با «فرهنگسازی» می‌توان «جمعیت» را افزایش داد؟

یک جامعه‌شناس درخصوص مواد قانون جوانی جمعیت که به بحث فرهنگ سازی اشاره دارد،‌ می‌گوید: سیاستی برای کل نظام در حوزه جوان‌سازی جمعیت در نظر گرفته شده که برخی نهادها در این زمینه متولی تولید محتوا شده‌اند اما باید گفت تنها از طریق محتواسازی نمی‌توان این ماجرا را پیش برد، همانطور که تنها با محتواسازی نمی‌شد جلوی تولد را گرفت. اکنون هم صرفاً با محتواسازی نمی‌توان میزان تولدها را افزایش داد چراکه موضوع جوانی جمعیت موضوعی پیچیده و برآمده از عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.

سمیه فریدونی ، با اشاره به برخی از مواد قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده که به بحث فرهنگ‌سازی پرداخته است، اظهار کرد: در حوزه جمعیت نهادهایی دارای مسئولیت هستند و اگر بخواهیم این موضوع را مانند یک جزیره‌ی مستقل در فضای فرهنگ‌سازی در نظر بگیریم؛ آن‌گاه آن‌چه در این ماده مطرح شده بیشتر از جنس تولید محتوا و مربوط به بخش‌هایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما و سازمان تبلیغات و شهرداری و… است.

وی ادامه داد: در واقع سیاستی برای کل نظام در حوزه جوان‌سازی جمعیت در نظر گرفته شده که برخی نهادها در این زمینه متولی تولید محتوا شده‌اند اما فقط از طریق محتواسازی نمی‌توان این ماجرا را پیش برد، همانطور که تنها با محتواسازی نمی‌شد جلوی تولد را گرفت. اکنون هم با محتواسازی نمی‌توان میزان تولدها را افزایش داد.

فریدونی افزود: موضوع جوانی جمعیت موضوعی پیچیده و بر هم کنش عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. اگرچه در این قانون هم تلاش زیادی شده تا عوامل مختلفی در حوزه‌ی اجتماعی و اقتصادی و آموزشی در کنار محتوای فرهنگی لحاظ شود اما واقعیت آن است مانند بسیاری دیگر از رویه‌های قانون‌گذاری آن‌چه در این میان کمتر به چشم می‌خورد صدای خانواده‌ها و جوانانی است که به نظر می‌رسد میل آن‌ها به فرزندآوری روندی نزولی را طی می‌کند.

این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: سوال ساده‌ای وجود دارد مبنی بر این که در کدام یک از طبقات اجتماعی فرزندآوری کم شده است؟ اگرچه بر اساس رویکردهای جدیدتر آموزش به مفهوم استعداد و توانایی، بر این باور نیستم که استعداد و توانایی کودکان لزوماً به خانواده‌ها و طبقات اقتصادی آنها گره می‌خورد، اما همین رویکردهای آموزشی به ما می‌گوید، بروز توانمندی کودکان به فرصت‌ها و امکان‌های تجربه کردن که خانواده برای آنها فراهم می‌کنند، گره می‌خورد. متاسفانه این امکان‌ها و فرصت‌ها در طبقات مختلف اجتماعی با یکدیگر مشابه نیستند و در این میان آن خانواده‌هایی که ما انتظار داریم فرصت‌های تجربه آموزشی بیشتری برای فرزندشان فراهم کنند، تمایل کمتری به فرزندآوری دارند و شاید لزوماً از خانواده‌هایی نباشند که به دلیل مسائل مالی فرزندآوری کمتر را انتخاب کنند، یا از خانواده‌هایی باشند که ببینند تبلیغات تلویزیونی چند فرزند را نشان می‌دهد و غیره.

