رابطه دانشگاه و اندیشکده؛ (تفاوت‌ ها، موانع و محرک هایی برای همکاری‌)

در واقع، علت های مختلفی در این باب مطرح شده اند، اما آن چه مسلم است توجه به این نکته است که عدم شناخت کافی میان اندیشکده ها و دانشگاه ها و سو برداشت های موجود میان این دو موجب شکل گیری موانع ارتباطی میان آن ها شده است. در کنار این موانع، محرک هایی نیز وجود دارند که می توانند موجب همکاری هرچه بیشتر آن ها شوند. از این رو، در این مطلب سعی بر آن است تا نگاهی به تفاوت ها، موانع و محرک های ارتباطی میان اندیشکده ها و دانشگاه ها داشته باشیم تا این امر آغاز کننده فصل جدیدی از پژوهش ها در این زمینه باشد.

ضرورت توجه به این موضوع:

در فرایندهای سیاست پژوهشی، هر بازیگر مزیت نسبی مختص به خود را دارد. رویکرد سیستماتیک دانشگاه ها و اولویت سنجی اندیشکده ها می تواند همکاری را برای هر دو سودمند کند. هم چنین، منابع مالی و انسانی گسترده دانشگاه ها و دسترسی محققان آن ها به سیستم ها و منابع لازم برای تحقیقات نظری طولانی مدت در کنار تمرکز آن ها بر نشر دستاوردهای علمی – پژوهشی موجب شده است که اندیشکده ها از پتانسیل ها و نقاط قوت آن ها برای تاثیرگذاری بیشتر خود بهره ببرند. دانشگاه ها نیز در رابطه ای متقابل از اندیشکده ها برای عملیاتی کردن پروژه های پژوهشی خود استفاده می نمایند.

مروری تاریخی بر پیدایش اندیشکده و دانشگاه:

بدون شک این دو نهاد از مهم ­ترین نهادهای شکل دهنده جهان مدرن هستند. ازاین رو، بررسی سیر تاریخی آن ها کمک شایانی به فهم نقش هایشان در جهان امروز و ایده پردازی برای نقد و بهبود جایگاهشان در آینده خواهد داشت.

در بررسی تاریخ پیدایش دانشگاه ها اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. اما قطع به یقین، چنین مرکز آموزشی در تمدن های باستانی خاور دور شکل گرفته است. بسیاری معتقدند که اگر دانشگاه را یک موسسه دانشجویی فرض کنیم، آکادمی افلاطون قدیمی ترین دانشگاه در باختر بوده است و سند تاریخی هم بر این ادعا وجود دارد. واژه لاتین ”Universitas“ ابتدا در عصر یونان باستان و روم احیا شد که به کمک آن تلاش می کردند ویژگی های آکادمی افلاطون را شرح دهند. در این دوران و تا سال های متمادی، آموزش و تربیت شاگردان از نقش های محوری دانشگاه ها محسوب می شده است. زمینه اجتماعی شکل گیری این گونه از دانشگاه ها، انتقال حکمت و دانش به نسل بعد بوده است. به مرورزمان با گذار جدی که در دانشگاه ها بر اثر ایده های روشنگری رخ می دهد، دانشگاه ها فعالیت های خود را از آموزش صرف به آموزش – پژوهش تغییر می دهند. دیگر انتقال دانش گذشتگان به نسل جدید تنها کار ویژه دانشگاه ها محسوب نمی شود، بلکه آن ها با انجام پژوهش ها به دنبال کشف حقیقت و توسعه علوم می روند. در مقابل، ظهور صنعتی شدن و وقوع جنگ جهانی دوم برای نخستین بار تبیین کننده نقش و اهمیت اندیشکده ها در نظام حکمرانی ملی بود. انبوه مشکلات و عدم توانایی دولت ها در کنترل و حل بسیاری از آن ها، نقش اندیشکده ها را به عنوان بازوهای مشورتی دولت ها بیش از پیش برجسته نمود. باگذشت زمان و پشت سر گذاشتن جنگ جهانی دوم و جنگ سرد نیز آن ها ماهیت خود را حفظ می نمایند، ولی کارکردها و اهداف مختلفی را برای خود مطرح می کنند. زیرا بازسازی خرابی های ناشی از جنگ و توجه به سازندگی، اندیشکده ها را از نهادهای مشورتی نظامی صرف خارج می سازد و مسائلی مثل اصلاح نظام حکمرانی و سیاست گذاری را در صدر توجهات آن ها قرار می دهد.

