بهترین دوره اقتصاد کشور زمان جنگ بود

وزیر بازرگانی دولت دوران جنگ اظهار داشت: دوران جنگ با وجود هزینه‌های جنگ، نبود و کمبود کالا، تحریم‌ها، مسدود شدن تمام بنادر کشور و با اجرای همان سیستمی که آقایان امروز مدعی هستند که این سیستم غلط است، آن دوره بهترین دوره اقتصادی بود. در آن شرایط با وجود تمام مشکلات فقط ۶تا ٨ میلیارد دلار بودجه برای اداره کشور داشتیم، حالا می‌توان همین اعداد را در اختیار اقایان قرارداد تا ببینید یا کدام سیستم آزادی می‌توانند هزینه‌های جنگ و پشت جنگ و اداره کشور را بپردازند.

حسن عابدی جعفری در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره اظهارات اخیر دکتر «غنی‌نژاد» مبنی بر اینکه ریشه اقتصاد دستوری به دهه 60 برمی‌گردد و انتقاد وی از سیاست‌های اقتصادی در دوران جنگ تحمیلی اظهار داشت: باید از این آقایان سوال کرد که در منزل‌شان میزان درآمد به یک‌بیستم تقلیل و تعداد مصرف‌کنندگان هم افزایش پیدا کند، چه می‌کنند؟ در آن دوره همزمان با کاهش درآمدها و افزایش جمعیت، هزینه‌های جنگ هم تحمیل شد، در این شرایط نقش دولت چه بود؟ قطعا نمی‌توانست تماشاچی باشد که عده‌ای غارتگر و عده‌ای گرسنه باشند.

وی ادامه داد: این منطق اشکال دارد، این استدلال در نیمه قرن بیستم کشف شده و این بود که یک تئوری واحد داشته باشیم و می‌توان یک تئوری واحد را به عنوان تئوری جهانی اعلام کنیم و آن را در هر کجای دنیا و بدون استثناء در هر سرزمینی صرف نظر شرایط حاکم در آن منطقه، اجرا کنیم. تئوری یونیورسال یعنی تئوری جهانی و اندیشه جهانی  و عده‌ای بر این باورند که تئوری واحد بروکراسی آخرین یافته بشر است و این تئوری در هر کجا باید استفاده شود. از نیمه قرن بیستم حدود ١٩۵٠ به بعد این منطق که یک تئوری واحد را می‌توان به تمام موقعیت‌ها تعمیم داد به شدت زیر سوال رفت و تئوری اقتضایی جای آن را گرفت. به این معنا که باید با توجه به شرایط، تئوری به اجرا برسد که در آن شرایط کارآمدی دارد.

وزیر بازرگانی دوران جنگ با بیان اینکه بنابراین تئوری واحدی وجود ندارد، گفت: انواع تئوری‌ها برای شرایط مختلف وجود دارد و این انواع تئوری در شرایط گوناگون اثربخشی و کارایی دارند و جواب می‌دهند. اگر تئوری اشتباه در موقعیت و شرایط منحصر به اجرای یک تئوری مشخص به کار گرفته شود این اقدام ضد علم است، بنابراین تعریف علمی بودن از یونیورسال بودن به اقتضایی بودن تغییر پیدا کرد. استفاده از یک تئوری برای هر شرایط اقتصادی مانند این است که پزشکی یک نسخه هر چند بهترین عالم را برای تمام بیماران تجویز کند؛ اگر بیماری بهبود پیدا نکند، مشکل به بیمار مربوط می‌شود و نه آن نسخه واحد.

عابدی جعفری افزود: در نیمه قرن بیستم به این نوع استدلال علمی خاتمه دادند و گفتند که علمی بودن این نیست که یونیورسال باشند. علمی بودن این است که شرایط مورد بررسی قرار بگیرد و درباره راه‌حل آن شرایط تصمیم گرفته شود و این شیوه و منطق در اقتصاد، در جامعه‌شناسی، مدیریت و … به کار گرفته می‌شود. تعجب می‌کنم که عده‌ای امروز برای اینکه یک تفکر منسوخ علمی را به عنوان علم مطرح و بابت آن هر آن کسی که تأمل و انتخاب می‌کنند برای شرایط خاص راهکار خاص به کار می‌گیرند به ضد علم بودن محکوم می‌کنند و کنار می‌گذارند و من با این منطق موافقت ندارم و این منطق را علمی نمی‌دانم.

وی تاکید کرد: باید به شیوه پیامبران نگاه کرد که به زبان قوم خود صحبت می‌کردند و اینکه پیامبران از جنس همان قوم بودند، جزو شرایط موفقیت پیامبری آنها بود. اما امروز عده‌ای می‌گویند باید با زبان خودمان حرف بزنیم و هر کسی که نفهمید مشکل از او است. یا اینکه به شیوه حضرت یوسف بنگریم، دیگر در آن زمان که مباحث مارکسیسم و کمونیسم که مطرح نبود که بگوییم حضرت یوسف لیبرال نبوده و از روش جهانی استفاده نکرده‌ است. اقدام حضرت یوسف در آن شرایط نه غربی بود و نه شرقی و براساس شرایط تصمیم گرفت.

این وزیر دوران جنگ تاکید کرد: اصرار بر استفاده از یک تئوری یک دگماتیسم علمی است و اینکه افراد اصرار دارند که بر روی یک روش بایستند ولو اینکه هر روشی باشد چه دولتی و چه ملتی؛ دگماتیسم است. این همه تفکرات گوناگون در دنیا رواج پیدا کرده و لیبرال شدن، دموکراتیک شدن و …. ایجاد شده و در طول زمان تفکرات تغییر کرده، آیا در تمام این دوره افراد عقل‌شان به این نمی‌رسید که یک روش واحدی را که یک روزی فردی مانند سقراط اعلام کرده را در طول تاریخ به کار ببرند؟

عابدی جعفری با بیان اینکه اگر همین منطق پابرجاست نه روش دولتی است و نه روش ملتی و نه لیبرال خوب است، گفت: الان منطق آقایان این است که اصلا روش لیبرال پیاده سازی نشده و اگر به اجرا برسد درست از آب درمی‌آید و این همان منطق است. آیا می‌توان بروکراسی را در تمام شرایط به کار گرفت؟ آیا در تمام سازمان‌ها می‌توان اندیشه بروکراسی را پیاده کرد؟ به طور قطع نمی‌توان، در حالی که این روش برای موقعیت و شرایط مناسب با این منطق خوب کار می‌کند اما اگر شرایط تغییر کرد بروکراسی اصلا کارایی نخواهد داشت، آیا باید آن سازمان و مجموعه را محکوم کرد که چرا با تغییر شرایط همان بروکراسی را به اجرا درنیاوردند؟ و می‌توان گفت چون بروکراسی را پیاده نکردند افراد عقب مانده‌ هستند؟

وی تاکید کرد: معتقدم این اظهارات ضد علمی‌ترین منطقی است که می‌توان به کار برد و اینکه ما دگماتیسم علمی داشته باشیم و اصرار داشته باشیم که این هست و غیر این نیست، به لحاظ علمی مردود است.

وزیر دوران جنگ با اشاره به تصمیمات کشورهای مختلف در شرایط جنگی اظهار داشت: افراد در دنیا براساس شرایطی که حاکم بوده راه‌حل مناسب همان شرایط را انتخاب کردند. آیا انگلستان در دوران جنگی که گرفتار آن شد، اقتصاد آزاد را کنار گذاشت و به تعبیری یک اقتصاد بسته استفاده کرد، آیا عقلش نمی‌رسید که استفاده از این علم نمی‌رسید؟ در حالی که از بزرگان این تئوری‌ها انگلیسی‌ها و اسکاتلندی‌ها بودند اما به خوبی متوجه بودند که برای این شرایط این راهکارها کارایی ندارد.

عابدی جعفری ادامه داد: اگر شرایط آزاد بود و نه تحریم و نه جنگ بود و نه با کمبود ارزی و افزایش جمعیت مواجه بودیم، می‌توانستیم از روش‌هایی دیگری استفاده کرد و اگر ۴ واحد جمعیت داشتیم و به ازای آن چهار واحد کالا وجود داشت عاقلانه این بود که این شرایط را آزاد بگذاریم. اما در شرایط ۴٠ واحد جمعیت با وجود ۴ واحد کالا به طور قطع دولت نمی‌تواند این شرایط را رها بگذارد چنانکه در طول تاریخ هم در این شرایط حاکمان تدبیر کردند و این عقل است که ایجاب می‌کند در چه شرایطی چه تصمیمی گرفته شود. این همه تئوری به چه دلیل ایجاد شده به این دلیل که شرایط تغییر کرده و افراد ناچار شدند تئوری جدیدی را اعمال کنند و منطق تولید تئوری جدید این است که تئوری‌های گذشته برای شرایط جدید کارایی ندارند و به طور مرتب هم تئوری جدید تولید می‌شود.

