چرا پیمان ابراهیم برای امریکا‌هایی مهم است؟

توضیح دنیای‌تحلیل:
ما در بخش تحلیل فرنگی، متن‌ها را تایید یا تکذیب نمی‌کنیم بلکه هدف بیان تحلیل‌ها از زوایای دیگری است. موسسه یهودی برای امنیت ملی یک موسسه غیرانتفاعی و طرف‌دار اسرائیل است. این موسسه با لابی اسرائیل رابطه‌ی نزدیکی دارد و از مشاوران سیاسی هر دو حزب استفاده می‌کند. جان هانا و جاناتان روهه، نویسندگان این متن، از اعضای این موسسه هستند. در واقع این متن چکیده‌ای از نظرات و اهداف لابی قدرتمند اسرائیل و لابی ضدایرانی در امریکا است. لابی اسرائیل خواستار عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی است تا امنیت اسرائیل را تامین کند و لابی ضدایرانی خواهان محدودسازی محور مقاومت به رهبری ایران است؛ محدودسازی محور مقاومت به رهبری ایران یقیناً اصلی‌ترین اصل برای تامین امنیت .اسرائیل است گسترش روابط سیاسی از طریق دیپلماسی، هر دو را ممکن می‌کند. در این متن دو نفر از اعضای موسسه یهودی برای امنیت اسرائیل ترامپ را برای به سرانجام رساندن پیمان ابراهیم تحسین می‌کنند و برای بایدن چاره‌ای جز ادامه این راه نمی‌بینند.
توافق تاریخی عادی‌سازی روابط اعراب- اسرائیل در سال 2020 که به‌عنوان پیمان ابراهیم نیز شناخته می‌شود، کامیابی فوق‌العاده‌ای برای دیپلماسی ایالات‌متحده ام.ر.یکا است. پس از گذشت ربع قرن از آخرین پیمان صلح اسرائیل و یکی از همسایگان عرب خود، ایالات‌متحده در پنج ماه پایانی دولت ترامپ، به‌سرعت چهار توافق متوالی صلح را به سرانجام رساند. اگر عاشق ترامپ هستید یا به او تنفر می‌ورزید باید بدانید که این توافقات نشانگر پیشرفت خیره‌کننده ا.م.ر.یکا در چند دهه اخیر است که منافع حیاتی این کشور را از طریق کمک به آشتی میان مهمترین شرکای منطقه ای خود تامین می کند.
متاسفانه بخش عظیمی از شتاب دیپلماتیک برای گسترش دایره صلح در سال اول ریاست جمهوری بایدن از دست رفت. چهار توافق جدید در پنج ماه و سپس… در یک سال هیچ توافقی صورت نگرفت. بایدن درحالی وارد دومین سال کاری خود می‌شود که بدون شک عدم دست یابی به صلح در خاورمیانه بزرگترین فرصت از دست رفته در حوزه سیاست خارجی دولت او بوده است.
خوشبختانه با توافق‌های پیشین در این منطقه، اسرائیل و هم‌پیمانان جدیدش در امارات متحده عربی، بحرین و مراکش (فرایند صلح در سودان با آشفتگی‌های سیاسی به‌وجود آمده فعلاً مسکوت است.) توانستند در روابط خود در سال 2021 پیشرفت قابل‌توجهی داشته باشند و پایه‌های دیپلماتیک اجتماعی و اقتصادی صلحی صمیمی ایجاد کنند – برخلاف صلح سرد و طولانی مدت اسرائیل با مصر و اردن. پروازهای مستقیم آغاز شد، سفارتخانه‌ها افتتاح و نشست‌هایی برگزار شد. توافق‌نامه‌هایی با موضوع امنیت سایبری، اکتشاف فضا و امنیت غذایی امضا شد. در دوران همه‌گیری، صدهاهزار شهروند اسرائیلی به امارات متحده عربی سفر کردند. میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری شد و پیش‌بینی‌ می‌شد تجارت ا.س.رائیل و امارت متحده عربی در سال 2021 نزدیک به 1 میلیارد دلار برسد.
اما همه این پیشرفت‌ها درحالی اتفاق افتاده که دولت بایدن تلاشی برای انجام آن نداشت. این بی‌توجهی به دلایل مختلف صورت گرفت و اگر صادقانه صحبت کنیم، دلیل اصلی، تحقیر مسئولین متولی این توافق یعنی ترامپ و نتانیاهو است؛ به همین دلیل است که بایدن و تیمش از این دستاورها بهره نمی‌برند. این بی‌توجهی به قدری شدید است که در ماه‌های اولیه تشکیل دولت برای پیشبرد یا گسترش آن نیز ابتکاری صورت نگرفت.
درعوض سیاست‌هایی اولویت داشت که هم‌پیمانان عرب سنتی ا.م.ریکا را از پیشبرد صلح با اسرائیل دلسرد کرد؛ از جمله این سیاست‌ها خروج از افغانستان، کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری بر ایران (ترامپ این سیاست را در پیش گرفته بود) و تنزل روابط امریکا و عربستان سعودی بود. هیچ یک از این سیاست‌ها به رهبران عرب مسلمان اطمینان نمی‌دهد که درصورت پذیرش ریسک عادی‌سازی روابط با ا.س.رائیل، ا.م.ر.یکا از آن‌ها حمایت خواهد کرد. همه این مسائل نشان می‌دهد که گسترش و تعمیق عادی‌سازی روابط ا.س.رائیل و اعراب برای دولت بایدن از اولویت کمتری برخوردار است.