تفاوت های موجود میان اندیشکده و دانشگاه:

تفاوت در وظایف

مراکز تحقیقاتی دانشگاهی، دانش بشری را گسترش می دهند و مزایای چنین گسترش دانشی را در اختیار جامعه قرار می دهند و درعین حال به پیشرفت آموزش و پژوهش و توسعه روابط جدید با صنعت کمک می کنند. در مقابل، اندیشکده ها با طرح موضوعات جدید، بیان دیدگاه های جایگزین و گسترش گزینه های سیاستی، جنبه های دموکراتیک حکومت ها را تقویت می کنند.

تفاوت در اولویت ها

پژوهش، خروجی ثانویه دانشگاه هاست و ممکن است در اوقات فراغت افراد و یا به وسیله بودجه خارجی که برخی ارگان های دولتی به دانشگاه ها اختصاص می دهند، صورت بپذیرد. درصورتی که برای اندیشکده ها از اولویت های اصلی آنان محسوب می شود و اندیشکده ها قبل از انجام پروژه های پژوهشی خود ناگزیر به جلب حامیان مالی می باشند.

تفاوت در نگرش ها

سنت ها و نگرش های متفاوت در دانشگاه ها و اندیشکده ها موجب شده است که گاه به جای همکاری، رقابت را انتخاب کنند. متخصصان اندیشکده ها معتقدند که حل مسائل سیاستی باید بر اساس تقاضای واقعی و نه ملاحظات نظری هدایت شود. در مقابل، دانشگاهیان معتقدند که موضوعات از پیش تعیین شده بر اساس کاوش های علمی، رویکرد بهتری برای حل مشکلات ارائه می دهد. ازاین رو، آن ها اندیشکده ها را به دلیل منحرف شدن نتایج به نفع موقعیت های از پیش تعیین شده مورد انتقاد قرار می دهند.

تفاوت غایتی در ارائه پروژه های پژوهشی

پروژه های پژوهشی و انتشار آن ها، گاه برای ارزیابی و سنجش اساتید و پژوهشگران دانشگاهی صورت می پذیرد. در واقع، ارزیابی دانشگاهیان بر اساس نشریات پژوهشی که توسط اکثر دانشگاه ها یا موسسات آموزش عالی انجام می شود، در درجه اول برای ارتقای رتبه این موسسات و اطمینان از ارتقای توانایی های کارکنان آن ها است. درصورتی که در اندیشکده ها هدف از انجام پروژه های پژوهشی، سودمندی اجتماعی و بعضا جلب نظر سیاستگذاران است.

تفاوت در نیروی انسانی

کار در موسسات دانشگاهی برای آن دسته از پژوهشگرانی جذاب است که به دنبال شغل بلند مدت و درآمد پایه تضمین شده باشند. آن ها بر این اعتقادند که وجود یک درآمد ثابت در کنار انجام مشاوره های سیاستی تا حدودی دغدغه های معیشتی آن ها را رفع می نماید؛ بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از کسانی که دارای مهارت های پژوهشی هستند، شغل در موسسات آموزش عالی را ترجیح دهند. در مقابل، اندیشکده ها برای آن دسته از پژوهشگرانی جذاب است که از نظام سلسله مراتبی و وظایف ثابت دانشگاهی گریزان اند. آن ها بر این اعتقادند که وجود درآمدهای ثابت در کنار مزایایی که دارد، گاه پژوهشگران را از تولید نوآوری های خود باز می دارند.

تفاوت در کارکردها

اندیشمندان علوم انسانی باتوجه به فضا های سیاسی – اجتماعی و دوره های زمانی مختلفی که در آن زیست می کنند، کارکردهای مختلفی را برای اندیشکده و دانشگاه در نظر گرفته اند که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود.