فریدونی با تاکید بر اینکه قصه جوان‌سازی جمعیت بسیار فراتر از این موضوعات است، گفت: موضوع فرهنگ‌سازی برای جوانسازی جمعیت را باید از دو بعد بررسی کرد؛ اول همان چیزی است که متن قانون جوان‌سازی تا اندازه‌ای تلاش کرده آن را پوشش دهد یعنی توزیع مسئولیت میان نهادها و ارگان‌های مختلف متناسب با ماموریت‌های هر دستگاه، اما بعد دوم که باید با نگاه کلان‌تری به آن توجه کرد، این است که ببینیم ردپای خواست مردم در جریان این سیاست‌گذاری کجاست. 

وی در پاسخ به این سوال که آیا محتواهای در نظر گرفته شده در این قانون می‌تواند با مردم ارتباط برقرار کند؟ تصریح کرد: دور از ذهن نیست که این محتواها با گروهی از مردم ارتباط برقرار کند، اما لزوماً هر محتوایی منجر به فرهنگ‌سازی نمی‌شود. اما سوالی که مطرح می‌شود این است که تولید محتوایی که حتی شاید با دسته‌ای از مردم هم ارتباط برقرار می‌کند، آیا لزوماً مطابق با آنچه سیاستگذار می‌خواهد عمل می‌کند، هست یا مخالف آن است؟ پیام‌های ضمنی یا محتوای پنهانی که به مخاطب منتقل می‌شود بخش اصلی این دسته از محتواهاست که در بسیاری موارد از دید سیاست‌گذار دور می‌ماند. این تجربه در مورد بازنمایی مواد مخدر هم در رسانه‌ی ملی و سایر نهادهای مرتبط تکرار شده است. آیا بازنمایی کلیشه‌ای مواد مخدر و تلاش برای پنهان کردن آن نقشی در فرهنگ‌سازی برای کاهش گرایش به مواد مخدر داشته است؟ آیا نرخ اعتیاد در ازای این فرهنگ‌سازی کاهش یافته است؟ به نظر نمی‌رسد یافته‌های پژوهشی این مدعا را تایید کنند.

این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: نمی‌توان گفت که لزوما مردم با محتوا ارتباط برقرار نمی‌کنند، اما درباره چگونه ارتباط برقرار کردن با این محتواها باید پرسید آیا جامعه این محتواها را می‌پذیرد؟ آیا جریان جدیدی شروع می‌شود؟ آیا این محتواها ضد اهداف خود عمل می‌کنند؟ و … در مجموع نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به همین دلیل است که تکیه بر تولید محتوا به سبک گذشته در فرایند فرهنگ‌سازی آنقدر پیامدهای غیرقابل پیشینی و ناواضحی دارد.

وی با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد قانون جوانی جمعیت اگرچه در نظر گرفته تا همه‌ توانمندی‌های موجود را در کنار هم آورد و به فرهنگ‌سازی هم توجه کند،‌ اما باز شکلی دستوری برای فضای فرهنگ هم در نظر گرفته است که از اساس با جنس تحولات فرهنگی متفاوت است، خاطرنشان کرد: یکسری دستورهایی صادر شده است و این درحالیست که مردم با دستور زندگی نمی‌کنند و اگر بحث عملکرد شناختی را به میان آوریم می‌بینیم که ساختار مغز انسان برای انجام کار با اجبار، طراحی نشده است درنتیجه آن چیزی که در قالب دستورالعمل و آئین‌نامه ابلاغ می‌شود، فرهنگ‌سازی نام ندارد.

فریدونی گفت: اگر بخواهیم برای جوان‌سازی جمعیت به عنوان آسیبی که متخصصان جمعیت آن را شناسایی کرده‌اند کاری انجام دهیم باید مشخص شوند که مردم، همان‌که قرار است فرزندآوری را بپذیرند، چه می‌خواهند و چالش آن‌ها چیست؟ پیدا کردن این چالش‌ها و آسیب‌ها در فضایی واقعی و دور از شعار و کلیشه می‌تواند به طراحی سیاست‌هایی منتهی شود که امید به بهره‌وری و اثربخشی آن‌ بالاتر خواهد رفت. 

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید