گفت‌وگو؛ نه تحلیل‌های اتوبوسی !

گفت‌وگو عمری به درازای تاریخ بشریت دارد. درست از آن زمانی که انسان خود را دارای زبان دانست نیاز به گفت‌وگو را درک کرد. به عبارت دیگر از بُعد جامعه‌شناختی و فلسفی انسان موجودی اجتماعی یا مَدَنی بالطبع هست و در این راستا عنصر گفت‌وگو مهم‌ترین ابزار در برقراری ارتباطات و حضور انسان در عرصه اجتماعی است. این شعار زیاد سرداده می‌شود که تنها راه‌حل، یا بخش عمده‌ای از چاره کار، با گفت‌وگو و رفت و برگشت‌های نظری گره خورده است. همچنین در سنت دینی ما بر گفت‌وگو بسیار تأکید شده است؛ به طور مثال در قرآن کریم در سوره ملک خداوند کسانی که خود را از شنیدن و فهم نظرات دیگران محروم می‌کنند و یا از تعقل ورزیدن اجتناب می‌کنند، شایسته عذاب الهی می‌داند.

به تعبیر حضرت امیرالمؤمنین:« مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَاءِ، یعنی آن كه پيشاپيش راي ها تاخت، درست را از خطا باز شناخت.» ابن میثم، شارح معروف نهج‌البلاغه که غالباً مشی و سبک عرفانی را در کار خویش پیگیری می‌کند در شرح این کلام مولا می‌آورد:« لا شكّ أنّ المتصفّح لوجوه الآراء و المفكّر في أيّها أصوب لابدّ أن يعرف مواقع الخطأ في الامور و مظانّها. و هو ترغيب في الاستشارة و الفكر في استصلاح الأعمال قبل الوقوع فيها، یعنی ترديدى نيست كسى كه انواع نظرها و انديشه ها را بررسى كند تا بفهمد كدام درست تر است ناگزير جاهاى اشتباه در كارها و موارد آن را خواهد شناخت. اين سخن براى وادار ساختن به مشورت با ديگران و انديشيدن در باره اصلاح كارها مقدّم بر انجام آنهاست.» حضرت امیر همچنین در جای دیگری می‌فرمایند:« اَللَّجاجَةُ تَسُدُّ الرّأیَ، یعنی لجاجت و خودكامگی، فكر سلیم و نظر شایسته را از انسان سلب می‌كند.»

حال یکی از شرایط ایجاد یک گفت‌‌وگوی سالم و مثمر ثمر را این دانسته‌اند که دیالوگ دو طرف بر مدار اندیشه و موضوعات جدی شکل بگیرد. اگر این شرط نباشد دیگر شاهد گفت‌وگو نیستیم، بلکه فضای جدل‌گونه‌ای را خواهیم دید که افراد در پی مغلوب ساختن طرف مقابل خود به هر قیمتی هستند.

بحث سیاسی بین مردم ایران چیز عارضی نیست، بلکه به قدری فراگیر شده است که با ذات و خُلقیاتمان عجین شده است. کمتر همنشینی و مجلسی است که درآن به شوخی یا جدی حرف‌ها سیاسی پیش نیاید. از تاکسی خطی تا کلاس درس مدرسه و دانشگاه همگی محلی برای اظهار نظر سیاسی ما ایرانیان است. با این‌حال عمق مباحث و موضوعات مطروحه سیاسی به اندازه فراگیری‌اش شدت ندارد، به طوری که عبارت «تحلیل‌های اتوبوسی» را بر روی نظرات سطحی، بی ‌پایه و غلطی گذاشتند که افراد در باب سیاست بیان می‌کنند و نوعی کنایه از بی‌ارزش بودن آن تحلیل است. متأسفانه امروزه تحلیل‌های اتوبوسی را در مکان‌های مختلف و از سوی جناح‌های گوناگون چپی و راستی و میانه شاهد هستیم و بدِ ماجرا آن‌جایی است که این نظرات و تفکرات بی‌پایه سیاسی منشأیی برای کنش و واکنش مدنی و اجتماعی بشوند!

فرهنگ سیاسی به طور کلی در طول حیات سیاسی و اجتماعی یک جامعه و تحت تاثیر عوامل مختلفی چون وضعیت اقلیمی و جغرافیایی، ساختار نظام سیاسی و اجتماعی، شرایط تاریخی، نظام اعتقادی، آداب و رسوم، نظام اقتصادی و… شکل می‌گیرد و سپس در یک فرایند مستمر جامعه‌پذیری سیاسی نهادینه می‌شود و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

مطالعه؛ بالاخص خواندن آثار تاریخ سیاسی کشور یکی از راه‌های بالا بردن فرهنگ سیاسی است، تا بدان وسیله بتوان تحلیل‌ها و نظرات صحیح‌تری نسبت به موضوعات کشور داشته و از راه لغزش و جناح‌بندی‌های احساسی به دور باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید