با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
مذاکرات وین به لحظات حساس خود رسیده است و افراد و گروههای مختلف در حال گمانهزنی درخصوص آن هستند. در روزهای اخیر اما فایل تصویری مربوط به یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی پخش شده که معتقد است در توافقی که در آینده اعلام خواهد شد نه تنها هیچ تحریمی رفع نخواهد شد که تضمین و راستیآزمایی نیز در آن لحاظ نشده است. سیدمحمود نبویان حتی معتقد است این مذاکرات تفاوتی با مذاکرات دولت گذشته نداشته و حتی حداقلهای برجامی نیز در آن رعایت نشده است. این درحالی است که اولاً هنوز متن توافق احتمالی منتشر نشده؛ ثانیاً مذاکرهکنندگان همچنان در حال مذاکره در وین هستند و تا زمانی که بر سر همه مسائل توافق نشود نمیتوان به طور جدی از پایان مذاکرات سخن گفت.
اما دلواپسی های به حق جامعه و بخصوص جریان انقلابی بیش از پیش لزوم تبیین در این خصوص را نشان میدهد. در ادامه به برخی از ویژگیهای مذاکرات کنونی، دستاوردها و نقاط اختلاف آن با گذشته پرداخته شده است؛
یکم؛ مذاکرات در دولت سیزدهم تفاوت ذاتی با مذاکرات در دولت یازدهم و دوازدهم دارد. در حالی که دولت قبل سرنوشت تمام کشور و نظام را در حالت تک گزینهای قرار داده بود، اساساً دولت سیزدهم نگاه حیاتی به این موضوع نداشته است. تحرکات دولتمردان سیاسی و اقتصادی کشورمان در فعال سازی دیپلماسی اقتصادی، توجه به ظرفیتهای داخلی و تحرکات شبانه روزی و جهادی آنها خود گواه بر این مسأله است که با توافق یا بدون توافق وین، دولت عزم جدی در پیشبرد امور کشور و اصلاحات اساسی دارد. از همین رو متهم کردن دولت به ادامه مسیر دولت گذشته با واقعیت تطابق ندارد.
دوم؛ مذاکرات رفع تحریم از زمان دولت دوازدهم آغاز شده بود. رویه مذاکرات به قدری خسارتساز و خطرناک بود که رهبرانقلاب در میانه گفتوگوهای عراقچی و 1+4 صراحتاً اعلام کردند که پیشنهادهای امریکاییها متکبرانه، تحقیرآمیز و غیرقابل نگاه کردن است. بعدها علی واعظ مسئول میز ایران گروه امریکایی بحران هم فاش کرد یکی از پیشنهادهای دولت بایدن به دولت روحانی آزادسازی تنها یک میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران در ازای دست کشیدن کشورمان از غنیسازی 20 درصدی بوده است. این پیشنهاد ناچیز درحالی بود که امریکاییها با توجه به رویه دولت گذشته احساس میکردند بار دیگر میتوانند با آبنباتی جدید اهرم فشار مهم کشورمان را از دست ایران خارج کنند. این رویه با قدرت گرفتن دولت سیزدهم و باز کردن گره مذاکرات از سرنوشت کشور متوقف شد و تیم امریکایی پیام این تغییر را بخوبی احساس کرد.
سوم؛ مصوبه راهبردی مجلس با مجری ضعیفی روبهرو بود که از هر تریبونی برای تخریب قانون راهبردی و فرستادن پالس اختلاف و چند صدایی استفاده میکرد. دولتمردان کنونی نه تنها خود را به حقوق قانونی کشور متعهد میدانند که بهترین مجری برای قانون مهم و راهبردی مجلس بودند. این تصویر از ایران متحد و قوی در برابر زیادهخواهیهای امریکا خود نقشی مهم در میدان مذاکرات داشته است.
چهارم؛ خطوط قرمز نظام همواره ثابت بوده است. به گواه مقامات حاضر در مذاکرات وین یک تا شش، امریکاییها تلاش جدی داشتند تا با عبور از این خطوط قرمز، مذاکرات موشکی و منطقهای را در توافق احتمالی بگنجانند. موضوعی که زمزمههای آن هم در داخل توسط برخی مقامات دولت قبل و رسانهها و چهرههای رسانهای وابسته به آنان نیز اشاره میشد و حتی از جهت رسانهای نه تنها مخالفتی با مذاکره مستقیم با امریکا نشان داده نمیشد بلکه از مذاکره با این کشور در موضوعات فرابرجامی نیز استقبال میکردند. اما دولتمردان کنونی با تقویت دیپلماسی دوجانبه و جلوگیری از اتحادسازی ایالات متحده، روابط ایران و کشورهای دوست را تقویت کرده و با ایجاد محوری جدید در طول مذاکرات نه تنها به هیچ عنوان اجازه مطرح شدن موضوعات فرابرجامی را نداده است بلکه خط قرمز مذاکره با امریکا را نیز نادیده نگرفته است.
