با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
منازعه پر شدت غرب و روسیه بر سر مسائل اوکراین نشان میدهد که صحنه بینالملل در سالهای آینده و تا شکلگیری یک نظام مشخص حقوقی و عادلانه دستخوش رخدادهای پرتنش خواهد بود. برخی ناظران سیاسی اعتقاددارند که حوادث رویداده در اوکراین بی شباهت به بحران موشکی کوبا نیست با این تفاوت که آمریکای بایدن بهمراتب ضعیف از دوران کندی است و واشنگتن بهشدت در حال افول است.
کییف و کابل دو اقلیم متفاوت با سرنوشت مشابه
بایدن در رقابتهای انتخاباتی با ترامپ؛ گفته بود که پوتین میداند که اگر من رئیسجمهور آمریکا شوم دوران استبداد وی و ترساندن آمریکاییها و کشورهای شرق اروپا تمام میشود. اما پس از عملیات روسها در اوکراین، به طرز عجیبی آمریکا مدل کمکهای خود را از فاز حالت تهاجمی به تدافعی تغییر داد. جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، گفته است که جو بایدن هیچ تصمیمی برای اعزام نیروی نظامی به اوکراین ندارد. او به خبرنگاران توضیح داده است که بایدن درباره ارائه کمکهای ام.ن.یتی، اقتصادی و انسان دوستانه آمریکا به مردم اوکراین، با سران کنگره در تماس است.
نوع مواجهه آمریکا با مسئله اوکراین سه تحلیل جالب توجه دارد:
برخی از ناظران مواضع جدید واشنگتن را نشانه شکلگیری مجدد نظام دوقطبی و بازتولید مناسبات پس از ج.ن.گ جهانی دوم میدانند. بعضی دیگر از مفسران قدرتنمایی روسیه در ماجرای اوکراین را نشانه بالینی بازگشت روسیه به عرصه جدی رقابتهای بینالمللی تلقی می کنند. دسته سوم از تحلیلگران این تنشها را آخرین رویاروییها و اعلام وجود نظام پیشین بینالملل تفسیر کردهاند. در هر سه تحلیل نشانههای مهمی وجود دارد که ایران درک دقیقی از تحولات بینالمللی داشته و بهجای بازی با ورقهای یکقطب خاص به استراتژیهای بالندگی و بازدارندگی همه جانبه روی آورده است.
واقعیت آن است که تحولات میدانی در اوکراین با دیگر اهمیت دوباره ابزارهای ام.نی.تی- ن.ظ.امی را نشان داد. تا پیشازاین بعضی از نظریهپردازان حوزه بینالملل و برخی سیاستمداران با اشاره به تمرکز توجهات در آمریکا، اروپا و آسیا (ج.ن.گ اقتصادی میان واشنگتن و پکن) در مسائل اقتصادی میگفتند مزیتهای اقتصاد بهمرور بهجای مسائل ن.ظ.امی نشسته و از اهمیت آن در پازل قدرت ملی و بینالمللی کاسته است.
بعضی دیگر به تحول عظیم در حوزه مخابرات و الکترونیک (متاورس) معتقد بودند توانمندیهای سایبری اهمیت ابزارهای نظامی را تحت تأثیر قرار داده و از اولویت خارج کرده است. برخی دیگر هم با اشاره به قدرت رسانه و افکار عمومی (مالتی مدیا) میگفتند قدرت نرم بر قدرت سخت ن.ظ.امی غلبه کرده و آن را به حاشیه برده است. اما ماجرای اوکراین نشان داد که این گزارهها از آنچنان استحکامی برخوردار نیستند. بدون تردید اقتصاد و سرمایه، قدرت سایبری و ج.ن.گ نرم هرکدام بهصورت جداگانه نقشی مهم در تحولات دارند ولی هنوز این موضوعات در پازل قدرت یک کشور به نقش اول را نداشته و هنوز قدرت ن.ظ.امی به همراه هوشمندی رهبران در استفاده درست و بهنگام از آن در فرمول قدرت جایگاه ویژهای دارد.
پس از آغاز عملیات روسیه در خاک اوکراین برخی از کاربران شبکههای اجتماعی با یادآوری جمله عجیب هاشمی رفسنجانی پس از امضای برجام و توجه به مزیت اقتصادی به جای قدرت بازدارنده و دفاعی گفتند: شخصی که میگفت دوران م.و.شکها تمامشده است، حالا نیست تا ببیند که تضمینهای غرب چه بلای غم انگیزی بر سر اوکراینی ها آورده و چگونه کشوری که خودش را یکشبه خلع سلاح کرد حالا برای ام.نی.ت دست گدایی دراز کرده است! یکی دیگر از کاربران نیز نوشته است که پیشازاین نیروهای ناتو این بلا را بر سر دولت غنی نیز آورده و بردن سگ و گربههای خویش را به کمک به مزدوران خود در کابل ترجیح دادند.
