همه غولهای انرژی جهان در قطر

بیشترین حجم این میدان متعلق به قطر است و به دلایل مختلفی از جمله فراغت بیشتر این کشور کوچک عربی از تغییر و تحولات حادث شده در مراودات بین الملل و سیاست های اتخاذی این کشور در موضوعات مختلف نه تنها امکان بهره برداری که حتی توسعه و استحصال ذخایر این میدان عظیم را نیز برای این کشور بیش از ایران تسهیل کرده است. بیضی بودن و شیب نزدیک به 20 درصدی این میدان به سمت قطر و البته حجم نزدیک به دو برابری ذخیره این میدان در قسمت قطری – گنبد شمالی – در کنار سایر عوامل، برداشتی چند برابری از این میدان را برای قطر امکانپذیر کرده است. بر اساس آمارها شاید بتوان بیشترین حجم برداشتی ایران از این میدان از زمان بهره برداری را مربوط به سال های 91 تا 96 عنوان نمود و بخصوص در سال 96 با برداشت روزانه 570 میلیون مترمکعب ایران رسماً عنوان کرد، علی رغم همه کاستی ها بخصوص در زمینه عدم امکان سرمایه گزاری شرکت ها و غول های عظیم حوزه انرژی در سمت ایرانی این میدان، سهمی برابر از برداشت این میدان گازی مشترک با قطر نصیب ایران شده است. بحران اوکراین و تهاجم روسیه به این کشور اروپایی نوعی جنگ پنهان در زمینه انرژی را نیز در ابتدا بر روابط بین الملل تحمیل کرد و اینک با گذشت چند ماه از رخداد این بحران جلوه ای آشکارتر از جنگ در حوزه انرژی را شاهد هستیم. نیاز شدید اروپا به یافتن جایگزینی برای تامین انرژی مورد نیازش پس از بحران اوکراین و اعمال تحریم های بین المللی علیه روسیه و بخصوص تلاش اروپا برای تنبیه روس ها با تحریم های احتمالی فرصتی ویژه را پیش روی رقبای سنتی روسیه در زمینه انرژی قرار داد تا حتی کشورهایی نظیر آذربایجان نیز در این زمینه تلاش هایی را آغاز کنند و در این میان البته نباید از نظر دور داشت که برای نخستین بار نیز اعلام شده طی هفته های اخیر صادرات انرژی ایالات متحده آمریکا به اروپا از روسیه پیشی گرفته است. اما آنچه در این مسیر برای ما بسیار حائز اهمیت می نماید نقش میدان عظیم پارس جنوبی در زمینه تامین انرژی بین المللی است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذر کرد.

شریک ایران در این میدان یعنی قطر که اینک بزرگترین تولید کننده و صادر کننده LNG جهان و بالاتر از ایالات متحده آمریکا و استرالیاست اخیراً با هدف امکان بهره برداری بیشتر از “گنبد شمالی” برای خود تلاش های گسترده ای را در قالب پروژه ای ویژه آغاز کرده است. چالش اساسی قطر در میدان مشترک با ایران، شبه جزیره ای بودن این کشور – قطر – و هزینه های سرسام آور و البته زمانبر انتقال انرژی از طریق خطوط دریایی است. قطر قصد دارد تولید گاز طبیعی مایع (LNG) خود را با توسعه میدان گازی مشترک با ایران تا سال 2027 میلادی بیش از 60 درصد افزایش دهد. بر این اساس و در قالب این پروژه بلندپروازانه قطر پس از سهیم کردن دو غول آمریکایی حوزه انرژی یعنی شرکت‌های آمریکایی “اکسان موبیل”و “کونوکو فیلیپس”، در ادامه غول ایتالیایی “انی” و در پی آن غول بزرگ فرانسوی”توتال انرژیز” را نیز به این پروژه افزود و در پایان نیز شرکت بزرگ انگلیسی هلندی “شل” را نیز به این پروژه وارد کرده است تا تولید گاز طبیعی خود را از میزان 77 میلیون تن فعلی به110 تا 126 میلیون تن در بازه زمانی تعریف شده ارتقاء دهد.

