آمریکا، تایوان و افسار اژدهای چینی

ارتش چین طی یک رزمایش نظامی بزرگ ناوهای خود را در اواخر هفته گذشته به نحوی در اطراف این جزیره پراکنده کرد که برخی از تحلیلگران بر اساس آن پیش‌بینی کردند احتمال دارد این اقدام برای کسب آمادگی جهت آغاز جنگ باشد. این اتفاق مشابه آن چیزی است که در روند جنگ اوکراین نیز رخ داد.

پکن می‌گوید اگر تایپه اعلام استقلال کند به تایوان حمله می‌کند. در مقابل تایوان نیز خواهان واگذاری آزادی عمل خود به حزب کمونیست چین نیست. در این میان آمریکا با پیروی از سیاست چین واحد تاکید دارد استقلال تایوان را به رسمیت نمی‌شناسد اما این به معنای اجازه به پکن برای تهاجم و یا تحت کنترل گرفتن جزیره نیست. با این حال تحولات کنونی به لحاظ تاکتیکی متاثر از روی کارآمدن یک رئیس‌جمهور جدایی‌طلب در تایوان است. پکن می‌خواهد این پیام را به لای ارسال کند که اگر او خواهان استقلال است باید برای جنگ آماده باشد.
آمریکا به‌عنوان یک هژمون وظیفه خود می‌داند که مانع از شکل‌گیری قدرت‌های منطقه‌ای در سراسر جهان شود. از این رو واشنگتن به دلیل ظرفیت‌های بالای چین، حتی با وجود فلاکت این کشور پس از جنگ جهانی دوم نگاهی ویژه به آن داشت. این نگاه امروز خاص‌تر نیز شده است زیرا چین تنها کشوری است که می‌تواند به قدرتی همتا با آمریکا بدل شود.
1. تایوان مهره‌ای مهم برای موازنه و مهار چین است. هربار که چین قصد خیزش داشته آمریکا می‌تواند با تایوان افسار اژدهای چینی را بکشد.2. تایوان یک مورد حیثیتی برای چین است و می‌تواند افکار مقامات پکن را به خود جلب کند. به همین دلیل واشنگتن از طریق تایپه قادر به ضربه حیثیتی به پکن و مشغول کردن مقامات چینی است.
3. آمریکا درباره تایوان سیاست «ابهام» را در پیش گرفته است. از نگاه واشنگتن اگر این کشور هرگونه تضمین امنیتی معتبری را در اختیار تایپه قرار دهد این امر می‌تواند مقامات تایوانی را برای اعلام استقلال جسور کند. در این صورت واشنگتن مجبور خواهد شد وارد یک درگیری نظامی با پکن شود.
سیاست ابهام از یک‌سو باعث کنترل رفتارهای تایوان شده و از سوی دیگر نیز به دلیل نگرانی چینی‌ها از واکنش نظامی آمریکا تاکنون از حمله به این جزیره خودداری کرده‌اند.
4. بخشی از طرح آمریکا درباره تایوان «پوچ» بازی کردن است. آنها قصد دارند این‌گونه نمایش‌دهند که خواهان حمله چین به این جزیره‌اند و مترصد آن هستند. خود این عمل یک بازدارندگی ذهنی در برابر نخبگان چینی ایجاد می‌کند زیرا چینی‌ها این‌گونه برداشت می‌کنند که هرگونه حمله به تایوان می‌تواند بازی در زمین آمریکا باشد.
5. آمریکا با زنجیره‌ای از جزایر چین را از شرق این کشور تا جنوب محاصره کرده است. این جزایر شامل ژاپن، فیلیپین و تایوان هستند. اگر تایوان از این زنجیره خارج شود، ضربه بزرگی به کمربند جزایر آمریکا حول چین وارد می‌شود. جزیره اوکیناوا متعلق به ژاپن که نیمی از نیروهای آمریکایی در این کشور را در خود جای داده است، تنها ۱۱۹۹ کیلومتر مربع مساحت دارد. تایوان تقریبا 30 برابر بزرگ‌تر از اوکیناوا بوده و می‌تواند فضای بیشتر و امن‌تری را در اختیار نیروهای آمریکایی قرار دهد. ژنرال داگلاس مک آرتور زمانی تایوان را یک ناو هواپیمابر غیرقابل غرق شدن آمریکا در نزدیکی چین نامیده بود.
6. آمریکا زمانی قادر به هیمنه و استفاده کامل ابزاری از یک دولت است که آن دولت به‌شدت دچار مشکل باشد. اصلی‌ترین متحدان آمریکا دولت‌های اوکراین، رژیم‌صهیونیستی و تایوان هستند. این کشورها به لحاظ ملت و موجودیت دچار مشکلند. مشکلات عمیق این دولت‌ها آنها را وادار می‌کند برای تداوم موجودیت و ثبات، خود را در اختیار آمریکا قرار دهند. از سوی دیگر وضعیت ویژه آنها مانع از برداشت‌های دقیق آنها از اوضاع شده و واشنگتن می‌تواند این دولت‌ها را برای مقاصد خود به هرسو بکشاند. نابود شدن اوکراین در جنگ با روسیه و فرسایش جدی رژیم‌صهیونیستی در جنگ با مقاومت غزه این مساله را نشان می‌دهد.
هرچند کشورهای قدرتمند به‌لحاظ نظری بهتر از دولت‌های نیم‌بند کی یف، تل‌آویو و تایپه می‌توانند منافع واشنگتن را تامین کنند اما این دولت‌ها به دلیل استحکام نیاز کمتری به حمایت‌های آمریکا داشته و با ثبات نسبی قادرند برداشت صحیح‌تری از واقعیت‌ها به دست آورند. این مساله باعث می‌شود آمریکا قادر به کشاندن چنین دولت‌هایی به هرسو نباشد.

 

 

سیدمهدی طالبی

دیدگاهتان را بنویسید