درسهایی درباره بازدارندگی از درون
در تحولات اوکراین، روسیه با استفاده از قدرت ن.ظ.امی خود موفقیت برنامه غرب درباره اوکراین را با سؤالات و ابهامات زیادی مواجه کرد. متقابلاً آمریکاییها و انگلیسیها هم حتی بهگونهای احتیاطآمیز از «گزینه ن.ظ.امی» سخن به میان نمیآورند. این خود گواه آن است که در مؤلفههای مرتبط با قدرت ملی یک کشور قدرت ن.ظ.امی حرف اول را میزند. حتی کشورهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی که از قدرت اقتصادی نسبتاً مناسبی برخوردارند ولی به دلیل فقدان توانمندیهای ن.ظ.امی نمیتواند در تحولات جهانی و منطقهای معطوف به قدرت به ایفای نقش ملی خود بپردازد و لذا همواره در ذیل سیاست قدرتهای دیگر تعریف میشود. تصویر سفیر ژاپن در کیف بالباس سامورایی بیش از آنکه نشانهای بر قدرت آنها در تحولات جهانی باشد تصویری مضحک از توانایی آنها در مناسبات جهانی است.
یا مثلاً کشوری مانند عربستان و امارات به دلیل آنکه فاقد قابلیتهای ن.ظ.امی- ام.ن.یتی بومی هستند در باتلاق یمن گرفتارشدهاند، نتوانست موفقیتی به همراه بیاورند تا جایی که «عادل الجبیر» وزیر خارجه سابق سعودی در گفتگویی با شبکه آمریکایی CNN میگوید: «تنها چیزی که ما همیشه تلاش میکنیم تا متحدانمان را به آن تشویق کنیم این است که در هر موضوعی در منطقه، ما را نیز سهیم کنند یا دستکم ما را هم مدنظر داشته باشند». این جمله نشان ای از آن است که تا زمانی که امنیت خود را از بیگانه تمنا کنید هیچ ضمانتی برای دوام آن وجود ندارد. خارج کردن پاترویوت های آ.م.ری.کایی از عربستان پس از روی کار آمدن بایدن نشانهای آشکار بر این ماجراست.
تاریخ انقلاب اسلامی به ما میگوید که تضعیف قدرت ن.ظ.امی ایران همواره در دستور کار غرب بوده است. همین حالا که مذاکرات ه.سته.ای میان ایران و غرب جریان دارد، مقامات آ.م.ری.کایی و انگلیسی همواره در هنگام مذاکره و پیش و پسازآن روی قدرت ن.ظ.امی ایران تمرکز کرده و راهحل پرونده ه.سته.ای را در کاستن از قدرت ن.ظ.امی میدانند و درنهایت وقتیکه میخواهند دلایل مذاکره هستهای با ایران را ذکر کنند به اطمینان یافتن از مهار قدرت ن.ظ.امی ایران اشاره مینمایند. این موارد بهخوبی نشان میدهد که هر کشوری برای پاسداری از قدرت ملی خود باید موقعیت ن.ظ.امی خود را دائماً تقویت نماید. همین دو هفته پیش رسانههای آمریکایی فاش کردند که ارتش آمریکا طی سه سال اخیر بمبهای اتمی خود را نوسازی و بهروزرسانی کرده است!
ت.ح.ر.یم چقدر بر بازدارندگی مؤثر است؟
در ج.ن.گ اوکراین موضع قاطع روسها و چابکی در واکنش، سبب انفعال غرب گردید. در موقعیتی که غربیها از ت.ح.ر.یم اقتصادی سخن میگویند و ناتو در مقابل تحرک ن.ظ.امی ارتش روسیه و مانور اخیر آن دستبهکاری نمیزند و به عبارتپردازی بسنده میکند نشان میدهد که غرب در حالت انفعال قرار دارد. حال تصور کنید که روسیه بهجای واکنش صریح و سریع به صدور بیانیه و اظهار نظرات رسانهای بسنده میکرد، امروز ن.ظ.امیان ناتو در دریای سیاه و دریای آزرف مستقر بودند و مرزهای روسیه در معرض تهدید ام.نیت.ی بود و از اعتبار روسیه کاسته شده بود.
از سال ۲۰۱۹ به اینسو آ.م.ر.یکاییها در حدود ۱۴ میلیارد دلار در روسیه سرمایهگذاری کرده و در برابرش سرمایهگذاری مسکو در آمریکا کمتر از ۴ میلیارد دلار است. از سویی روسیه از سال ۲۰۱۵ ذخایر ارزی خود را با تمرکز بر طلا بهشدت رشد و وابستگی به دلار را کاهش داده است. تا پایان سال ۲۰۱۷ روسیه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار اوراق قرضه خزانهداری آ.م.ر.یکا را داشت اما ظرف ۳ سال ۹۶ درصد آن را واگذار کرده است. بهعبارتیدیگر ت.ح.ر.یمهای آ.م.ر.یکا و لندن علیه روسیه بهگونهای طراحیشده است که نقلوانتقال مالی مسکو تقویتشده است. این موضوع ج.ن.گ اقتصادی شرکای ناتو علیه روسیه را بیخاصیت کرده است. در حالی غرب ت.ح.ریم سوییفت علیه روسیه را اعمال کرد که مسکو مدتهاست روی پیامرسان داخلی سرمایهگذاری و تراکنشهای خود را از رادار آمریکا خارج کرده است.
نقش ایران در جبهه ج.ن.گ در اوکراین چیست؟
گفتگوی تلفنی سید ابراهیم رئیسی با پوتین در میانه ج.ن.گ قابلتأمل است، رئیسجمهور کشورمان در این مکالمه گسترش ناتو به شرق را تنشزا خوانده است. مکالمه رئیسجمهور با همتای روس سه نکته کلیدی دارد:
۱- سیاست «بروننگر» در دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بهسادگی وضعیت ما در ج.ن.گ در اوکراین را نشان میدهد. تهران نمیتواند سیاست دروننگر داشته و مثل بسیاری از کشورها در قبال تحولاتی در اندازه تحولات اوکراین سکوت کند. تأثیر درازمدت تحولات منطقه اوکراین و تأثیر شکلگیری منازعهای میان غرب و روسیه آنقدر فراگیر است که منافع و موقعیت ملی ما را هم تحت تأثیر قرار میدهد. واکنش روسیه به رژیم صهیونیستی در موقعیت بلندیهای جولان بار دیگر نشان داد که فهم مناسبات بینالمللی و توازن قوا بسیار مهمتر از جبههبندی صرف است.
۲- در جنگ اوکراین ما از تحولاتی حرف میزنیم که یکی از طرفهای اصلی آنیک «همسایه» ماست، همسایهای که در گروهی از موارد با ما اشتراک منافع و درنتیجه اشتراک نظر دارد. کما اینکه از منظر ملی روسیه بخش زیادی از نگرانیهای امنیتی و سیاسی خود را با کمک ایران حل میکند و متقابلاً ایران نیز از حمایت روسیه در پرونده سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، هستهای و… استفاده میکند. علاوه بر این در این ماجرا بههرحال روسیه پنجه در پنجه ناتو دارد خود این ماجرا هم ما را وادار میکند که از شکست دشمن خود راضی باشیم حتی باوجودآنکه ممکن است اینکه انتقاداتی هم بهطرف روس داشته باشیم.
۳- جمعبندی تحولات اوکراین و انطباق ابعاد آن با منافع و امنیت ملی ایران خیلی کار سختی نیست. سال ۹۲ جواد ظریف در واکنش به تحولات اوکراین به ابراز یک جمله کوتاه بسنده کرد: «ازآنچه در اوکراین میگذرد نگرانیم!» اما در سال ۱۴۰۰ امیر عبدالهیان ریشه بحران اوکراین را اقدامات تحریکآمیز ناتو خواند. در اظهارنظر ظریف مشخص نبود که ایران از چه چیزی نگران است؟ واکنش وزیر خارجه دولت سیزدهم منطق جمهوری اسلامی ایران را بهدرستی بهطرف غربی یادآوری کرد.
اوکراین یکی دیگر از قربانیان «ضمانت آ.م.ر.یکایی» است، این کشور در سال ۱۹۹۴ با پذیرفتن معاهده بوداپست بهصورت داوطلبانه خود را غیرم.س.لح کرد. سرنوشت این روزهای اوکرایینیها آیینه عبرت بسیاری از کسانی است که گمان میکنند که ام.نی.ت خریدنی چون کالایی لوکس خریدنی است! در این جنگل جهانی «نظم جهانی و حقوق بینالملل» چیزی جز توهمات کلاسیک نیست. روز گذشته سفیر اوکراین در انگلیس به ایران پیغام داده است که از ما درس بگیرید و سپر خود را بر زمین نگذارید. این پیام را باید با آب طلا نوشته و بالای سردر تمامی دانشکدههای مرتبط با وزات امور خارجه نصب کرد!
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.