ضرورت تقویت همگرایی ایران، روسیه و ارمنستان در برابر مطامع ترکیه، آذربایجان و اسرائیل

در 18 آذر ماه، مجمع تخصصی بین المللی «اوروتان» با موضوع کریدورها و ارتباطات در شهر گوریس ارمنستان شروع شد. کارشناسانی از روسیه، ایران و هند در این همایش شرکت دارند.

مکان برگزاری همایش نمادین است، زیرا کشورهای ذینفع و متحد ما و همچنین کارکنان مؤسس سازمان علمی و آموزشی غیردولتی «پروژه ارمنی»، یکی از برگزارکنندگان این مجمع، به اهمیت ژئوپلیتیک سیونیک به عنوان یک مرکز بین فرهنگی و نقطه تضاد منافع منطقه ای پی برده اند.

هیات ایرانی در کنفرانس وروتان در گوریس ارمنستان در مورد ضرورت تکمیل کریدور شمال جنوب، مطامع ترکیه، باکو و اسرائیل و راه های تقویت همگرایی ایران و روسیه و ارمنستان سخنرانی کردند. آقایان دکتر احسان موحدیان، شعیب بهمن و فرشاد عادل در کنار متخصصان روسیه و ارمنستان سخنرانان روز اول این نشست بودند. نشست روز دوم با موضوع امنیت اطلاعات ادامه دارد.

دکتر شعیب بهمن کارشناس مستقل ایران طی سخنانی به واقعیت های جدید ژئوپلیتیکی در منطقه ما پس از جنگ 44 روزه پرداخت. وی با تاکید بر نقش کریدور زنگزور گفت: «جنگ 44 روزه نه تنها برای ارمنستان و آرتساخ، بلکه برای ایران نیز پیامدهای جدی داشت. برای پاسخگویی به چالش های جدید، ایجاد همکاری های چندجانبه در منطقه ضروری است. کریدور زنگزور مفهومی است که عمدتاً توسط باکو و ترکیه پس از پایان جنگ 2020 آرتساخ ترویج شده است. اما این کریدور از نظر تاریخی و جغرافیایی یک مفهوم نادرست است. دستور کار کریدور زنگزور که توسط باکو و آنکارا ترویج می شود، خطرات زیادی را به همراه دارد. اول اینکه این کریدور می تواند حضور و نفوذ ناتو را در منطقه به ویژه در قفقاز و دریای کاسپین افزایش دهد. جالب اینجاست که مفهوم این کریدور توسط نماینده سابق بریتانیا در ناتو مطرح شده است. با این حال ایران و روسیه هزینه زیادی برای حضور ناتو در منطقه خواهند پرداخت. این کریدور در درجه اول پلی است بین کشورهای جهان پان ترک. این البته محدود به قفقاز جنوبی نخواهد بود، بلکه به قفقاز شمالی، آسیای مرکزی و حتی استان سین کیانگ چین گسترش خواهد یافت.»

وی در ادامه افزود: «همانطور که می بینیم، نه تنها رهبر ایران نسبت به کریدور زنگزور واکنش منفی نشان می دهد، بلکه جامعه کارشناسی نیز به این موضوع اشاره می کنند که این یک تهدید هستی شناختی برای تعدادی از کشورهای منطقه است.»

در گردهمایی تخصصی بین المللی «اوروتا» استاد روبن ملکونیان، ترک شناس نیز به ایراد سخنرانی تلفنی پرداخت. روبن ملکونیان با اشاره به موضوع راهروها و به طور خاص در مورد «کریدور زنگزور» گفت: «آذربایجان شوروی، که ظاهراً دولتی حامل ایدئولوژی کمونیستی بود، با شعارهای ترکی هدایت می شد. و رهبران آذربایجان شوروی با شور و شوق عجیبی سعی کردند از طریق مغری جاده ای را از طریق خاک ارمنستان شوروی بسازند که آذربایجان را به نخجوان یعنی نمونه اولیه راهروی مورد بحث امروزی متصل کند. حیدر علی اف به عنوان رئیس جمهوری باکو و از همه مهمتر به عنوان معاون نخست وزیر اتحاد جماهیر شوروی، یعنی نه رئیس جمهوری باکو، بلکه یکی از مقامات عالی رتبه اتحادیه سراسری در این سیاست به هر نحو ممکن دست داشت. مسیری به منظور ایجاد جاده ای از طریق مغری در امتداد مرز چند صد ساله ارمنستان و ایران که باید بین باکو و نخجوان اشغالی ارتباط برقرار کند. و در مقابل این سیاست، رهبران کمونیست ارمنستان شوروی گام های بسیار مفصل و می توان گفت موفقیت آمیزی برداشتند. و در تمام دوران اتحاد جماهیر شوروی، باکو هرگز نتوانست به آن راه برسد. هیچ فشار و هیچ علاقه ای نمی توانست رهبران ارمنستان شوروی را مجبور به انجام این اقدام کند…»

وی در ادامه افزود: «سخنان نه چندان سهل انگارانه اخیر اردوغان که حاوی پیام بسیار مهمی است را نباید فراموش کرد. پس از جنگ 2020، کریدور مهمتر از آرتساخ است که ظاهراً باید طبق آن بیانیه ننگین 9 نوامبر فراهم شود. بنابراین، می بینیم که حتی در ارمنستان شوروی، رهبران ارمنی دست به هر کاری زدند تا این راه باز نشود. و امروز، علیرغم اینکه ارمنستان یک کشور مستقل است، مقامات رسمی جمهوری ارمنستان یک سیاست ترکیه گرا و طرفدار آذربایجان را در پیش می گیرند و اساساً منافع دولتی را هدایت نمی کنند و حاکمیت جمهوری ارمنستان را قربانی می کنند.»

عادل فرشاد، کارشناس مستقل ایرانی نیز در سخنرانی خود در گردهمایی اوروتان، به اهمیت قفقاز و به ویژه ارمنستان به عنوان پیوند حمل و نقل و فرهنگی – تمدنی اشاره کرد. وی گفت: «ما باید قفقاز را از نظر اقتصادی و فرهنگی یک منطقه جغرافیایی واحد بدانیم که منطقه قفقاز را به منطقه دریای سیاه متصل می کند. امروزه که کریدورهای حمل و نقل اهمیت فزاینده ای پیدا کرده اند، باید قفقاز را به عنوان منطقه ای با فرصت ها و چالش ها‌ی بسیار در نظر بگیریم. علت چالش ها در قفقاز، سیاست مخرب ترکیه است که به صدور پان ترکیسم به جمهوری باکو منجر می شود که مشخصه آن این است که پان ترکیست ها می خواهند ایدئولوژی های خود را در جنوب روسیه و شمال ایران گسترش دهند. تمام این تلاش‌های پان ترکیست‌ها ناشی از عقاید تنگ نظر خودخواهانه است که قفقاز جنوبی فقط باید آناتولی را به آسیای مرکزی متصل کند و نه حلقه اتصال شمال و جنوب، شرق و غرب. در چارچوب این گام‌های پان ترکیست‌ها، ارمنستان به‌عنوان یک تهدید و مانع بر سر راه رویای پان ترکیسم تلقی می‌شد و به همین دلیل ارمنستان متحمل خساراتی شد، اما امروز ارمنستان باید اهمیت سابق خود را به‌عنوان حلقه وصل بازگرداند.»

وی سپس گفت: «ارمنستان، روسیه و ایران باید همکاری های خود را گسترش دهند، چین نیز باید به آن بپیوندد و این همکاری نباید تنها به سیاست محدود شود، بلکه باید در اقتصاد، فناوری های دیجیتال و فرهنگ نیز فعالیت کند. در این زمینه، ارمنستان می تواند به عنوان یک بازیگر مستقل اهمیت خود را داشته باشد. این از سوی باکو به عنوان یک تهدید تلقی می شود و آخرین رویدادهای سپتامبر تجسم آن بود. باکو با این اقدامات تلاش می کند اهمیت ارمنستان را بی اثر کند.»

