بازنگری نقش زن در خانه

اگر چنین سوالی مطرح شود که وظیفه زن در خانه چیست، اولین پاسخی که در فرهنگ ایرانیان به این سوال داده می‌شود، «خانه‌داری» است. اما خانه‌داری، مفهومی بسیار پرمناقشه است و در سال‌های اخیر سوالات اساسی از تعریف این مفهوم مطرح شده‌است.

در این راستا با فاطمه داداشی فعال رسانه‌ای گفت‌وگویی صمیمی داشتیم. داداشی ارشد فلسفه خود را از دانشگاه علامه طباطبایی اخذ کرده‌است، سابقه سالها کار در حوزه سبک زندگی در فضای مجازی را در کارنامه دارد و مدرس سواد رسانه است. این فعال رسانه در 19 سالگی ازدواج کرده و یک دختر 7 ساله دارد. خبرنگار جنس اول در راستای ضرورت بازنگری مفهوم خانه‌داری براساس تجربه زیسته با ایشان گفت و گوی صمیمی داشته‌ که مشروح آن در ادامه آمده‌است.

داداشی با بیان تجربه زیسته خود گفت: همه خانواده‌ها از خانه‌داری تعریفی را مطرح می‌کنند. ولی من تصور خیلی عینی نداشتم. زیرا من در خانواده پرجمعیت بودم و کمتر فرصت می‌شد کار خانه انجام دهم. بچه آخر بودم و خواهر برادر بزرگتر داشتم و خودم در فعالیت خانه‌داری خیلی شریک نبودم.

این فعال رسانه‌ای در ادامه گفت: اما وقتی ازدواج کردم کارهای خانه را انجام می‌دادم ولی نه به صورت سنتی که مادر خودم همه کارها را سفت و سخت انجام می‌داد. زیرا زمانی که خودم ازدواج کردم، دانشجو بودم و غالب روزها را دانشگاه می‌رفتم و اگر کاری را فرصت نمی‌کردم انجام بدهم همسرم خودش می‌آمد و انجام می‌داد.

 انجام کارهای خانه به‌صورت مشارکتی

داداشی با تاکید بر اینکه در خانه کارها را به صورت مشارکتی انجام می‌شود ادامه داد: به نوعی درکارهای خانه مشارکت داشتیم و همسرم نیز کمک می‌داد و سعی می‌کنیم کارها را به صورت مشارکتی انجام می‌دهیم. یک سری از کارها را من انجام می‌دهم و یک سری از کارها را همسرم انجام می‌دهد. زیرا من خودم محصل هستم و هم شاغل هستم. به طور معین مشخص نکردیم هرکسی چه کار بکند اما همیاری و همکاری داریم و باهم کارها را انجام می‌دهیم. در بحث کارهای نظافت و شستن نسبتا اشتراکی عمل می‌کنیم.

تصور عمومی از خانه داری

وی با اشاره به اینکه تصورات جامعه و مردم از امر خانه‌داری دارای مشکلاتی است اظهار داشت: تصور اطرافیان و آشنایان و توقع آنان بسیار متفاوت است. بیشتر مردم تصور می‌کنند خانم شاغل نیست و یا درس نمی‌خواند به همین دلیل خانم باید همه کار خانه را انجام می‌دهد. شاید انتظار به جایی است زیرا مردی که از صبح تا شب بیرون از خانه است نه اینکه وظیفه زن باشد ولی نوعی تعهد اخلاقی است که کارهای خانه را انجام دهد. اما به نوعی قبول ندارم که این توقع برای آقایان ایجاد شود که باید هر روز وضعیت خانه مرتب باشد. زیرا خانم‌ها هم روزهایی هستند که بنا به شرایط و روحیاتشان نتوانند کارهای خانه را انجام دهند.

داداشی با توضیح آسیبی که از تعریف سنتی خانه‌داری وجود دارد، گفت: آسیبی که در نگاه سنتی به خانه‌داری وجود دارد این است که زن باید همه کارهای خانه را انجام دهد. آسیب آن، فشاری است که به خود خانم وارد می‌شود. اگر زنی در مقاطعی نتواند با اشتیاق و خواست خودش کارهای خانه را انجام دهد و صرفا از روی اجبار این کار را انجام دهد به دلیل نگاه و فشار اجبارآمیزی که از بیرون روی خانم است، بی نشاط و انرژی می‌شود و این خودش را در زندگی نشان می‌دهد. خانمی که از صبح مشغول بشور و بساب است وقتی شب همسرش می‌آید خانه دیگر ممکن نیست که آن نشاط را داشته باشد که به اسقبال همسرش برود و همسر و فرزندانش را تامین عاطفی کند.

عرف غلط خانواده ایرانی

این فعال رسانه‌ای با اشاره به عرف‌های غلط موجود در جامعه ادامه داد: خانواده ایرانی عرف غلطی دارند که خانه باید هر روز و هر لحظه برق بیفتد و تمیز باشد و هیچ نقطه بهم ریختگی نداشته باشد. حتی در خانه‌ای که بچه‌دار هستند. باید این فرهنگ جا بیافتد که خانه‌ای که در آن بچه هست با خانه‌ای که در آن بچه نیست متفاوت است. هم‌چنین پدرهایی که بچه کوچک دارند نباید توقع داشته‌باشند که خانه همیشه تمیز باشند. حتی غذای به موقعی داشته باشند. این حرف را به این فرض می‌گویم که خانم شاغل و محصل هم نباشند. چون بخش اعظمی از وقت مادر برای بچه صرف می‌شود. قاعدتا نمی‌شود مثل قبل تمیز کردن و کارهای خانه را داشته‌باشد.

لزوم بازنگری در مفهوم خانه داری

داداشی با توضیح اینکه باید مفهوم خانه‌داری مورد بازنگری قرار گیرد گفت: ما معتقد هستیم زن مدیر داخلی خانه است. این مدیر خانه یعنی چی؟ یعنی زن وظیفه‌اش نیست که بشورد و بسابد و تمیزکاری انجام دهد. همان‌طور که در این راستا حدیث داریم: المرا الریحانه و لیست بقهرمانه. حضرت آقا اینطور قهرمان را تعبیر می‌کند که زن خدمتگزار کسی در خانه نیست و قرار نیست الزاما همه کارهای خانه و اهالی خانه را انجام دهد و کارگر اهل خانه باشد. بلکه زن مدیر خانه است.

وی ادامه داد: این مدیر بنا به مدیرت خودش تشخیص می‌دهد که من باید الان غذا درست کنم و کارها را انجام بدهم. در شرایطی مدیریت من اقتضا می‌کند که برای بخشی از کارهای خانه کارگر بگیرم. این کارگر گرفتن خدشه‌ای به خانه‌داری و مدیریت خانه وارد نمی‌کند. اتفاقا جزء ترفندهای مدیر است که بتواند بفهمد که چه وقتی باید کارهای خانه را انجام دهد. اگر برای من نشاط آن خانواده مهم است باید برای یک سری کارهای خانه کارگر بگیرم. زنی که برایش نشاط و استحکام خانواده مهم است قرار نیست تمام انرژی خود را صرف بشور و بساب کند.

باید زن تشخیص دهد که این فضای خانه که الان من می‌خواهم درس بخوانم و بچه‌داری کنم چطوری باید مدیریت شود؟ آیا باید مدیریت را صرفا چیزهای خاصی بدانم که همه چیز مرتب باشد و سرجای خودش باشد یا نه اولویت‌بندی کنم که اول به همسر و فرزندم برسم و تامین عاطفی کنم و در کنار تامین عاطفی خانواده بقیه کارها را بکنم؟ در کنارش هرچیزی که تاثیر می‌گذارد روی این تامین عاطفی را باید مدیریت کنم.

الگوهای متکثر مدیریت خانه

این فعال رسانه در پایان با تاکید بر اشتباه بودن الگویی واحد از خانه‌داری گفت: این خیلی اشتباه است که یک الگو واحد از خانه‌داری تعریف کنیم و برای همه تجویز کنیم. چون شرایط خانوادگی خانواده‌ها به شدت متفاوت است. تعداد بچه‌ها و شغل و درآمدها متفاوت است و نمی‌توانیم یک الگو واحد از خانه‌داری تعریف کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید