لنین گفت: دهههایی هستند که هیچ اتفاقی در آنها نمیافتد اما هفته هایی وجود دارند که به اندازه دهه ها اتفاق در آنها رخ می دهد. شاید زمان فروپاشی دیوار برلین (۱۹۸۹) تا حمله روسیه به اوکراین (۲۰۲۲) را به عنوان دهه هایی که در آنها حادثه مهم رخ نداده بتوان نامید. اما مطمئناً هفتههای پس از تهاجم روسیه در ۲۴ فوریه، حوادث مهمی رخ داده که باعث ایجاد تغییراتی در سیستم بین الملل خواهد شد.
رویداد اصلی این است: روسها به طور رسمی به مشتریان گاز خود – در ۲۳ مارس – اطلاع دادند که شرایط تجارت از این پس برای همه کشورهای «غیر دوست» به «روبل برای گاز» خواهد بود. یعنی آنهایی که تحریم های مالی یکجانبه را علیه روسیه اجرا کردند).
اتحادیه اروپا که برای ۴۰ درصد گاز خود به روسیه وابسته است (این میزان برای آلمان بیشتر است، یعنی ۶۰ درصد)، ادعا کرده است که پرداخت به روبل برای قراردادهای گازی که به یورو یا دلار بسته شده اند، «برخلاف حرمت قرارداد» است.
آلمان و فرانسه درخواست ولادیمیر پوتین مبنی بر پرداخت به روبل از خریداران خارجی گاز روسیه را رد کردند و آن را نقض غیرقابل قبول قرارداد دانستند و تاکید کردند که این مانور به منزله باج گیری است.
جنگ اقتصادی همه جانبه
از دیدگاه روسیه، حرکت روبل برای فروش گاز روسیه اجتناب ناپذیر بود. وزارت خزانه داری ایالات متحده در ۲۸ فوریه اعلام کرد که دارایی های بانک مرکزی روسیه را که در ایالات متحده نگهداری می شود، متوقف می کند.
تحریمها علیه روسیه در حالی گسترش یافت که دولتهای گروه جی هفت و اتحادیه اروپا در ۲ مارس اقدام به مسدود کردن دسترسی بانکهای اصلی روسیه به سیستم پرداخت بینالمللی سوئیفت کردند و حدود نیمی از ۶۳۰ میلیارد دلار ذخایر ارز خارجی و طلای بانک مرکزی روسیه را مسدود کردند.
«دیمیتری مدودف»، رئیسجمهور سابق روسیه و معاون شورای امنیت کنونی گفت: «آنها داراییهای مؤسسات مالی و حتی بانک مرکزی روسیه را مصادره میکنند و حتی از توقیف این داراییها و به عبارتی ملی کردن آنها صحبت میکنند. خوب ببینید، این یک جنگ بدون قاعده است.
همانطور که یکی از حقوقدانان واشنگتن بیان کرد، سلب مالکیت ذخایر ارز خارجی بزرگترین چکش در انبار ابزار است و نشان دهنده یک جنگ اقتصادی تمام عیار بدون محدودیت است.
این امر نه تنها توانایی مسکو برای دفاع از روبل را از بین می برد بلکه این سابقه باعث تجدید نظر وزارتهای دارایی در سراسر جهان خواهد شد تا ذخایر ارزی خود را بانکی کنند – به ویژه در اکثر کشورهایی که در اقدام تحریم روسیه از ایالات متحده و اتحادیه اروپا جانبداری نکردهاند و ممکن است در آینده با یک درگیری بالقوه با دولتهای ایالات متحده یا اتحادیه اروپا مواجه شوند.
با وجود فشار قابل توجه ایالات متحده امریکا، امارات از رای گیری در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای محکومیت تهاجم روسیه خودداری کرد. تولیدکنندگان کلیدی اوپک، عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی، برخی از بزرگترین صندوقهای دارایی مستقل جهان را اداره میکنند – آیا برنامه جهانیگرایانه سیاست خارجی ایالات متحده یا اتحادیه اروپا عامل خطر جدیدی در پیشبینیهای آنها خواهد بود؟
بانک مرکزی روسیه در ۲۵ مارس – دو روز پس از گزارش طرح «بدون روبل، بدون گاز پوتین» – اعلام کرد که قیمت ثابتی را – ۵۰۰۰ روبل – برای هر گرم طلا تعیین می کند. در بازار بین بانکی، روبل در برابر دلار حدود ۸۳ معامله شد و پس از سقوط به پایین ترین سطح ۱۵۰ روبل برابر هر دلار در ۷ مارس، به شدت به سطوح قبل از تهاجم بازگشت. کرملین در ۳۰ مارس اعلام کرد که تمام انرژی و کالاهای صادراتی روسیه – نفت خام، محصولات تصفیه شده، فلزات، الوار، گندم و کود – می تواند به روبل قیمت گذاری شود.
