کشورهای عربی باید برای “فردای پس از” جنگ غزه اکنون اقدام و برنامه ریزی کنند!

خلاصه تحلیل:

  1. چتم‌هوس، موسسه سلطنتی روابط بین‌الملل بریتانیا؛ در این تحلیل به آینده‌پژوهی در خصوص تصمیم کشورهای منطقه برای آینده جنگ غزه پرداخته‌است و تلاش کرده، قدم بعدی این کشورها را پیش‌بینی کرده و پیشنهادات خود را در این خصوص مطرح کند.

  2. چتم‌هوس اشاره می‌کند؛ با گذشت سه ماه از جنگ غزه هنوز کشورهای عربی هیچ راهبردی را برای مدیریت پیامدهای جنگ و تشکیل دولت فلسطین اعلام نکرده‌اند.

  3. دولت‌های منطقه تحت فشار افکارعمومی برای حمایت از فلسطین هستند و در مقابل نگران امکان گسترش جنگ در منطقه هستند.

  4. این اندیشکده بریتانیایی، با اشاره به ائتلاف‌های منطقه‌ای که سال گذشته با موفقیت همراه بودند، پیشنهاد می‌کند که امروز زمان واکنش و طراحی سناریو مناسب توسط این ائتلاف‌های منطقه‌ای برای آینده جنگ است.

  5. استراتژی اول و اصلی کشورهای منطقه، حمایت از آتش‌بس و سپردن طراحی سناریوی سیاسی و امنیتی به دولت بایدن بوده‌است. این کشورها بر این باورند که تنها با در دست داشتن آتش بس، بررسی نقش خود در روند پیچیده حل و فصل مشکل سیاسی را آغاز خواهند کرد با این حال، این استراتژی مملو از خطراتی است که می‌تواند هر چشم‌انداز بالقوه صلح را به تأخیر بیندازد.

  6. موسسه سلطنتی بریتانیا در ادامه بحث خود، به یک فکت مهم درباره امکان صلح اشاره می‌کند؛ «این که فرض کنیم روند صلح به طور طبیعی از این جنگ بیرون خواهد آمد یک اشتباه خطرناک است. بدون برنامه ریزی و سرمایه گذاری جدی منطقه ای در غزه، یک نتیجه بالقوه که می تواند تحقق یابد، بی قانونی و خلاء سیاسی فلسطین در کنار واقعیت تلخ قحطی، بیماری و مرگ است.»

  7. تحلیلگر چتم‌هوس در ادامه اشاره می‌کند که، خطر افزایش درگیری‎های منطقه‌ای، امکان تحقق آتش‌بس را بسیار کاهش می‌دهد.

  8. و در ادامه، عامل دیگری را که امکان آتش‌بس را مورد تردید قرار می‌دهد، عدم قطعیت این امر می‌داند و مشخصا اشاره می‌کند که؛ مذاکرات میان آمریکا، اسرائیل و حماس هنوز به جایی نرسیده و آمریکا هنوز نتوانسته اسرائیل ار از هدف غیرممکن خود، یعنی نابودی حماس منصرف کند.

  9. این تحلیل با این فرض که، تنها آمریکا این قدرت را دارد تا آتش‌بس را عملی کند، اشاره می‌کند که آمریکا درحال حاضر درگیر بحث‌های انتخاباتی خود شده و دولت بایدن لزوما به تنهایی و در این موقعیت نمی‌تواند آتش‌بس را عملیاتی کند.

  10. این تحلیل بخش پایانی خود را به یک مسئله مهم اختصاص داده‌است. آن‌هم اینکه؛ در دنیای ایده‌آل باید خود اسرائیلی‌ها وفلسطینی‌ها مشکلاتشان را حل کنند، اما دنیای امروز دنیای ایده‌آلی نیست و از طرفی تجربه تاریخی نشان داده که دخالت غربی‌ها در مسائل خاورمیانه هیچ‌گاه نتیجه مطلوبی برای آن‌ها نداشته‌است.

  11. به تعبیری می‌توان گفت؛ چتم‌هوس، پیش‌بینی می‌کند که آتشی بسی که به نحوی تمام مسولیتش به دوش آمریکاست، آینده نامعلومی دارد و اساسا تصمیم‌هایی که غربی‌ها برای منطقه اخذ کرده‌اند، نتیجه مطلوبی نداشته پس بهتر است که کشورهای منطقه که اکنون در یک موقعیت موفق ائتلافی قرار دارند، برای منطقه خود تصمیم بگیرند و از دولت فلسطین حمایت کنند.

 

با گذشت تقریباً سه ماه از جنگ ویرانگر غزه که منجر به کشته شدن بیش از 21000 فلسطینی شده است، هیچ کشور عربی به صورت جداگانه یا جمعی هنوز هیچ برنامه یا راهبردی را برای مدیریت پیامدهای جنگ یا ایجاد مسیری برای حمایت از تشکیل دولت فلسطین بیان نکرده است.

دولت‌های منطقه تحت فشار حمایت شدید مردم خود از فلسطین، مواظب عدم تایید کارزار نظامی اسرائیل و احتیاط از چالش‌های دیپلماتیک تفرقه‌انگیز منطقه‌ای – از جمله خطر درگیری های گسترده تر منطقه ای که می تواند حزب الله و ایران را درگیر کند – هستند، در عوض درخواست آتش بس را اولویت قرار داده و فاجعه انسانی را به عنوان نگرانی درجه یک مطرح کرده اند.

البته همان طور که برخی از وزرای راستگرای اسرائیل گفته اند، آن ها حق دارند جان مردم را نجات دهند و از “انتقال جمعیت” جلوگیری کنند، اما این نباید مانع همکاری کشورهای منطقه با یکدیگر در حمایت از فلسطینی ها شود. همچنین نباید آن‌ها را از ساختن موفقیت‌های ائتلاف‌های سال گذشته، یعنی؛ بین عربستان و ایران، امارات و ترکیه و قبل از آن بین “گروه چهار” یعنی عربستان، امارات، بحرین و مصر و قطر باز داشت.

برای حفظ این موفقیت ها و نشان دادن آژانس منطقه ای، اکنون زمان عمل دولت ها است.

خطرات به تاخیر انداختن چشم انداز صلح بالقوه

کشورهای منطقه امیدوار بودند که این طرح متمرکز بر آتش بس، دولت بایدن را برای اعمال فوریت و محدودیت بر اسرائیل تحت فشار قرار دهد. به عنوان بخشی از این استراتژی، کشورهای عربی از بحث در مورد بازسازی «روز بعد» و سناریوهای سیاسی یا امنیتی خودداری کرده‌اند و در عوض این بحث‌ها را به دولت بایدن واگذار کرده‌اند.

این کشورها همچنین نخواسته‌اند که اقدامات نظامی اسرائیل را مشروع جلوه دهند و از حمایت مالی از تلاش‌های بازسازی خودداری کنند، بدون اینکه تضمین کنند که اسرائیل چرخه‌های بمباران بیشتر را آغاز نخواهد کرد. آنها می گویند که تنها با در دست داشتن آتش بس، بررسی نقش خود در روند پیچیده حل و فصل سیاسی را آغاز خواهند کرد. با این حال، این استراتژی مملو از خطراتی است که می‌تواند هر چشم‌انداز بالقوه صلح را به تأخیر بیندازد – از جمله به تعویق انداختن بیشتر دیدگاه گسترده‌تر یکپارچگی منطقه‌ای که شامل اسرائیل نیز می‌شد.

این که فرض کنیم روند صلح به طور طبیعی از این جنگ بیرون خواهد آمد یک اشتباه خطرناک است ، همانطور که به نظر می رسد بسیاری از جمله رهبران سیاسی این کار را انجام می دهند. بدون برنامه ریزی و سرمایه گذاری جدی منطقه ای در غزه، یک نتیجه بالقوه که می تواند تحقق یابد، بی قانونی و خلاء سیاسی فلسطین در کنار واقعیت تلخ قحطی، بیماری و مرگ است.

خطر افزایش درگیری منطقه ای

به طور گسترده‌تر، دولت‌های منطقه از حملات 7 اکتبر حماس غافلگیر شدند که (در حال حاضر)روند دید وسیع تر کاهش تنش در سطح منطقه و تلاش‌های اتحاد چند سال گذشته را کند کرده است .

در ایجاد این نزدیکی ها، رهبران سراسر منطقه منافع ملی عمل گرایانه را در اولویت قرار داده بودند.

توافق نامه های آبراهام بین اسرائیل و امارات و بحرین، پذیرش مجدد سوریه در اتحادیه عرب، آشتی میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، و تنش زدایی ایران و عربستان سعودی – همگی دولت فلسطین را نادیده گرفتند.

یک توافق تاریخی عادی سازی بین اسرائیل و عربستان که پشتوانه آن واشنگتن بود نیز به منظور ایجاد یکپارچگی اقتصادی و منطقه ای بود. رویکرد فعلی، اگر تغییر نکند، مطمئناً این دستاوردها را به خطر خواهد انداخت.

