مصطفی نصراصفهانی کارشناس اقتصادی در یادداشتی نوشت: دولت جمهوری اسلامی ایران به مثابه زورگیری شده است که کافی است در جایی مشاهده کند که سودی وجود دارد. بلافاصله بر آن سود یک مالیات، عوارض یا هر اسمی که بر آن بگذارند وضع میکنند تا درصدی از آن سود را بردارند: رویهای که با ایجاد بیثباتی مانع تشکیل سرمایه در کشور میشود.
به گزارش بولتن نیوز، وسط این زورگیری، هر که شفافتر باشد و در دسترستر باشد دولت بیشتر به او فشار میآورد. و این سیگنال خوبی برای اقتصاد و فرآیند تشکیل سرمایه نیست.
بخصوص وقتی این نوع مداخلات نوعی پیشبینیناپذیری را هم به اقتصاد و تشکیل سرمایه تحمیل کند.
یکی از ایدههایی که بنظرم خوب میرسد این است که کلیه دریافتیهای دولت از شرکتهای سهامی عام و سهامدار آنها(اعم از عوارض صادرات، مالیات بر سود، مالیات بر خرید و فروش و…) همگی حذف شده و با مالیات بر عایدی سرمایه جایگزین شود.
در موارد متعددی دولت فقط به افزایش درآمد شرکتها توجه میکند و سهمش را از آن درآمد بر میدارد در حالی که همزمان با درآمد، هزینههای شرکت هم افزایش داشته است. اینکه خالص و برآیند این تحول(افزایش همزمان درآمد و هزینه) به نفع شرکت بوده یا نه را بازار بهتر از همه میتواند تشخیص دهد. اگر حادثهای(مثلا افزایش نرخ ارز) واقعا منجر به افزایش سود شرکت شود در قیمت سهام آن شرکت منعکس خواهد شد!
همچنین در موارد متعددی سهام توسط بازیگران دستکاری قیمت میشود. بعدا بازیگران با فروش آن سهم اصطلاحا باد کرده به عدهای دیگر، سود هنگفتی شناسایی میکنند و اصطلاحا «سهم را روی سر دیگران خالی میکنند». وضع مالیات بر عایدی سرمایه در چنین حالتی هم باعث میشود چنین دستکاریهایی تنبیه شوند: بخصوص که تا زمانی که شخص اقدام به فروش سهم نکرده باشد مالیاتی هم نباید بدهد!
و در آخر نفع دولت هم در داغ شدن و داغ ماندن بازار سهام خواهد بود. و این باعث میشود که دولت نسبت به ریزش بازار سهام بیتفاوت نباشد. همچنین باعث میشود کنشگری دولت تقویتکننده کارکردهای ذاتی بازار سهام باشد، نه در تضاد با آن!
همچنین دولت انگیزه پیدا خواهد کرد که #حقوق_سهامدار_خرد و #حاکمیت_شرکتی را پیگیری کند، چون اگر مثلا فساد مدیران باعث کاهش سودآوری شرکت شود همزمان با اعتراضات سهامدار خرد، دولت هم درآمدش کاهش پیدا خواهد کرد.
نکته آخر اینکه جایگزینی یک نوع مالیات ساده بجای چندین نوع مالیات و عوارض و… با #ساده_سازی کمک بسیاری به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و تحلیل میکند.
آنچه که امروز اتفاق میافتد این است که دولت برای جبران کسری بودجهاش دستش را در چشم سهامدار میکند در حالی که با روش فوق میتواند دستش را به راحتی در جیب سهامدار کند و با هزینه کمتری برای اجتماع به این درآمد برسد.