در این راستا و با در نظر گرفتن سهم 70 درصدی کل گاز تولیدی ایران از پارس جنوبی می توان اینگونه نتیجه گرفت که چالشی اساسی شاید در کمترین بازه زمانی پیش روی پارس جنوبی ما قرار خواهد گرفت و این امر نیازمند دقت نظر و تدابیری ویژه و راهبردی خواهد بود. به نظر می رسد ضروری است تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان پیش و بیش از آنکه در شرایط حاضر به فکر یافتن راهکارهایی صرفاً جهت استفاده مطلوب از ظرفیت کنونی پارس جنوبی و فروش و صادرات منابع کنونی در دسترس از این میدان برای ایران باشند اولویت خود را یافتن راهکارهایی فوری برای سرمایه گزاری های هنگفت و البته نوآوری صنایع مستقر موجود در این منطقه هدایت و جهت بخشی کنند تا در آینده ای نه چندان دور شاهد منطقه ای صرفاً تغییر یافته به لحاظ اکوسیستم و آلاینده ساز بدون کمترین ارزش افزوده ای متناسب با منافع ملی مان در بزرگ ترین میدان گازی جهان نباشیم.

 

 

همه غولهای انرژی جهان در قطر

ساعت 24 – رضا مقاتلی، کارشناس ارشد مطالعات منطقه خاورمیانه در سایت دیپلماسی ایرانی نوشته است : بزرگترین میدان گازی جهان در محدوده مشترک دو کشور ایران و قطر با دو نام ایرانیِ “پارس جنوبی” و قطریِ “گنبد شمالی” سال هاست در کنار آنکه تغییرات زیادی را به لحاظ اکوسیستم و زیست محیطی در خلیج فارس حاصل کرده و در عین حال یکی از آلوده ترین مناطق صنعتی جهان است، به عنوان یکی از عمده ترین مناطق تامین کننده انرژی جهان نیز محسوب می شود.

در این نوشته می خوانیم: بیشترین حجم این میدان متعلق به قطر است و به دلایل مختلفی از جمله فراغت بیشتر این کشور کوچک عربی از تغییر و تحولات حادث شده در مراودات بین الملل و سیاست های اتخاذی این کشور در موضوعات مختلف نه تنها امکان بهره برداری که حتی توسعه و استحصال ذخایر این میدان عظیم را نیز برای این کشور بیش از ایران تسهیل کرده است. بیضی بودن و شیب نزدیک به 20 درصدی این میدان به سمت قطر و البته حجم نزدیک به دو برابری ذخیره این میدان در قسمت قطری – گنبد شمالی – در کنار سایر عوامل، برداشتی چند برابری از این میدان را برای قطر امکانپذیر کرده است. بر اساس آمارها شاید بتوان بیشترین حجم برداشتی ایران از این میدان از زمان بهره برداری را مربوط به سال های 91 تا 96 عنوان نمود و بخصوص در سال 96 با برداشت روزانه 570 میلیون مترمکعب ایران رسماً عنوان کرد، علی رغم همه کاستی ها بخصوص در زمینه عدم امکان سرمایه گزاری شرکت ها و غول های عظیم حوزه انرژی در سمت ایرانی این میدان، سهمی برابر از برداشت این میدان گازی مشترک با قطر نصیب ایران شده است. بحران اوکراین و تهاجم روسیه به این کشور اروپایی نوعی جنگ پنهان در زمینه انرژی را نیز در ابتدا بر روابط بین الملل تحمیل کرد و اینک با گذشت چند ماه از رخداد این بحران جلوه ای آشکارتر از جنگ در حوزه انرژی را شاهد هستیم. نیاز شدید اروپا به یافتن جایگزینی برای تامین انرژی مورد نیازش پس از بحران اوکراین و اعمال تحریم های بین المللی علیه روسیه و بخصوص تلاش اروپا برای تنبیه روس ها با تحریم های احتمالی فرصتی ویژه را پیش روی رقبای سنتی روسیه در زمینه انرژی قرار داد تا حتی کشورهایی نظیر آذربایجان نیز در این زمینه تلاش هایی را آغاز کنند و در این میان البته نباید از نظر دور داشت که برای نخستین بار نیز اعلام شده طی هفته های اخیر صادرات انرژی ایالات متحده آمریکا به اروپا از روسیه پیشی گرفته است. اما آنچه در این مسیر برای ما بسیار حائز اهمیت می نماید نقش میدان عظیم پارس جنوبی در زمینه تامین انرژی بین المللی است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذر کرد.

شریک ایران در این میدان یعنی قطر که اینک بزرگترین تولید کننده و صادر کننده LNG جهان و بالاتر از ایالات متحده آمریکا و استرالیاست اخیراً با هدف امکان بهره برداری بیشتر از “گنبد شمالی” برای خود تلاش های گسترده ای را در قالب پروژه ای ویژه آغاز کرده است. چالش اساسی قطر در میدان مشترک با ایران، شبه جزیره ای بودن این کشور – قطر – و هزینه های سرسام آور و البته زمانبر انتقال انرژی از طریق خطوط دریایی است. قطر قصد دارد تولید گاز طبیعی مایع (LNG) خود را با توسعه میدان گازی مشترک با ایران تا سال 2027 میلادی بیش از 60 درصد افزایش دهد. بر این اساس و در قالب این پروژه بلندپروازانه قطر پس از سهیم کردن دو غول آمریکایی حوزه انرژی یعنی شرکت‌های آمریکایی “اکسان موبیل”و “کونوکو فیلیپس”، در ادامه غول ایتالیایی “انی” و در پی آن غول بزرگ فرانسوی”توتال انرژیز” را نیز به این پروژه افزود و در پایان نیز شرکت بزرگ انگلیسی هلندی “شل” را نیز به این پروژه وارد کرده است تا تولید گاز طبیعی خود را از میزان 77 میلیون تن فعلی به110 تا 126 میلیون تن در بازه زمانی تعریف شده ارتقاء دهد.

در این راستا و با در نظر گرفتن سهم 70 درصدی کل گاز تولیدی ایران از پارس جنوبی می توان اینگونه نتیجه گرفت که چالشی اساسی شاید در کمترین بازه زمانی پیش روی پارس جنوبی ما قرار خواهد گرفت و این امر نیازمند دقت نظر و تدابیری ویژه و راهبردی خواهد بود. به نظر می رسد ضروری است تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان پیش و بیش از آنکه در شرایط حاضر به فکر یافتن راهکارهایی صرفاً جهت استفاده مطلوب از ظرفیت کنونی پارس جنوبی و فروش و صادرات منابع کنونی در دسترس از این میدان برای ایران باشند اولویت خود را یافتن راهکارهایی فوری برای سرمایه گزاری های هنگفت و البته نوآوری صنایع مستقر موجود در این منطقه هدایت و جهت بخشی کنند تا در آینده ای نه چندان دور شاهد منطقه ای صرفاً تغییر یافته به لحاظ اکوسیستم و آلاینده ساز بدون کمترین ارزش افزوده ای متناسب با منافع ملی مان در بزرگ ترین میدان گازی جهان نباشیم.

 

 

ساعت 24 – رضا مقاتلی، کارشناس ارشد مطالعات منطقه خاورمیانه در سایت دیپلماسی ایرانی نوشته است : بزرگترین میدان گازی جهان در محدوده مشترک دو کشور ایران و قطر با دو نام ایرانیِ “پارس جنوبی” و قطریِ “گنبد شمالی” سال هاست در کنار آنکه تغییرات زیادی را به لحاظ اکوسیستم و زیست محیطی در خلیج فارس حاصل کرده و در عین حال یکی از آلوده ترین مناطق صنعتی جهان است، به عنوان یکی از عمده ترین مناطق تامین کننده انرژی جهان نیز محسوب می شود.

