سیاستگذاران تخریب به دنبال نهادینه کردن سیاست از کاه، کوه ساختن هیاهوی اخراج برخی از اساتید دانشگاه به دلایل مختلف و استخدام دیگری به جای آنها به عرصه تاخت و تازهای خبری در حوزه رسانه ای تبدیل شده است. بطوریکه هر فرد و هر کانال و وبسایت خبری ولو محدود درباره آن اظهار نظر داشته و کرده است.
حقیقت امر این است که آنچه بواسطه اخراج برخی از اساتید در دانشگاه ها روی داده است ورای نگاه علمی و غیر علمی به این اتفاق، مسئله ایست که در چارچوب ساختاری روی داده است. بطوریکه وقتی فردی به یک ساختار یا سیستم باوری نداشته و خود را از آن جدا می پندارد در وهله اول نباید در در قاموس تعیینی آن کنش کند. چونکه کنش در چارچوب آنچه بدان باوری نیست یک فریب است. از سوی دیگر باید خاطر نشان کرد که هر ساختاری برای خود قاعده و الزاماتی دارد و کسی که این قاعده و چارچوب را نمی پذیرد مسلماً نباید انتظار به پذیرش آن از سوی ساختار داشت، در حالیکه آن فرد ساختار را قبول ندارد و تایید نمی کند.
شق دیگر این ماجرا تاختن به حضور و معرفی افراد جایگزین از سوی جریاناتی ست که مدعی فهم دمکراتیک از علم و دانشگاه می باشند. بطوریکه این دسته جات به اصطلاح دمکرات و تساهل گرا، برای مقابله به مثل با اقدام اخراج، بجای عیب یابی و ریشه یابی از این تصمیم و اقدام و پرسش از ماهیت فکری و لسانی افراد اخراجی، به سمت جایگزین ها هجمه می آورند. بنحویکه ضمن طرح جایگاه شغلی این افراد بدون در نظر داشتن سوابق علمی آنها در این باره سعی در مشوش سازی فضا را در برنامه شان دارند. اتفاقی که درباره سعید حدادیان و امیرحسین ثابتی و … در این روزها می بینیم.
نکته جالب توجه در این باره هماهنگی رسانه ای در این باره از سوی رسانه های تبعیدی خارج نشین و رسانه های وابسته سیاسی به جریانی خاص در داخل(سایت انتخاب) می باشد. این هماهنگی نه تنها در عرصه تیتر زنی و عنوان گذاری خبری بلکه در حوزه اولویت بندی خبری نیز بطرز خاصی دیده می شود. در حقیقت آنچه در این باره آشکار می باشد و باید از آن به عنوان یک پروژه مشترک نام برد تلفیق و ترکیب این موضوع با التهاب سازی های در عرصه دانشگاهی – اجتماعی و سیاسی می باشد.
از این رو انتظار می رود که در حوزه رسانه ای ضمن آگاهی بخشی های لازم و کافی در این باره، مردم را نسبت به خطرات و تهدیداتی که در ذیل این پروژه در حال پیگیری می باشد، مطلع ساخت؛ در واقع انجام درست و به موقع این مسئولیت رسانه ای مذکور از یکسو مانع شکل گیری فضای التهاب اجتماعی و دانشگاهی خواهد شد و از سوی دیگر موجب تنویر افکار عمومی و مانع القا فریب رسانه ای از سوی دیگر خواهد گردید.