انتظار برای دستیابی به آتش‌بس، روند حل و فصل سیاسی حساس و پیچیده را به تأخیر می‌اندازد که می‌تواند به راحتی با تشدید تنش‌های منطقه‌ای که هم‌اکنون در حملات حوثی‌ها در دریای سرخ و باب المندب و حملات حمایت شده توسط حزب‌الله در جریان است، مانع شود. مرز لبنان علاوه بر این، خشم منطقه‌ای در مورد تلفات و ویرانی‌ها در غزه به راحتی قابل غلبه نیست و خطر به تاخیر انداختن کارها را بیشتر می‌کند.

عدم قطعیت آتش بس

کشورهای حوزه خلیج فارس نیز باید وضعیت موجود را در نظر بگیرند: در حالی که دولت بایدن به تدریج اسرائیل را تحت فشار قرار می دهد تا عملیات خود در غزه را تغییر دهد، هنوز آتش بس حتمی نیست.

مذاکرات آتش بس میان اسرائیل، قطر، حماس و آمریکا ادامه دارد، اما هیچ اطمینانی وجود ندارد که چنین روندی منجر به آتش بس شود.

قتل اخیر صلاح العاروری، رهبر حماس در بیروت، خطرات منطقه ای گسترده تری را نشان می دهد که تنها در حال افزایش است. انتظار برای واشنگتن به تنهایی یا تا زمانی که اسرائیل به هدف غیرممکن خود یعنی ریشه کن کردن حماس دست یابد نیز نتیجه ای نخواهد داشت.

دولت بایدن به تنهایی نمی تواند سناریوهای «روز بعد» را در سال حساس انتخاباتی آمریکا مدیریت کند که می تواند شاهد بازگشت دونالد ترامپ به عنوان رقیب بایدن باشد. آمریکا تنها قدرتی است که می تواند آتش بس و راه حل سیاسی را بر اسرائیل و فلسطینیان تحمیل کند.

برای ورود دولت بایدن به مهار اسرائیل – به ویژه در سال انتخابات ریاست جمهوری – و همکاری دیپلماسی خلاقانه و ماجراجویانه با همه رهبران نماینده فلسطین، نیاز به تزریق اراده سیاسی توانا است.

در یک دنیای ایده آل، اسرائیلی ها و فلسطینی ها همه چیز را بین خود حل می کنند یا قدرت های منطقه ای هر دو طرف را برای حل بحران تشویق می کنند – نیازی نیست که قدرت های خارجی چیزی را بر منطقه خاورمیانه تحمیل کنند. مداخله غرب تاکنون به ندرت پایان خوبی داشته است.

دولت های منطقه مسئولیت دارند

درس های دردناکی را می توان و باید از مداخلات به رهبری غرب در عراق و لیبی آموخت، جایی که “روز بعد” طرح ها یا فاقد و یا ضعیف تصور و اجرا شدند. اگر ایالات متحده مایل است دیپلماتیک سخت برقراری آتش بس را که هیچ کشور دیگری نمی تواند انجام دهد و پارامترهای مذاکرات را تعیین کند، دولت های منطقه نیز مسئولیت دارند.

آن ها با روابطی که با هر دو طرف دارند، در موقعیت قدرتمندی قرار دارند تا نه تنها از چیزی که می تواند شبیه به روند صلح به سبک مادرید در سال ۱۹۹۱ باشد، حمایت کنند، بلکه نقش موثری در اجرای آن ایفا کنند.

این واقعیت حتی برای آن دسته از کشورهای منطقه که احساس می کنند قادر به پایان دادن به جنگ غزه از طریق ابزارهای دیپلماتیک نیستند نیز صادق است. اردن و ترکیه سفرای خود را از تل آویو خارج کرده و وحشت خود را از سیاست اسرائیل آشکار کرده اند. بنابراین آن ها نیز باید برای بی اعتبار نشدن بعد از این واقعه  برنامه ریزی کنند.

کشورهای حوزه خلیج فارس از مدت ها پیش به طور متقاعدکننده ای استدلال کرده اند که هرگز نباید از مذاکرات توافق هسته ای ایران خارج می شدند. در سال های پیش از جنگ غزه، آن ها خواستار به دست آوردن اختیارات بیشتر برای مدیریت منطقه خود شدند و موفق شدند.

بنابراین آن ها اکنون در موقعیت قدرتمندی قرار دارند تا مسئولیت رسیدگی به مسائل امنیتی منطقه خود از جمله حمایت از دولت فلسطین را بر عهده بگیرند.

 

https://www.chathamhouse.org/2024/01/arab-states-must-act-now-and-plan-day-after-war-gaza

 

منبع: چتم‌هوس

ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل

دیدگاهتان را بنویسید