همین قضیه هستیم؛ چند ماه است غربی‌ها دارند به اوکراین تجهیزات می‌دهند تا علیه مانور روسیه ضد حمله انجام دهند؛ این ضد حمله شروع شده و در آغاز این ضد حمله آن‌ها شکست‌های بسیار سنگینی خوردند و این شکست‌های سنگین منجر به این شده که علاوه بر کمک‌های مالی، رسماً مقامات اروپایی و آمریکایی اعلام کنند که این دیگر آخرین فرصت برای اوکراین است که اگر بتواند امتیاز بگیرد یا روسیه را مجبور به عقب‌نشینی کند می‌تواند روی کمک ما حساب کند وگرنه اوکراین و شخص زلنسکی مجبور می‌شود تحت شرایط سختی وادار به آمدن پشت میز مذاکره و دادن امتیازات سنگین به روسیه شود.

در این فضا در عین اینکه کمک‌های مالی و تسلیحاتی به اردوی اوکراین صورت گرفته، دارند ضربه آخر را هم به جبهه روسیه می‌زنند و این جبهه و شرایط در حالی است که ما شاهد دست و پا زدن‌های آخر غرب در میدان جنگ روسیه و اوکراین هستیم اگر روسیه بتواند مقاومت لازم را داشته باشد و این بحران را پشت سر بگذارد شاهد اجبار غرب به زلنسکی برای مذاکره با روسیه خواهیم بود همان مدلی که برای ایران و پیش از سال رقم زدند که ما توانستیم مدیریت و مقاومت کنیم و حالا امتیازات بسیار و گشایش‌هایی در ارتباط چه غرب و شرق دریافت کنیم.

اما سناریوی دیگری که بُعد داخلی دارد خود دو بُعد دارد بعد اول قدرت‌گیری بیش از حد واگنر‌ها بود به دلیل اینکه آنقدر تسلیحات از سمت روسیه در اختیار آن‌ها قرار گرفت و آن‌ها پیشروی‌های خوبی داشتند و با توجه به پیروزی‌هایی که اردوی روسیه داشت احتمال این بود که واگنر‌ها بعد‌ها ادعا‌هایی را مطرح و حاکمیت روسیه را زیر سوال ببرد و شاید این اتفاق یک پیش‌دستی دولت مرکزی روسیه برای جلوگیری از قدرت‌گیری بیش از حد واگنر‌ها بود.

در بُعد دوم هم اگر بخواهیم اشاره کنیم در جنگ روسیه سه جبهه را شاهدیم. یکی واگنر‌ها هستند دیگری چچنی‌ها که به رهبری قدیراوف در حال جنگ هستند و سوم هم خود ارتش روسیه از سمت حاکمیت روسیه در حال جنگ هستند. در خصوص جبهه قدیراوف هم باید گفت قدیراوف در ماه‌های اخیر جایگاه خود و نیرو‌های چچنی تقریباً به حاشیه رفته بود و این قضیه برای وی داشت بسیار گران تمام می‌شد که با توجه به در پیش بودن احتمالی جنگ در اردوی روسیه علیه اوکراین احتمال اینکه واگنر‌ها سهم بیشتری در پایان جنگ داشته باشند، شاید این قضیه را بتوان با یک احتمال ضعیف شیطنت قدیراوف و نیرو‌های وی علیه واگنر‌ها و عکس‌العمل آن‌ها به این قضیه در نظر گرفت.

* آیا این موضوع و چرخش واگنر‌ها می‌تواند سبب تضعیف روسیه در جبهه علیه اوکراین شود یعنی چنین قدرتی دارند که سبب رقم خوردن آن شوند یا چنین احتمالی ضعیف است؟
** ببینید قاعدتاً اگر یک نیروی نظامی که دارد در پیشانی جبهه روس با یک کشور دیگر می‌جنگد، برگردد و علیه مواضع خودی بخواهد اقدام کند باعث تضعیف اردوی روسیه خواهد شد، ولی یک نکته وجود دارد که چطور و در چه مدت زمانی این فضا مدیریت خواهد شد؟ احتمال اینکه اردوی واگنر‌ها از سمت غربی‌ها به هر دلیلی که پشت قضیه باشد که پیش از آن اشاره شد هر دلیلی باشد احتمال دارد غربی‌ها به اردوی واگنر‌ها کمک بیشتری کرده و ورود کنند کما اینکه به ظاهر عنوان می‌کنند یک مسئله داخلی در روسیه است، اما به نظر می‌رسد دارند خود را برای حمایت بیشتر از واگنر‌ها در اردوی علیه روسیه آماده می‌کنند.

*روسیه چگونه می‌تواند این بحرن را مدیریت کند؟
** همانطور که پیش از این اشاره شد باید دید ریشه و پشت قضیه چیست اگر واقعاً موضوع بحث حمایت‌های غرب باشد و اگر خود اراده روس‌ها پشت قضیه نباشد به نظر می‌رسد خیلی طولانی نشود و روس‌ها به راحتی آن‌ها را سرکوب می‌کند، ولی اگر اراده داخلی پشت این قضیه باشد شاید باید منتظر رسیدن این شورش به کودتا و طولانی‌تر شدن هم باشیم، ولی چیزی که مشخص است، چون خود طرف واگنری و روس‌ها تقاضای مذاکره با هم را دادند احتمال اینکه این قضیه ختم به خیر شود به معنای اینکه دو طرف این فضا را پشت میز مذاکره مدیریت و حل کنند، کم نیست.

محمد خورسند

دیدگاهتان را بنویسید