در این نوشته می خوانیم: بیشترین حجم این میدان متعلق به قطر است و به دلایل مختلفی از جمله فراغت بیشتر این کشور کوچک عربی از تغییر و تحولات حادث شده در مراودات بین الملل و سیاست های اتخاذی این کشور در موضوعات مختلف نه تنها امکان بهره برداری که حتی توسعه و استحصال ذخایر این میدان عظیم را نیز برای این کشور بیش از ایران تسهیل کرده است. بیضی بودن و شیب نزدیک به 20 درصدی این میدان به سمت قطر و البته حجم نزدیک به دو برابری ذخیره این میدان در قسمت قطری – گنبد شمالی – در کنار سایر عوامل، برداشتی چند برابری از این میدان را برای قطر امکانپذیر کرده است. بر اساس آمارها شاید بتوان بیشترین حجم برداشتی ایران از این میدان از زمان بهره برداری را مربوط به سال های 91 تا 96 عنوان نمود و بخصوص در سال 96 با برداشت روزانه 570 میلیون مترمکعب ایران رسماً عنوان کرد، علی رغم همه کاستی ها بخصوص در زمینه عدم امکان سرمایه گزاری شرکت ها و غول های عظیم حوزه انرژی در سمت ایرانی این میدان، سهمی برابر از برداشت این میدان گازی مشترک با قطر نصیب ایران شده است. بحران اوکراین و تهاجم روسیه به این کشور اروپایی نوعی جنگ پنهان در زمینه انرژی را نیز در ابتدا بر روابط بین الملل تحمیل کرد و اینک با گذشت چند ماه از رخداد این بحران جلوه ای آشکارتر از جنگ در حوزه انرژی را شاهد هستیم. نیاز شدید اروپا به یافتن جایگزینی برای تامین انرژی مورد نیازش پس از بحران اوکراین و اعمال تحریم های بین المللی علیه روسیه و بخصوص تلاش اروپا برای تنبیه روس ها با تحریم های احتمالی فرصتی ویژه را پیش روی رقبای سنتی روسیه در زمینه انرژی قرار داد تا حتی کشورهایی نظیر آذربایجان نیز در این زمینه تلاش هایی را آغاز کنند و در این میان البته نباید از نظر دور داشت که برای نخستین بار نیز اعلام شده طی هفته های اخیر صادرات انرژی ایالات متحده آمریکا به اروپا از روسیه پیشی گرفته است. اما آنچه در این مسیر برای ما بسیار حائز اهمیت می نماید نقش میدان عظیم پارس جنوبی در زمینه تامین انرژی بین المللی است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذر کرد.

شریک ایران در این میدان یعنی قطر که اینک بزرگترین تولید کننده و صادر کننده LNG جهان و بالاتر از ایالات متحده آمریکا و استرالیاست اخیراً با هدف امکان بهره برداری بیشتر از “گنبد شمالی” برای خود تلاش های گسترده ای را در قالب پروژه ای ویژه آغاز کرده است. چالش اساسی قطر در میدان مشترک با ایران، شبه جزیره ای بودن این کشور – قطر – و هزینه های سرسام آور و البته زمانبر انتقال انرژی از طریق خطوط دریایی است. قطر قصد دارد تولید گاز طبیعی مایع (LNG) خود را با توسعه میدان گازی مشترک با ایران تا سال 2027 میلادی بیش از 60 درصد افزایش دهد. بر این اساس و در قالب این پروژه بلندپروازانه قطر پس از سهیم کردن دو غول آمریکایی حوزه انرژی یعنی شرکت‌های آمریکایی “اکسان موبیل”و “کونوکو فیلیپس”، در ادامه غول ایتالیایی “انی” و در پی آن غول بزرگ فرانسوی”توتال انرژیز” را نیز به این پروژه افزود و در پایان نیز شرکت بزرگ انگلیسی هلندی “شل” را نیز به این پروژه وارد کرده است تا تولید گاز طبیعی خود را از میزان 77 میلیون تن فعلی به110 تا 126 میلیون تن در بازه زمانی تعریف شده ارتقاء دهد.

در این راستا و با در نظر گرفتن سهم 70 درصدی کل گاز تولیدی ایران از پارس جنوبی می توان اینگونه نتیجه گرفت که چالشی اساسی شاید در کمترین بازه زمانی پیش روی پارس جنوبی ما قرار خواهد گرفت و این امر نیازمند دقت نظر و تدابیری ویژه و راهبردی خواهد بود. به نظر می رسد ضروری است تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان پیش و بیش از آنکه در شرایط حاضر به فکر یافتن راهکارهایی صرفاً جهت استفاده مطلوب از ظرفیت کنونی پارس جنوبی و فروش و صادرات منابع کنونی در دسترس از این میدان برای ایران باشند اولویت خود را یافتن راهکارهایی فوری برای سرمایه گزاری های هنگفت و البته نوآوری صنایع مستقر موجود در این منطقه هدایت و جهت بخشی کنند تا در آینده ای نه چندان دور شاهد منطقه ای صرفاً تغییر یافته به لحاظ اکوسیستم و آلاینده ساز بدون کمترین ارزش افزوده ای متناسب با منافع ملی مان در بزرگ ترین میدان گازی جهان نباشیم.

دیدگاهتان را بنویسید