خادم ملت یا ارباب مردم؟!

رفتار متفرعنانه، زشت یکی از نمایندگان در مواجهه با معلمانی که برای درد و دل و بیان مشکلات خود به او مراجعه کرده بودند، نشانگر نگاه بالا به پایین این فرد به کسانی است که جایگاه امروزش و حضور در خانه ملت را مدیون آنهاست.

او در حالی بر کرسی ریاست کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس تکیه زده که گویی هنوز از بدیهیات ابتدایی آداب‌معاشرت و حفظ حرمت ارباب‌رجوع آگاه نیست و در سخیف‌ترین شکل ممکن و هنگام گلایه معلمان، دست در دهان کرده، خود را خارانده، صندلی‌اش را می‌چرخاند، با کاغذ صورتش را باد زده و تنقلاتی هم تناول می‌کند و با زبان بدن خود، بی‌حوصلگی و بی‌تفاوتی را مخابره می‌کند! انگار نه انگار که این نماینده، وکیل کسانی است که او را راهی مجلس کرده‌ و وظیفه بدیهی‌اش شنیدن درد و دل، مطالبات و مشکلاتشان است؛ آن‌هم یکی از شریف‌ترین و نجیب‌ترین اقشار جامعه.

در واقع فلسفه وجودی جایگاه این نماینده، داشتن گوش شنوا و دوندگی برای موکلین خود و تلاش برای به‌ثمر نشاندن خواسته‌هایشان است اما در خطایی بزرگ این رابطه، به‌شکل ارباب – رعیتی تجلی می‌یابد؛ اربابی که بر صندلی قدرت تکیه زده و رعایایی که نزد او عریضه برده‌‌اند تا شاید اربابی که در حال میل کردن است، گوشه چشمی هم به آن‌ها داشته باشد!

این اتفاق تلخ، اولین مورد از نگاه بالادست مسئولین، به‌خصوص ساکنین بهارستان نبوده و آخرین آن هم نخواهد بود. قطعاً حواشی نماینده‌ای که با کارمند گمرک درگیر شد یا فردی که به صورت سرباز راهور سیلی زد از یادها نرفته و ریشه تمامی این اتفاقات، عدم درک از فلسفه وجودی مناصب و تصورات غلطی است که برخی پیرامون کرسی‌های مسئولیت خود در ذهن می‌پرورانند.

برای عده‌ای، ایفای نقش در ساختار سیاسی و داشتن مسئولیت، به‌مثابه قرارگرفتن در جایگاهی بالاتر و اجازه‌دادن به خود برای نظراندازی از بالا به پایین است. در حالی که در ساختار جمهوری‌اسلامی که کارگزارانش با رای و نظر ملت انتخاب می‌شوند، این رابطه به‌شکلی معکوس برقرار است.

فرد مسئول در نظام، یعنی خادم ملت و به گفته بنیانگذار انقلاب، وظیفه مسئولین، خدمت به مردمی است که دست مسئولین را گرفته و بالا آورده‌اند و چه خوب است که نماینده تبریز و دیگر کسانی که خود را در جایگاهی بالاتر می‌پندارند، به وجدان‌های خود رجوع کرده و قضاوت کنند که چقدر به توصیه امام خمینی پایبند بوده و عمل کرده‌اند.

 

سامان مهراد

دیدگاهتان را بنویسید