پنجم؛ تیم بایدن تلاش داشت تا نه تنها محدودیتهای هستهای کشورمان افزایش یابد که زمان اجرای برجام نیز طولانیتر شود. این سیاست دولت امریکا تحت عنوان «طولانیتر و قویتر» مطرح شده بود و توسط تیم رابرت مالی بشدت پیگیری میشد. با وجود این تیم مذاکرهکننده کشورمان از هرگونه برجام پلاس جلوگیری کرده و اجازه نداده تا برجام سکویی برای خواستههای بیشتر کشورهای غربی شود. امریکاییها همواره درصدد بودند تا امتیازات بیشتری را از تهران دریافت کنند اما به سد تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم برخورد کردند.
ششم؛ مذاکرهکنندگان امریکایی تلاش داشتند تا برای پیروزی در افکار عمومی جهان و همچنین شرطی کردن اقتصاد کشورمان مسائلی چون مذاکره رودررو با هیأت ایرانی، توافق موقت و تعیین ضربالاجل را مطرح کنند. هیأت مذاکرهکننده کشورمان نه تنها ضربالاجلهای ادعایی را مورد توجه قرار نداد که در پیگیری خطوط قرمز کشورمان دچار تردید نشد و با هرگونه توافق موقت بشدت مخالفت کرد. ایران همچنین مذاکرات را عزتمندانه و بدون رودررویی با عضو خارج شده از توافق پیش برد تا امریکا بدون تهیه بلیت و پرداخت هزینه وارد این اتاق نشود.
هفتم؛ امریکا حتی در صورت نتیجه دادن گفتوگوها و رسیدن به توافق احتمالی هم به سرعت نمیتواند به عنوان عضو برجام شناخته شود. این کشور در راستای راستیآزمایی مورد درخواست ایران باید پشت درب اتاق منتظر بماند تا پس از اجرا شدن تعهدات و راستیآزمایی که گفته میشود سه ماه به طول میانجامد اجازه ورود به برجام را پیدا کند.
هشتم؛ رفع تحریمها علیه کشورمان طبق خطوط قرمز مشخص اتفاق خواهد افتاد. همچنین سازوکاری نیز برای اطمینان از رفع تحریمها طراحی شده است تا همچون گذشته رفع تحریم نمایشی در ازای تعهدات ایران به کشورمان فروخته نشود. طبق این سازوکار برخی مبادلههای اقتصادی مد نظر قبل از ورود امریکا به برجام انجام خواهد شد و پس از اطمینان کامل از آن تعهدات اساسی ایران صورت خواهد گرفت.
نهم؛ نکته قابل تأمل آنکه ایران توانسته خواستههایی را به طرف مقابل تحمیل کند که بر اساس آن تضمین ذاتی مورد انتظار کشورمان تحقق یابد. به عنوان نمونه امریکا درصدد بوده است تا سانتریفیوژهای IR-6 کشورمان طبق تفاسیری از برجام به طور کامل نابود شود. اما تیم ایرانی با توجه به سابقه بدعهدی امریکا بر خواسته خود پافشاری کرده تا سانتریفیوژها در اختیار کشورمان باقی بماند. این مسأله میتواند در صورت تخلف احتمالی امریکا، سرعت بازگشتپذیری کشورمان نسبت به قبل را به طور ویژهای سریعتر کند. همین مسأله باعث افزایش ریسک بدعهدی مجدد طرف غربی خواهد شد.
دهم؛ علاوه بر مسائلی که به تضمین ذاتی برجام ارتباط دارد، تیم مذاکرهکننده جهت موظف کردن ایالات متحده تضمین حقوقی و سیاسی آن را نیز درنظر گرفته است. بر این اساس با اصلاح برخی عبارتهایی که مربوط به تعهدات این کشور است ایالات متحده «متعهد» میشود که به تعهدات خود عمل کند و در صورت هرگونه تخلف ایران برای هر اقدام متقابلی حق قانونی خواهد داشت. هر چند که تیم مذاکرهکننده راضی به تعهدات کاغذی نبوده و برخلاف تیم قبل، قائل به خوشعهدی امریکاییها نیست و به همین دلیل زیرساختها و شرایط لازم برای بازگشت به نقطه فعلی را حفظ کرده است تا در صورت تخطی امریکا از تعهداتش شرایط را به حالت قبل برگرداند.
این مسائل نشان میدهد که نه تنها تیم مذاکرهکننده بر خطوط قرمز تأکید داشته که مذاکرات به صورت عزتمندانه و حکیمانه پیگیری شده است. با وجود این نباید از این مسأله غافل بود که مذاکرات رفع تحریم در چهارچوب توافق نامتوازن و پراشکال برجام صورت گرفته است؛ این بدان معنا بوده که حل مشکلات برجامی با موانع جدی روبهرو بوده که خود، کار سخت مذاکرهکنندگان کنونی را نشان میدهد. هر چند که با درایت تیم مذاکرهکننده ضربهای حقوقی به ساختمان برجام زده شده است. اکنون با قوت بیشتری میتوان گفت در صورت حصول توافق، انتشار متن و گفتوگو درخصوص جزئیات آن مشخص خواهد شد که در طول این ماهها دیپلماتهای انقلابی کشورمان چه تلاشهای مهمی را انجام دادهاند.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.