مک گان در کتاب اندیشکده ها و مشاوره سیاستی در ایالات متحده، مهم ترین کارکرد اندیشکده ها را این گونه برشمرده است:

  1. اعتمادسازی در نهادهای عمومی به منظور تقویت مشروعیت دولت ها

  2. میانجی گری میان دولت و مردم برای پیشبرد بهتر سیاست ها

  3. شناسایی، بیان و ارزیابی مسائل سیاستی، پیشنهادها و برنامه های دولتی

  4. تبدیل ایده ها و مشکلات در حال ظهور به موضوعات سیاستی

  5. تفسیر مسائل، رویدادها و سیاست ها برای رسانه های الکترونیکی و چاپی به جهت تسهیل درک عمومی از مسائل سیاست داخلی و بین المللی

  6. تشکیل یک انجمن سازنده برای تبادل ایده و اطلاعات بین ذی نفعان اصلی در روند تدوین سیاست ها

  7. پرورش نیروی انسانی آگاه برای قوه مقننه و شاخه های اجرایی دولت

  8. خرد متعارف، روش های استاندارد عملکرد، و “تجارت معمول” بوروکرات ها و مقامات منتخب دولتی را به چالش کشیدن.

کارکرد دانشگاه ها اما متفاوت است؛ خلاصه آن را می توان به صورت موردی این گونه بیان کرد:

  1. کارکرد اصلی دانشگاه ها به عنوان موسسات آموزش عالی، ارائه دانشجویانی توانمند و خود راهبر است که مستقل و با اعتماد به نفس هستند و از طریق راهنمایی یا وظایف مدنی که دارند به جامعه کمک می کنند.

  2. تقویت جامعه پذیری افراد

  3. تجهیز فارغ التحصیلان به منظور دستیابی به شغل مناسب

  4. ارائه نقد منطقی و به موقع در حوزه های سیاست عمومی و زندگی اجتماعی و اقتصادی

  5. توسعه و تجاری سازی فناوری

  6. ارتباط با صنایع و کمک به صنعتی شدن بسیاری از ایده ها

تفاوت در خروجی ها:

مخاطبین متفاوت، نوع کارکنان، اهداف متنوع و … از جمله عواملی هستند که موجب تفاوت در خروجی های پژوهشی اندیشکده ها و دانشگاه ها شده اند. معمولا متقاعدکردن سیاستگذاران در مدت زمان کوتاه، سادگی و روانی مطالب، مخاطبین متنوع و … موجب شده است تا اندیشکده ها به پژوهش های سیاستی روی بیاورند. در مقابل؛ پژوهش های نظری بلندمدت، بسط و گسترش علوم، نظریه پردازی و آزمون وخطا فرضیه ها و … موجب شده است تا دانشگاه ها خروجی های متفاوتی داشته باشند. مشخصات خروجی های هر دو نهاد، در جدول زیر به صورت خلاصه آورده شده است.

معیار مقایسه نوشتار دانشگاهی نوشتار سیاستی
حوزه حرفه ای استادان و دانشجویان فارغ التحصیل کارمندان دولت، کارمندان بخش غیرانتفاعی، گروه های مدافع، شهروندان
شکل ها مقالات کنفرانسی، مقالات نشریه ای، کتب خلاصه ها، یادداشت ها، دادخواست ها، گزارش های هیئت دولت
مخاطب هدف دانشگاهیان سیاستگذاران
اهداف نظریه پردازی و آزمون فرضیه متقاعدکردن مخاطبان، ارائه اطلاعات، بررسی سیاست های بدیل
تاکید نظریه پردازی قوی، استفاده زیاد از شواهد متقاعدکننده، کوتاه، جمع وجور و بهنگام

مقایسه سبک های نوشتاری حرفه ای (پیناک، ۲۰۱۱: ۱۴۴)

محرک هایی برای همکاری های بیشتر:

۱.   وجود درآمد اضافی:

مشاوره سیاستی در اندیشکده ها و دریافت دستمزدهای بالا منجر شده است تا بسیاری از کارکنان دانشگاه، زمان های اضافی خود را در اندیشکده ها سپری کنند.

۲.   سهولت در انتشار پژوهش ها:

فاصله زمانی کوتاه و سهولت در انتشار موجب شده است تا بسیاری از پژوهشگران موجود در دانشگاه ها، آثار پژوهشی خود را در اندیشکده ها منتشر نمایند.

