با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
استراتژی امنیت ملی آمریکا در ۲۰۱۷ بر «رقابتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فزاینده» با قدرتهای رقیب از جمله روسیه تأکید میکند. اهمیت مسکو در جبهه رقیب آمریکا پس از الحاق شبهجزیره کریمه به روسیه در ۲۰۱۴ بیش لز پیش، مورد اشاره قرار گرفت. گزارش اخیر مؤسسه رَند، چشماندازی است که با جمعبندی ۵۸ گزارش این اندیشکده درباره رقابت آمریکا و روسیه که از ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ نگاشته شده، به رشته تحریر درآمده است. یافتههای کلیدی این گزارشها بدین شرح است.
رقابت طولانیمدت
چندین مطالعه زمان مورد انتظار رقابت ایالات متحده و روسیه را ارزیابی کردند. به نظر نمیرسد طرفین تمایل به تنشزدایی داشته باشند. همانطور که ساموئل چاراپ، جرمی شاپیرو و آلیسا دیموس در ۲۰۱۸ بیان کردند:«به طور کلی، دو طرف اساساً به یکدیگر بیاعتماد هستند و یکدیگر را به مداخله در سیاست داخلی همدیگر متهم میکنند و گمان دارند ماهیت رویکرد طرف مقابل، تهاجمی و توسعهطلب است». روسیه گمان میکند که نظم آمریکایی، مسکو را از جایگاه شایستهاش محروم کرده است. نخبگان حاکم در کرملین، آمریکا و ناتو را تهدیدی بالقوه و بلندمدت میانگارند. آنها ترویج لیبرالدمکراسی را در حوزه پیرامونی روسیه، یک تهدید امنیتی تلقی میکنند. آمریکا نیز «مدرنسازی تدریجی ارتش روسیه» را که از ۲۰۰۸ آغاز شده روندی تهدیدآمیز میداند. زیرا اکنون مسکو توان یک نبرد متعارف با آمریکا را یافته است. توانمندیهای ارتش روسیه در حوزه فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه، اطلاعات، نظارت و شناسایی و حمله دوربرد ارتقا یافته و پدافند هوایی و جنگ الکترونیک احتمالاً در سالهای آینده بهبود تدریجی را تجربه خواهند کرد. روسیه احتمالاً حداقل تا سال ۲۰۳۰ رقیب ایالات متحده خواهد بود، زیرا تمایل به تغییر نظم بینالمللی تحت سلطه ایالات متحده و اصرار بر حفظ نفوذ بر همسایگی خود دارد.
مرکز رقابت
کشورهایی که بین روسیه و اعضای ناتو قرار دارند، در مرکز این رقابت هستند. تمایل روسیه به حفظ اوکراین، مولداوی، بلاروس، ارمنستان، گرجستان و آذربایجان در حوزه نفوذش، سبب شده تا عضویت آنها در ناتو و اتحادیه اروپا به محلی برای بروز رقابت روسیه و آمریکا بدل شود. آمریکا و روسیه، هر یک دیگری را به دخالت در چرخش قدرت داخلی در این کشورها و مداخله در امور آنها به زیان دیگری متهم میسازد. ویژگی این محدوده به مثابه «منطقه خاکستری» توانایی روسیه برای اقدامات خصمانه علیه منافع غرب را افزایش داده است. آمریکا در تلاش بوده تا هزینه اقدامات خارجی مسکو را در این منطقه افزایش دهد.
احتمال جنگ متعارف
نویسندگان معتقدند احتمال بروز نبرد متعارف نظامی میان آمریکا و ناتو با روسیه بعید است ولی کاخ سفید باید برای احتمال اندک آن نیز آماده باشد. در عین حال روسیه نیز میداند که ورود به یک درگیری تمامعیار با آمریکا یا ناتو برای مسکو بسیار گران تمام خواهد شد. کشورهای بالتیک آسیبپذیرترین سرزمینها در صورت وقوع یک درگیری نظامی هستند که زیرساخت کافی برای پاسخ سریع و مؤثر به تجاوز احتمالی از سوی روسیه را ندارند. با این حال به نظر میرسد اقداماتی مانند استقرار موشکهای هستهای در کالنینگراد، بیشتر برای ارعاب باشد تا آمادگی برای حمله. ولی کارشناسان، تقویت نظامی آمریکا و ناتو را هم برای آمادگی جهت درگیری احتمالی و هم افزایش بازدارندگی ضروری میدانند. نیروهای ناتو اکنون آماده چنین نبردی نیستند. نیروی هوایی ناتو فاقد سرعت و قدرت کافی برای یک عملیات دفاعی است. نیروهای زمینی ناتو در شمال شرقی اروپا نیز همتای نیروهای منطقه نظامی غرب روسیه نیستند. کرملین میداند که یک درگیری طولانیمدت با ناتو هزینه بالایی دارد، پس توانمندی خود را در چارچوب عملیاتهای سریع و دستیابی به اهداف مشخص در زمان کوتاه سامان داده است.
جنگی کمتر از آستانه نبرد
اگرچه نبرد متعارف نظامی بعید است، ولی روسیه به طور مداوم از تاکتیکهای نبرد ترکیبی و نامتقارن در حوزههای اطلاعاتی، دیپلماتیک، سایبری و اقتصادی بهره میگیرد. این تاکتیکها به هدف ارعاب، اختلافافکنی و «مهندسی اجتماعی» در جوامع ر قیب مورد استفاده قرار میگیرد. نبرد ترکیبی گرچه در حوزههای غیرنظامی به کار میرود ولی میتواند زمینهساز و مقوم نبرد نظامی باشد. چنانکه در تجربه شرق اوکراین رخ داد. تقویت ابزارهای اطلاعاتی پنتاگون و ارتش در «جمعآوری و هماهنگی اطلاعاتی بهتر و درک واضحتر از نشانههای تجاوز مخفی روسیه» توصیه کارشناسان در این زمینه است. انسداد مسیر اطلاعرسانی از سوی روسیه، تقویت رسانههای محلی برای مقابله با تبلیغات مسکو، ردیابی و تحلیل محتوای رسانههای روسی و حفظ آگاهی اجتماعی از دیگر پیشنهادات است.
مراقبت از مزیتها
شبکه محکمی از متحدان و شرکا، بودجه نظامی بیشتر، ارتش و تجهیزات قویتر و پایگاههای نظامی بیشتر در خارج از مرزها، مزیتهای نسبی آمریکا در مقابل روسیه است. ولی ممکن است با تشدید تنشهای غیرضروری، اتلاف منابع و پاسخ خطا به چالشهای روسیه، این مزیتها را کاهش دهد. استقرار نیروها و ادوات ناتو در شرق اروپا گرچه به افزایش بازدارندگی و دسترسی سریعتر به مناطق نزدیک به روسیه میانجامد ولی بهانه لازم برای تبلیغات ضدغربی روسیه را نیز فراهم و به نگرانیهایش اعتبار میبخشد. محدودیت حضور نظامی در مناطق غیرروستبار از جمله توصیههایی است که میتواند از تشدید غیرضروری تنش با روسیه جلوگیری کند. همچنین تلاش برای تقویت نیروی دریایی در دریای سیاه میتواند منابع لازم برای تمرکز بر دریای چین جنوبی را کاهش دهد. افزایش موشکهای قارهپیما گرچه بازدارندگی را افزایش دهد ولی هزینه بالایی دارد. همچنین باید از تشدید تغییر سیاسی در روسیه نگران بود. شاید پس از پوتین، رهبر تهاجمیتری به قدرت برسد. علاوه بر اینکه باید مراقب بود دولتهای حوزه قفقاز و بالتیک از کمکهای آمریکا، احساس مداخلهجویی نکنند و روابط دوجانبه ضربه نخورد.
تعامل، ممکن و مطلوب
به نظر کارشناسان این مؤسسه، مهمترین زمینه تعامل روسیه و آمریکا، حفظ نظم کنونی روابط بینالملل مبتنی بر قدرت وتوی اعضای دائم شورای امنیت است. این مسأله فرصتهای بالقوهای برای همکاری میآفریند. مسیر دوسویه بازدارندگی و تعامل، مسیری است که قبلاً درباره شوروی تجربه شده است. اکنون نیز عمده کشورهای اروپایی کانالهای ارتباطی با مسکو درباره توافق مینسک و مبارزه با تروریسم را باز نگه میدارند. آمریکا میتواند زمینه این مسیر را از طریق توافقهای کنترل تسلیحات مانند پیمانهای منع موشکهای میانبرد هستهای و یا استارت جدید دنبال کند. اروپا نیز در مواردی مانند توافقهای تجارب دوجانبه و یا مسائل مورد گفتگو در سازمان امنیت و همکاری اروپا میتواند مانع تشدید تنش شود. این رویکرد را «گامهای کوچک به سمت جزایر همکاری» مینامند که دریچه تعامل را باز نگاه میدارد.
کمک به متحدان
ایالات متحده میتواند به متحدان و شرکا در مقابله با تهدیدات منطقه خاکستری کمک کند. تهدید به مجازات و تبعات رویکرد تهاجمی، میتواند روسیه را از فرصتطلبی بازدارد. همچنین آمریکا میتواند به متحدان خود کمک کند تا آسیبپذیریهای خود را برطرف کنند. زیرا سیاستهای مسکو عمدتاً کوتاهمدت، عملگرایانه و مبتنی بر دستاوردهای محدودی است که با سوءاستفاده از شکافها و آسیبهای داخلی حریف، مهیا میشوند. کمک به روند توسعه در سوئد، فنلاند، کشورهای بالتیک و لهستان، کمک به تقویت تسلیحات متعارف آنان و کمک به افزایش مهارتهای اطلاعاتی برای مقابله با عملیات روانی از جمله توصیههای این گزارش است.
نقش کلیدی متحدان
متحدان ایالات متحده نقش کلیدی در کمک به برای برتری در رقابت دارند. همکاری با این شرکا میتواند به پیروزی ایالات متحده در رقابت با روسیه و چین کمک کند. داشتن متحدان و شرکایی که برای این رابطه ارزش قائل هستند، یک مزیت کلیدی نسبت به روسیه است که فاقد چنین شبکهای است. زیرا مزیت نبرد نیابتی و غیرمستقیم را برای آمریکا افزایش میدهد. یک مطالعه توصیه میکند از مانورهای مشترک نظامی، قابلیتهای سایبری، رویکردهای اطلاعاتی جدید، نیروهای عملیاتهای ویژه و نیروهای امنیتی غیرنظامی و ابزارهای مختلف سیاسی و اقتصادی مانند دیپلماسی عمومی و تحریم در این نبرد غیرمستقیم در منطقه خاکستری استفاده شود.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.