وی تاکید کرد: فارغ از اینکه چه فردی این اظهارات را داشته، معتقدم این نوع تفکر جزمی‌گرایی علمی -که این است و غیر از این نیست و هر فردی که غیر از این عمل کرد محکوم است- درست و علمی نیست و منسوخ شده و ماهیت ضد علمی دارد ولو اینکه این اظهارات آمریکایی باشد یا روسی. توصیه تمام دانشمندان این است که به تجربه دنیا نگاه کنید و بهترین نسخه شرایط خودتان را به اجرا برسانید.

وزیر دوران جنگ با اشاره به وضعیت اقتصادی در همان دوران گفت: حکم هر کالا با کالای دیگر متفاوت بود. برای مثال در تامین و عرضه پودر لباسشویی با محدودیت مواجه شدیم و سهمیه بندی شد تا در خدمت مردم باشد تا این کالا به اندازه کافی با قیمت مناسب به دست مردم برسد. اما در همان شرایط به تدریج تولید این کالا افزایش پیدا کرد و در همان روزها شرایطی ایجاد شد که مواد اولیه تولید شوینده در اختیار تولید کنندگان قرار گرفت و تولید و عرضه بیشتر شد و در نتیجه وقتی کوپن آن را اعلام می‌کردیم، ترجیح مردم این بود که آن کوپن را دریافت نکنند و به همین دلیل به مرور زمان پودر لباسشویی را از سهمیه‌بندی خارج کردیم.

وی تاکید کرد: این اتفاقات برای صدها سال پیش نبود که عده‌ای چنین اظهاراتی درباره آن دوران دارند، ما مسئولان دوره جنگ هنوز هستیم و زنده‌ایم و می‌گوییم که در آن دوره برای هر کالایی و شرایطی که آن کالا در بازار داشت، سیاست‌گذاری‌ها تغییر می کرد و مناسب با شرایط آن کالا، سیاست‌های مناسب انتخاب و اعمال می‌شدند.

عابدی جعفری در پاسخ به این سوال که آیا در سال‌های پس از انقلاب در هیچ دوره‌ای فضا برای اجرای سیاست‌های بازار آزاد ایجاد نشد، اظهار داشت: در مقاطعی سیاست‌های بازار آزاد را به اجرا رساندیم و نتیجه آن را هم دیدیم. در دوره دوم دولت مرحوم هاشمی، همین آقایان اصرار داشتند که شرایط عادی است و باید سیستم آزاد استفاده شود اما کار به جایی رسید که از سوی رهبری دخالت صورت گرفت تا سیاست‌ها تغییر پیدا کند و نتیجه این شد که در آن دوره به تمام کشورها بدهکار شدیم و به دلیل منشا ارزی، تمام بازارها بهم می‌‍ریخت و مجبور شدند که رییس بانک مرکزی را عزل کنند و سیاست‌ها را تغییر دادند.

وی ادامه داد: در دوره دیگری هم شاهد اجرای این سیاست بودیم و در دوره دوم دولت آقای احمدی‌نژاد، میلیاردها دلار درآمد ارزی در اختیار بود و همین سیاست دوباره تکرار شد که در نتیجه آن، تولید دیگر از همان دوره تا به امروز نتواست پا بگیرد و در همان دوره هم درآمدها به سمت واردات انواع کالا رفت و از تبعات اجرای آن سیاست، اقتصاد گرفتار این مصیبت شد که هنوز هم نتوانسته کمر راست کند.

عابدی جعفری افزود: بنابراین این طور نیست که سیاست بازار آزاد در کشور به اجرا نرسیده باشد و تجربه آن را نداشته باشیم، اتفاقا چشیده‌ایم و از قضا «سرکنگبین صفرا فزود» و اقتصاد ما به باد رفت.

وی تاکید کرد : اتفافا باید توجه باشیم که دوران جنگ با وجود هزینه‌های جنگ، نبود و کمبود کالا، تحریم‌ها، مسدود شدن تمام بنادر کشور و با اجرای همان سیستمی که آقایان امروز مدعی هستند که این سیستم غلط است، آن دوره بهترین دوره اقتصادی بود. در آن شرایط با وجود تمام مشکلات فقط ۶تا ٨ میلیارد دلار بودجه برای اداره کشور داشتیم، حالا می‌توان همین اعداد را در اختیار اقایان قرارداد تا ببینید یا کدام سیستم آزادی می‌توانند هزینه‌های جنگ و پشت جنگ و اداره کشور را بپردازند.

دیدگاهتان را بنویسید