کارشناسان مسائل سیاسی و بینالمللی میگویند ثبت و انتشار جهانی تصاویر مقاومت سنوار تا آخرین نفس، پیامدهایی تاریخی خواهد داشت و اشغالگران صهیونیست در این زمینه مرتکب اشتباهی بزرگ و مهلک شدند.
شهادت «یحیی سنوار» رهبر سیاسی حماس در میدان نبرد مستقیم و تن به تن با اشغالگران صهیونیست، رخدادی بود که آخرین روزهای هفته گذشته رسانهها از آن خبر دادند؛ رویدادی که از زوایای گوناگون مورد توجه قرار گرفت به خصوص درباره آثار و پیامدهایش.
هر چند بسیاری تغییر در راس حماس را از زاویه سمتوسوی تحولات مربوط به جنگ غزه و احتمالات مربوط به آتشبس مورد توجه قرار میدهند اما این گمانهزنیها تحث تاثیر مباحث مربوط به آثار عمیقترِ شهادت سنوار بر فرایند مقاومت، قرار گرفته است.
در این زمینه، پژوهشگر با دو تن از کارشناسان مسائل سیاسی و بینالمللی گفتوگویی داشته که شرح آن را در ادامه میخوانیم:
اسرائیلیها تجربه حامیانشان را فراموش کرده بودند
«معصومه فاریابی» کارشناس روابط بینالملل درباره شهادت سنوار میگوید: صهیونیستها چه قبل و چه بعد از قرار گرفتن یحیی سنوار در راس حماس و جانشینی اسماعیل هنیه، همزمان با تلاش برای ترور فیزیکی، شخصیتش را هم آماج تروریسم رسانهای قرار داده بودند.
غربیها به خصوص آمریکاییها دیگر نمیگذارند از دشمنانشان چگواراسازی صورت گیرد. اگر اسرائیلیها از حامی اصلیشان یعنی آمریکا بیشتر آموخته بودند، چنین خطایی مرتکب نمیشدند که اجازه اسطورهسازی از سنوار را با نمایش آخرین لحظات مقاومتش بدهند
پس از شهادت این چهره برجسته مقاومت فلسطین، نامنتظره بودن این رخداد سبب شد تا اسرائیلیها ذوقزده و سرمست از کشتن سنوار، دست و پای خود را گم کنند و هر آنچه را در مسیر ترور شخصیتش دنبال کرده و در واقع رشته بودند، پنبه کنند.
تصویری که به خصوص طی یک سال اخیر از سوی دستگاههای تبلیغاتی غربی به خصوص صهیونیستی از سنوار مخابره میشد، تروریستی خشن بود که از گروگانهای اسرائیلی گرفته تا همه مردم غزه را سپر بلای خود کرده تا به ماجراجوییهایش ادامه دهد.
همزمان با ترسیم این چهره، سنوار عنصری مشکوک در راس حماس تصویر میشد که برای همرزمانش و دیگر گروههای مقاومت در منطقه بسیار خطرناک و خطرساز است و نتیجه تصمیماتش در عملیات طوفان الاقصی هزینههای سنگینی برای کل منطقه به بار آورده است.
ثبت و انتشار آخرین لحظات زندگی سنوار نشان داد که نه او جاسوس بوده و نه از ترس مرگ مخفی شده بلکه متفاوت با دیگر رهبران شاخه سیاسی، کف میدان جنگ و در نزدیکترین فاصله با اشغالگران صهیونیست حاضر بوده است
نکته قابل تامل اینکه معمولا غربیها به خصوص آمریکاییها در مواقعی اینچنین، چنین خطاهایی را مرتکب نمیشوند چون از تبعات آن آگاهند و دیگر هرگز اجازه چگواراسازی از دشمنانشان نمیدهند. در جریان حمله به اقامتگاه بن لادن در ابوت آباد پاکستان که سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد، دیدیم که هیچ تصویری از لحظه کشتن این دشمن شماره یک آمریکا منتشر نشد و در نهایت حتی نگذاشتند بن لادن دفن شود و وی را به دریا انداختند تا مدفنی نداشته باشد. در عوض، تصویری هالیوودی از باراک اوباما و همراهانش ارائه دادند که عملیات حذف بن لادن را به اصطلاح رهبری میکردند.
در زمان ترامپ هم همین اتفاق افتاد و رئیس جمهوری سابق آمریکا کوشید بیشترین مانور را روی کشتن ابوبکر البغدادی بدهد و هیچ تصویری هم از عملیات منتشر نشد بلکه آمریکاییها به خصوص خود ترامپ روایتگری این ماجرا را به کل در دست گرفتند.
هر چند شخصیت جهادی سنوار به هیچ وجه با امثال بن لادن و البغدادی مشابهت ندارد اما اگر اسرائیلیها بیشتر از حامی اصلیشان یعنی آمریکا آموخته بودند، چنین خطایی مرتکب نمیشدند که اجازه اسطورهسازی از سنوار را با نمایش آخرین لحظات زندگیش بدهند؛ مبارزی که با دست قطع شده و حتی با سنگ و چوب هم دست از مقاومت نکشید.
سنوار متعلق به تاریخ است
رحمت مهدوی: قرن جدید، قرن موشکها، بمبها و جنگندهها است که فرماندهان را در اتاقهای امن و بسته عملیات مینشاند تا فرزندان ملت را راهی جنگ کنند ولی سنوار به سبک فرماندهان جنگهای قدیم در وسط میدان بود و قهرمانانه از آرمانهای خود تا لحظه آخر دفاع کرد
«رحمت مهدوی» تحلیلگر مسائل سیاسی نیز در گفتوگو با ایرنا اظهار میدارد: پیرمرد اکتبر، با طراحی طوفان الاقصی خاورمیانه را وارد دوران جدیدی کرد که بعید به نظر میرسد به این زودی به اتمام برسد. شاید به نظر برخی یحیی سنوار در برآوردهای خود دچار اشتباه محاسباتی شد و خارج از توان مبارزان فلسطین گام برداشت ولی اگر مقاومت فلسطین در این ۷۰ سال و در گام بعد پشتیبانی حزب الله نبود، یقینا اسرائیل در حال حاضر نه برابر عناصر مقاومت در لبنان و سوریه و یمن بلکه نزدیکی مرزهای ما در عراق جولان میداد. در چنین حالتی رویگردانی حماس و حزب الله از مقاومت را یک اشتباه محاسباتی میخواندیم. بنابر این سنوار، سیدحسن نصرالله و … صدها شهیدان جبهه مقاومت در محاسبات خود معیارشان صرفا بحث جغرافیای محدود به خاک سرزمینشان نبوده بلکه نگرانی از تصرف بیش از پیش خاک جهان اسلام از سوی صهیونیستها در وادادگی حاکمان جهان عرب مدنظرشان بوده است.
بدون شک مرد اکتبر که ۲۳ سال در زندان صهیونیستها بوده و از طرفی شهرکسازی آنها را روز به روز می دیده، نگران وضعیت انبوه فلسطینیهایی بوده که در اسارت صهیونیستها بودند چرا که خود سختیهای آن طی بیش از دو دهه با پوست و استخوان چشیده است. او نگران کوچک شدن روز به روز سرزمین فلسطین بوده که با شهرکسازی صهیونیستها کوچکتر میشده است. آشنایی کامل و عمیق او با افکار حاکمان رژیم صهیونیستی و اهدافشان برای تصرف هرچه بیشتر جهان اسلام و اراده آنها بر تحقق سودای نیل تا فرات، سالها او را برانگیخته تا سلاح جهاد را بر زمین نگذارد. برای رهایی از چنین وضعی، حمله اکتبر برآمده از چنین دغدغهها و نگرانیهایی و بر پایه بایستههای دینی و وطندوستی در برابر دشمن صهیونیستی به انجام رسید و نام سنوار را در تاریخ خاورمیانه برای همیشه به ثبت رساند.
سنوار متعلق به تاریخ است. او فرماندهی از جنس دوران قدیم بود. او از افسانههای تاریخی جنگ سربرآورد اما در حال حاضر میزیست. سنوار بدون شک یک فرمانده از نسل فرماندهان تاریخ قدیم بود. او به سبک جنگهای تن به تن وسط میدان بود و دلخوش به حضور سربازان در پیشانی میدان نبود. قرن جدید، قرن موشکها، بمبها، جنگندهها و … است که فرماندهان را در اتاقهای امن و بسته عملیات مینشاند تا فرزندان ملت را راهی جنگ کنند ولی سنوار به سبک فرماندهان جنگهای قدیم در وسط میدان بود و قهرمانانه از آرمانهای خود تا لحظه آخر دفاع کرد. از میان چند ده و شاید چندصد کیلومتر تونل، او وسط میدان را برای فرماندهی انتخاب کرد.
او به ترس پشت پا زد و در کنار سربازانش جنگید. حتی در لحظه آخر برای دورماندن از آخرین کینههای دشمن، خود را به حالت مردن نیاورد و تا نفس نهایی خود پنجه بر صورت دشمن زد و غرور و مردانگی خود را حفظ کرد.