۳.   اعتبار دانشگاهی:

اعتبار بالا دانشگاه ها گاه موجب می شود تا بسیاری از افراد حاضر در اندیشکده ها، علاقه مند به پژوهش و تدریس در دانشگاه ها باشند. هم چنین، حضور افراد دانشگاهی در هیئت مدیره اندیشکده ها، بر میزان اعتبار اندیشکده ها می افزاید.

۴.   تامین مالی آسان:

بسیاری از حامیان مالی در صورتی حاضر به اعطای کمک های مالی می شوند که شاهد همکاری های علمی میان هر دو نهاد باشند. ازاین رو، پروژه های پژوهشی مشترک برای حامیان مالی جذاب تر است.

موانع موجود برای همکاری:

بوروکراسی گسترده دانشگاه ها

بوروکراسی در سازمان ها همانند شمشیری دو لبه عمل می کند. از یک سو منجر به نظم بخشی و قاعده مندی امور می شود و از سوی دیگر، مانع بسیاری از ابتکارات و نوآوری هایی می شود که در پیشرفت سازمان ها بسیار تاثیرگذارند. وبر بوروکراسی را نوعی اقتدار عقلانی – قانونی می دانست که در آن ساختار سلسله مراتبی حاکم است؛ خط فرمان یا اقتدار سازمانی در همه قلمرو های فعالیت آن استقرار یافته است؛ و خبرگان و متخصصان بر آن حکومت می کنند. ازاین رو اگر نیاز به بوروکراسی را معادل انتظام بخشی به امور بگیریم، ویژگی است که در تمامی سازمان ها نشانه هایی از آن وجود دارد. اما نکته مهم آن است که بوروکراسی همیشه در این سطح باقی نمی ماند و گاه تمایل دارد که از مرزهای انتظام بخشی فراتر رود و بر بیشتر بخش های یک سازمان سایه افکند. نفوذ گسترده این بوروکراسی گاه موجب دخالت بازیگران خارجی در تصمیمات درون سازمانی می شود و گاه فرایند اخذ تصمیمات را دشوار و طولانی می کند.برای مثال، سطح بالای بوروکراسی در دانشگاه ها موجب آشفتگی در برقراری ارتباط آن ها با سایر بازیگران عرصه علمی – پژوهشی می شود. یکی از این بازیگران، نهادهای سیاست پژوهی مثل اندیشکده ها می باشند. در این گونه مواقع برای برقراری ارتباط با دانشگاه ها، طی شدن فرایند رسمی از نیازهای ضروری است که باید در نظر گرفته شود. درصورتی که اندیشکده ها تمایل دارند تا فرایندهای اداری را دور بزنند و برای ارتباط گیری با دانشگاه ها با افراد مشتاق همکاری به صورت مستقیم وارد مذاکره شوند.

عدم فرهنگ مشارکتی

فرهنگ مشارکتی یکی از راه های به اشتراک گذاری اطلاعات و تبادل اندیشه هاست. بدون آن درک محدودی از آنچه هر یک از طرفین باید به طرف مقابل ارائه دهند، وجود دارد که این امر منجر به عدم آگاهی نسبت به نقاط ضعف و قوت یکدیگر و سوء ظن متقابل به انگیزه های یکدیگر می شود. فرهنگ مشارکتی؛ گفتگو، استدلال و مشورت را به عنوان واحدهای اصلی تجزیه – تحلیل در نظر می گیرد و معتقد است که یک تحقیق عمیق و خوب از ارتباطات و تعاملات بین بازیگران مختلف عرصه پژوهشی به دست می آید. یکی از راه های برقراری ارتباطات در این زمینه، ایجاد گفت و گو های سیاستیاست که در فرایند به اشتراک گذاری اطلاعات با بازیگران سیاستی مختلف از طریق کنفرانس ها، کارگاه ها، سمینارها، گزارش ها، رسانه ها و رویدادهای مختلف حاصل می شود. امری که در دانشگاه ها توجه چندانی به آن نمی شود و فقط در برخی از اندیشکده ها رایج است.

کمبود منابع موردنیاز

تقویت تعاملات میان نهادهای پژوهشی نیازمند وجود منابعی است که گاه به سختی به دست می آیند. منابع انسانی با مهارت های مشارکتی موردنیاز از اساسی ترین مولفه هایی هستند که هر دو نهاد باید دارا باشند. به دلیل انعطاف بیشتری که اندیشکده ها در ساختار و کار ویژه های خود دارند، نیروی انسانی موجود در آن ها علاقه بیشتری از خود برای تعریف پروژه های پژوهشی مشترک نشان می دهد. از جهتی دیگر نیز فضاهای قابل استفاده برای برگزاری همایش ها و رویدادهای مشترک و هم چنین منابع مالی و فناورانه ای که دانشگاه ها دارند، موجب شده است تا درخواست های بیشتری از سوی اندیشکده ها برای همکاری های مشترک پدید آید. کمبود و خلل در هر یک از منابع ذکرشده موجب تضعیف همکاری میان آن ها می شود.

پیشنهادات:

  1. بسیاری از فعالیت های پژوهشی صورت گرفته در دانشگاه ها، بدون استفاده از نتایج آن ها برای مدت طولانی رها می شوند. آثار پژوهشی اندیشکده ها نیز اغلب اوقات از دیدگان پژوهشگران دانشگاهی پنهان می مانند. ازاین رو، ایجاد پایگاه های اطلاعاتی مشترک میان دانشگاه ها و اندیشکده ها کمک بسزایی در معرفی محصولات پژوهشی و افزایش همکاری میان آن ها ایفا می نماید. در واقع از این طریق، پژوهشگران هم در اندیشکده ها و هم در دانشگاه ها به راحتی به یکدیگر دسترسی پیدا می کنند و زمینه های انجام پروژه های تحقیقاتی مشترک را فراهم می نمایند.

  2. برگزاری رویدادهای آموزشی مشترک، زمینه انتقال تجربیات بیشتری را فراهم می کند. دانشگاهیان اغلب با پژوهش های بنیادی آشنایی بیشتری دارند و در نقطه مقابل نیز افراد موجود در اندیشکده ها تجربه های ارزنده ای در انجام تحقیقات کاربردی دارند. ازاین رو، برگزاری رویدادهای آموزشی مشترک موجب می شود تا بسیاری از روش ها و تجربیات پژوهشی بدون صرف هزینه های کلان انتقال یابند.

  3. دانشگاه ها دارای بوروکراسی های پیچیده با رویه های سفت و سختی هستند که کارایی لازم برای نیازهای فوری سیاستگذاری را کاهش می دهد. در مقابل، اندیشکده ها بیشتر قادر به بازسازی و تغییر موقعیت خود پیرامون نیازها، چالش ها و فرصت های سیاستی هستند که از جانب دولت ها یا سایر سازمان های غیرانتفاعی برای آن ها فراهم می شود. در واقع، انعطاف پذیری رویه ای آن ها، دانشگاهیان مستقر در دانشگاه ها را که به دنبال درگیرشدن در فرایندهای سیاستگذاری هستند، جذب می کند. در مقابل، شبکه های دانشگاهی که آن ها به اندیشکده ها می آورند، اغلب اعتبار اندیشکده ها و آینده نگری استراتژیک آن ها را افزایش می دهد. ازاین رو، توصیه می شود تا دانشگاه ها و اندیشکده ها به تبادل نیروی انسانی میان خود مبادرت ورزند.

  4. تامین مالی در شکل دادن به تعاملات میان دانشگاه ها و اندیشکده ها بسیار مهم است. دانشگاه های بخش دولتی ممکن است منابع مالی برای انجام تحقیقات اولیه را فراهم کنند. ازاین رو در بسیاری از موارد، همکاری توسط اندیشکده ها برای افزایش احتمال دریافت کمک هزینه های تحقیقاتی برای طرح های مشترک دنبال می شود. در نقطه مقابل نیز جذب منابع خارجی توسط اندیشکده ها اغلب، دانشگاهیان را به مشارکت در تحقیقات مشترک برمی انگیزد. ازاین رو، هر دو گروه از موسسات تمایل دارند منابع و شیوه های مالی متفاوت، متقابل و منحصربه فردی داشته باشند تا در مواقع لزوم به تقویت خود بپردازند.

  5. هدف پژوهش دانشگاهی به طور معمول ترویج بحث های تک رشته ای است و به شدت توسط پروتکل های نظری و روش شناختی کنترل می شود. در مقابل، تحقیقات سیاستی مستلزم سطوح بالایی از بین رشته ای بودن و انعطاف روش شناختی است. ازاین رو، پروژه های تحقیقاتی مشترک منجر به نفوذ ویژگی بین رشته ای و انعطاف پذیری روش شناختی در تحقیقات دانشگاهی می شود و همچنین دقت نظری و روش شناختی را نیز در تحقیقات اندیشکده ها افزایش می دهد.

جمع بندی

در این مطلب سعی بر آن بوده است تا شناسایی اولیه ای از ارتباط میان اندیشکده ها با دانشگاه ها صورت پذیرد. ارتباط میان این دو نهاد باتوجه به تفاوت ها، محرک ها و موانعی که میان آن ها وجود دارد، مورد بررسی قرار گرفت. بررسی این مولفه های سه گانه به ما نشان داد که هر یک از نهادهای یاد شده دارای خلا هایی هستند که تنها از طریق همکاری با یکدیگر موفق به پرکردن آن ها خواهند بود. ازاین رو، به هر مقدار که این دو نهاد سعی در تقویت ارتباطات میان خود داشته باشند، قدرت تاثیرگذاری آن ها نیز افزایش پیدا خواهد کرد که این امر می تواند به نوبه خود شکاف موجود میان دانش و سیاستگذاری را بیش ازپیش پر نماید.

خلاصه جدولی:

اندیشکده دانشگاه
تعریف سازمانی که پژوهش های سیاستی در زمینه های مختلف باهدف توانمند ساختن بازیگران حوزه سیاستگذاری برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه تولید می کند. موسسه آموزش عالی که امکاناتی را برای تدریس و تحقیق دانشجویان فراهم می کند و مجاز به اعطای مدارک علمی است.
نحوه ثبت لزومی به ثبت آن ها وجود ندارد باید از نظر قانونی به عنوان یک دانشگاه ثبت شده باشد
زمینه های تاریخی شکل گیری جنگ جهانی و انباشت مشکلات بعد از آن ظهور عصر روشنگری
مخاطب سیاستگذاران، مدیران و مردم پژوهشگران و جامعه نخبگانی
روش شناختی میان رشته ای تک رشته ای
ورودی مسائل سیاستی موجود در زمان حال یا آینده مسائل علمی انباشته شده و موجود در زمان حال
کارکرد کشف مسائل مهم در تمامی موضوعات جامعه و ارائه راهکار و روش های راهبردی و کاربردی کمک به تربیت نیروی انسانی کارآمد برای بخش های مختلف جامعه
خروجی خلاصه های سیاستی، یادداشت ها، گزارش های هیئت دولت کتب، مقالات و نشریات دانشگاهی
علت پیدایش حل مسائل شناخت حقیقت
علت گسترش گسترش نظام های دموکراتیک، پدیده جهانی شدن و رشد اطلاعات و افزایش پیچیدگی های سیاسی سرعت پیشرفت علم، تلاش در جهت اصلاح علوم، کشف واقعیات در خصوص مسائل جدید علمی
نوع مسائل سیاستی علمی
فایده تصمیم سازی در عرصه های سیاستی، آموزش و تربیت پژوهشگران و بعضا سیاستگذاران، شبکه سازی میان طیف گسترده ای از بازیگران تولید یا اصلاح علم، گسترش چارچوب های نظری، آموزش و تربیت دانشجویان
هدف اولیه پژوهش آموزش
درگیر در سیاستگذاری باید تا حد زیادی در سیاستگذاری مشارکت داشته باشد الزامی برای درگیرشدن در حوزه سیاستگذاری ندارد
حضور در تعاملات سیاستی باید در تعاملات سیاستی شرکت کنند لزومی به شرکت در تعاملات سیاستی وجود ندارد
نوع کارمندان تمام وقت، پاره وقت معمولا تمام وقت
ویژگی مدیران پژوهشگرانی با زمینه های تجاری و سیاسی، جوانان دارای ایده و دغدغه مندی که رویکرد حل المسائلی دارند دانشمندان و پژوهشگران برجسته ای که معمولا مدارج عالی را طی نموده اند
دانش و ظرفیت استفاده شده گفتگو، استدلال و مشورت داده ها، مدل های موجود

دیدگاهتان را بنویسید