عدم هماهنگی با تیم اقتصادی دولت، از دلایل استعفای عبدالملکی

یکی از مهمترین اخباری که در چند روز گذشته افکار عمومی را به سمت خود جلب کرده ، استعفای وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی است . اولین تغییر دولت در سطح وزرا حاشیه هایی را به وجود آورده است . عمر دوران مسئولیت حجت الله عبدالملکی به یک سال هم نرسید . چنین استعفاهایی در دوره های گوناگون مسبوق به سابقه بوده است . اما بررسی این استعفا در شرایط کنونی موجب درک بیشتر از فضای فعلی دولت می شود . روایت های گوناگونی در پی این مسأله مطرح شده اند . واکاوی واقعیت ، ذو ابعاد بودن ماجرا را نشان می دهد . در ذیل به طور کلی به چند علت که زمینه ساز استعفای عبدالملکی شده است پرداخته می شود .

ساختار سیاسی وزارتخانه
یکی از عوامل مهم در رابطه ی با این موضوع بحث از ساختار وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی است . با بررسی سابقه ی این مجموعه در ادوار گوناگون مشخص می شود که معیار های سیاسی و رسانه ای در انتصاب افراد گوناگون در این وزارت خانه از مهمترین عوامل بوده است . معیار ها و رویه مذکور در نهایت موجب شکل گیری بدنه ای از مدیران با نگاه سیاسی خاص می شود . بنابراین در زمان تغییر دولت بدنه ای در وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی شکل می گیرد که با تفکر سیاسی دولت جدید ناسازگار است . در نهایت افرادی كه مسئولیت این وزارت خانه را بر عهده می گیرند با مقاومت جدی بدنه ی موجود در وزارتخانه مواجه می شوند . آقای عبدالملکی هم در این میان مستثنا نبوده است . او در دوره ی کوتاه مدت تصدی خود بر وزارتخانه شاهد مقاومت تمام قد ساختار و بدنه ی موجود در مقابل خود بود . مقاومت موجب شکل گیری تنش در میان وزارتخانه و کندی حرکت عبدالملکی شد . برکناری ۳۵۰ ، ورود جدی به قرارداد های شرکت های وابسته ، ارسال پرونده های مشخص به قوه قضاییه و دیگر فعالیت ها در گیری های زیادی را برای او به وجود آورد . این فعالیت ها نهایتا با استعفای حجت الله عبدالملکی از مسئولیت خود همراه شد . دولت باید برای ترمیم شرایط و بهبود فضای وزارتخانه دست به اصلاح ساختاری بزند . در غیر این صورت جابه جایی افراد به تنهایی مشکل را حل نمی کند .

 

ایجاد جریان رسانه ای
عامل بعدی جریان رسانه ای که در دل همین ساختار و بیرون از آن مأموریت اصلی خود را تخطئه ی عبدالملکی می دانست . یک تیم رسانه ای که پروژه ای چند ماهه را صرف تضعیف چهره ی آقای وزیر کردند . روایتی اگزجره و گاه نامنطبق با واقعیت که چالش های فراوانی را برای عبدالملکی به وجود آورد . البته خود جناب وزیر هم در برخی موارد خوراک خوبی را در اختیار این رسانه ها قرار می داد . متاسفانه اعتماد به نفس نا به جایی که در برخی نیرو ها و کارگزاران کشور مشاهده می شود مشکلات فراوانی را در فضای سیاسی به وجود آورده است .

انباشت مشکلات در وزارتخانه
یکی دیگر از عواملی که میتوان به آن اشاره کرد بستر مشکل زا در خود وزراتخانه است . به طور نمونه می توان از صندوق های بازنشستگی نام برد . در این رابطه می توان به قوانین و مصوباتی که دوره های گوناگون تعهد آور شده اند اشاره کرد . عدم مدیریت کارآمد ، دخالت دولت ها و موارد دیگر موجب مشکلات فراوانی برای این وزارتخانه شده اند .سالخوردگی جمعیت هم از عوامل دیگری است که مسأله را پیچیده تر می کند . در نهایت با اعتراضات بازنشستگان در شهر های مختلف انگشت اتهام به سمت عبدالملکی گرفته شد . انباشت بحران های گوناگون در وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی از جمله موانع جدی برای پیشبرد اهداف در این وزارتخانه است .

 

اختلاف نظر با تیم اقتصادی
عدم هماهنگی با تیم اقتصادی دولت هم عامل سوم و تعیین کننده ای بود كه موجب قطع همکاری ایشان با وزارت خانه شد . یکی از موارد اختلاف بر سر افزایش حقوق ها و پیامدهای متاثر از این تصمیم بود . آن گونه که مشخص است عبدالملکی تحلیلی متفاوت با تیم اقتصادی دولت بر سر میزان تورم به وجود آمده با توجه به افزایش حقوق ها داشته است . پر واضح است که باید هماهنگی اعضای دولت قبل از انتصابات کابینه لحاظ میشد .در حال حاضر اضافه شدن آقای زاهدی وفا به تیم دولت در صورتی مثمر ثمر خواهد بود که موانع مذکور برطرف شود.موانعی که هم در سطح ساختار و هم در سطح کارگزاران موجب عدم پیشبرد اهداف کلی دولت شده است .

دیدگاهتان را بنویسید