«جهانیگرایان» در برابر «ملیگرایان»
در بازار کالاهای جهانی، ممکن است دوران ارزهای منطقه ای در راه باشد و به قول مدودف، اعتماد به ارز ذخیره دلار مثل غبار صبحگاهی محو شود. در یک حرکت، سلب مالکیت ایالات متحده و اتحادیه اروپا از ذخایر بانک مرکزی روسیه، دلار و یورو را برای روسیه بی ارزش کرد.
یک نظم جهانی مالی دوشاخه جدید در حال شکل گیری است، و تنها مذاکرات سخت یا تشدید تنش میان ایالات متحده و ساختار تجارت بین المللی تحت تسلط اتحادیه اروپا که از سیستم برتون وودز بیرون آمده است (جهان گرایان) و گروهی از کشورهای مبتنی بر منابع که دارای ارزهای مورد حمایت صادرات کالا هستند (ملی گراها) را تعیین می کند.
تحریمهای مالی جهانیگرایان علیه روسیه ملیگرا به ضدحمله اقتصادی پوتین با طرح «بدون روبل، بدون گاز» منجر شد. این یک پیام ساده برای آلمان بود که هیچ جایگزینی فوری برای گاز روسیه که به شدت به آن وابسته است ندارد. در پاسخ، دولت آلمان روز چهارشنبه مرحله اول قانون اضطراری را فعال کرد تا کشور را برای سهمیه بندی احتمالی گاز آماده کند.
فراتر از تاکتیک های فوری در مواجهه با مسئله روبل/گاز روسیه-آلمان، انحلال احتمالی سیستم مالی جهانی تک قطبی تحت هژمونی دلار/یورو و هژمونی چند قطبی در حال شکل گیری است.
اردوگاه «جهانیگرایان» در زرادخانه خود بانکها و مؤسسات مالی پیشرو جهان از جمله صندوقهای تامینی وال استریت و آژانسهای چندجانبه مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را در اختیار دارد. این اردوگاه را مجمع جهانی اقتصاد («جمعیت داووس»)، آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، بوروکراسی تغییرات آب و هوایی سازمان ملل، غولهای دره سیلیکون و جریان اصلی بینالمللی و رسانههای اجتماعی نمایندگی میکنند.
«مشاوران متخصص» مانند هیئت بیندولتی سازمان ملل در مورد تغییرات آب و هوا (IPCC) و آژانس بینالمللی انرژی خواستار توقف فوری سرمایهگذاریهای جدید در سوختهای فسیلی به نفع فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر شدهاند.
اما افزایش کنونی قیمت نفت و گاز و بحران انرژی اروپا در زمستان امسال، آژانس بینالمللی انرژی را بر آن داشت تا وضعیت سبز معمول خود را تغییر دهد و در ماه سپتامبر از روسیه بخواهد که «برای افزایش دسترسی به گاز به اروپا و اطمینان از پر شدن ذخیرهسازی به سطوح کافی برای آمادهسازی برای گاز، اقدامات بیشتری انجام دهد.
برخلاف فدرال رزرو ایالات متحده و قدرت عظیم آن در ایجاد اعتبار، بانک مرکزی روسیه قادر به حمایت از ارز خود فراتر از آنچه که از تراز تجاری خود به عنوان صادرکننده کالا به دست می آید، نخواهد بود.
در اردوگاه «ملی گرایان»، یک سیستم ارزی جهانی مبتنی بر منابع پدیدار خواهد شد، با قابلیت تبدیل روبل، یوان و روپیه به ارزش سوختهای فسیلی، کشاورزی، فلزات و سایر کالاهای اولیه صادر شده توسط کشورهای غنی از منابع، تقاضای فزایندهای توسط کشورهای در حال توسعه کم منابع مانند چین، هند و روسیه جهت بررسی جایگزین هایی برای سیستم پرداخت بین بانکی وجود دارد.
گفته لنین مبنی بر اینکه دهههایی هستند که هیچ اتفاقی در آنها نمیافتد اما هفته هایی وجود دارند که به اندازه دهه ها اتفاق در آنها رخ می دهد.، برای توضیح رویدادهای پس از تهاجم روسیه به اوکراین مناسب به نظر میرسد.
«نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» پس از تحریمهای مالی ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر روسیه که اساساً ذخایر ارزی این کشور را مصادره کرد، با مشکل مواجه شده است. مطمئناً در مورد مرگ دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان تا به امروز اغراق شده است، اما احتمال کاهش ارزش آن در آینده ای نزدیک وجود دارد.
اکنون باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا در هفتههای آتی، ظهور دنیای چندقطبی با ارزهای منطقهای و بلوکهای تجاری رقیب کالا، آغاز پایان هژمونی دلار و سیستم طولانی مدت برتون وودز است یا خیر.