فرشاد تاکید کرد، ایران ارمنستان را دروازه ورود به بازار چند میلیونی اوراسیا می داند. ارمنستان همچنین می تواند به عنوان ترانزیت برای برندسازی مجدد محصولات ایرانی عمل کند، زیرا ارمنستان به بازارهای اوراسیا و اروپا نزدیک است. ایجاد بنگاه های اقتصادی ایرانی در منطقه سیونیک نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر امنیت منطقه نیز می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. ایجاد سرمایه گذاری مشترک در قلمرو سیونیک به نفع سه کشور است. این امر به ارمنستان اجازه می دهد تا نقش تاریخی خود را به عنوان یک حلقه اتصال هم از نظر فرهنگی و هم از نظر تمدن تقویت کند.

احسان موحدیان، کارشناس مستقل جمهوری اسلامی ایران نیز اشاره مفصلی به نیروهای تروریستی مستقر شده توسط ترکیه و آذربایجان در نقاط مختلف و خطر آنها داشت. وی گفت که هدف از این کار، تنگ کردن حلقه دور ایران، روسیه و چین و بی ثبات کردن این کشورهاست.

موحدیان گفت: «ترکیه و باکو در تلاشند تا جایگزینی برای جاده شمال به جنوب که توسط ایران، روسیه، هند و چین راه اندازی شده است، ایجاد کنند. اگر این دو کشور به عاملی در غرب آسیا و اروپا تبدیل شوند، صلح بین المللی به خطر می افتد. هر دو کشور دارای مشخصات قومیتی ناهمگون هستند. به عنوان مثال، رژیم علی اف مکررا لزگین ها و تالشی ها را سرکوب می کند. با قومیت کردها در ترکیه مشکلاتی وجود دارد. این واقعیت باعث می شود این کشورها از نظر سیاسی ثبات کمتری داشته باشند. ترکیه نیز با همه همسایگان خود مشکل دارد. ترکیه از نظر همکاری بین المللی شریک قابل اعتمادی نیست. این دو کشور (آذربایجان و ترکیه) با همکاری آمریکا در سه ماه اخیر تلاش کردند تا اوضاع ایران را بی‌ثبات کنند، اما موفق نشدند. این مورد نشان می دهد که ایران با وجود مشکلات سیاسی و اقتصادی نسبت به ترکیه و باکو در وضعیت باثبات و مطلوب تری قرار دارد.»

وی در ادامه تاکید کرد، کریدور مواصلاتی شرق به غرب به عنوان وسیله‌ای برای انتقال تروریست های وهابی از ترکیه و باکو به آسیای مرکزی، چین و روسیه خواهد بود. ترکیه با حمایت آمریکا قبلا از این نیروهای تروریستی برای نابودی عراق، سوریه و لیبی استفاده کرده است. و هزاران تروریست از این دست برای شکست جمهوری ارمنستان به باکو رفتند. فراموش نکنیم که در اعتراضات ۲۰۲۲ قزاقستان، ترکیه به عنوان سهامدار اصلی فرودگاه بین المللی آلما آتا ۱۰۰ تروریست را به آلما آتا منتقل کرد. این کشور در افغانستان نیز همین سیاست را دنبال می کند. ترکیه با حمایت از نیروهای جدایی طلب در این یا آن کشور سعی در بی ثبات کردن اوضاع در آن کشورها دارد. به عنوان مثال، چنین سیاستی در چارچوب حمایت از اویغورهای ساکن در شمال چین و همچنین ساکنان مناطق تاتار یا ترک نشین روسیه اجرا شده است. همین تروریست ها برای انجام یک حمله تروریستی از فرودگاهی به نام حیدر علی اف به شیراز منتقل شدند. هدف از این کار افزایش نفوذ ترکیه و اسرائیل در آسیای مرکزی و فشار بر روسیه و چین است.

دیدگاهتان را بنویسید