در سال دوم دولت بایدن این امر باید تغییر کند؛ همان‌طور که کارگروهی از کارشناسان در موسسه یهودی امنیت ملی ا.م.ریکا بر آن تاکید کردند. (هر دوی ما در این جلسه حاضر بودیم و در تهیه کارگروه مشارکت داشتیم). همان‌طور که پیمان صلح 1979 با مصر به ج.ن.گ‌های طولانی اعراب و اسرائیل پایان داد و به طور قطع مسیر استراتژیک خاورمیانه به صورتی شکل داد که در چهار دهه اخیر به منافع امریکا در منطقه را تامین کرد؛ پیمان‌ ابراهیم باب مشارکت ا.س.رائیل-اعراب را گشود که تاثیر آن کمتر از پیمان صلح با مصر در چهار دهه‌ی آینده نخواهد بود؛ اما این پیمان‌ها هرگز بدون رهبری ایالات‌متحده رخ نمی‌داد؛ اکنون برای تضمین پیمان‌ها و استفاده از پتانسیل کامل آنها باید مجددا بر دیپلماسی تمرکز کرد.
خطرات چیست؟ اول: فرصتی برای پایان دادن به سال‌ها درگیری میان ا.س.رائیل و بسیاری از دولت‌های عربی به وجود آمده است. دوم: برای اولین بار به رهبری ا.م.ر.یکا ائتلافی از مهم‌ترین هم‌پیمانان واشنگتن در خاورمیانه ایجاد شد تا به هدف مشترک یعنی ثبات، امنیت و موفقیت منطقه برسند و این توافق برای اقتصاد جهانی حیاتی خواهد ماند. سوم: با تقویت دوستان منطقه‌ای این شانس وجود دارد که واشنگتن همراه با آن‌ها نظم لیبرالی را حفظ کند؛ ایالات‌متحده همواره منابع بسیاری را برای مهار و دفع چالش‌های جهانی حاصل از فعالیت‌های چین و روسیه اختصاص می‌دهد. چهارم: فرصتی برای کسب مجموعه‌ای از پیروزی‌های تاریخی دیپلماتیک وجود دارد که اعتبار جهانی و قدرت نرم امریکا که پیوسته مورد تحدید است را احیا خواهد کرد.
بایدن در ماه‌های پایانی سال 2021 گام‌های امیدوارکننده‌ای را برداشت که نشان از درک ارزش توافق‌نامه ابراهیم دارد. به‌ویژه پس از افتضاحی که در افغانستان رقم خورد، توجه خاصی به پیمان شد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات‌متحده- میزبان چندین رویداد باهدف برجسته‌سازی توافق ابراهیم بود. جک اسلیوان در اواخر سپتامبر به عربستان سعودی سفر کرد و در دیدار با پادشاه واقعی این کشور، پرنس محمد سلمان، با او پیرامون عادی‌سازی روابط به گفت و‌گو نشست. بلینکن مشابه این عمل را در دسامبر انجام داد و به اندونزی، پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان، سفر کرد و در ماه نوامبر ناوگان پنجم نیروی دریایی ا.م.ر.یکا در دریای سرخ اولین مانور ن.ظ.امی مشترک با ا.س.رائیل، امارات و بحرین را برگزار کرد.
همه این‌ها خوب است؛ اما اکنون زمان آن است که بایدن بازی را ارتقا دهد و همه شک‌وتردیدها را از بین ببرد و به گستره کشورها بیفزاید و عادی‌سازی را در اولویت‌های ابتدایی جای دهد. چطور؟ یک مامور سیاسی برای این موضوع انتخاب کند. سپس اجلاسی با حضور سران کشورهای ا.س.ر.ائیل، امارات، بحرین، مراکش، مصر و اردن برگزار و ساختار جدیدی از امنیت منطقه مطرح کند که ا.س.رائیل جزئی جدایی‌ناپذیر از آن باشد.
از نظر ن.ظ.امی فرصتهای نامحدودی در دسترس ا.م.ر.یکا است؛ اما برای استحکام این فرصت‌ها تلاشی صورت نگرفته است. ایجاد روابط دفاعی اعراب-ا.س.رائیل نتیجه تصمیم ترامپ برای تبدیل ا.س.رائیل به منطقه عملیاتی فرماندهی مرکزی ایالات متحده، در کنار نیروهای م.س.لح همپیمانان عرب ایالات متحده است. برای اولین بار در نوامبر گذشته برخی کشورها عربی، ا.م.ر.یکا و ا.س.رائیل مشترکاً رزمایش دریایی را برگزار کردند. این امکان وجود دارد که نظر کشورهای دیگر عربی نیز برای پیوستن به رزمایش های نظامی در حوزه های دریایی، هوایی، زمینی و امنیت سایبری جلب شود. ادغام نیروها و توانایی‌های ا.س.ر.ائیل با نیروهای چندملیتی که به رهبری ا.م.ر.یکا و با هدف حمایت از آزادی دریانوردی در منطقه، دفاع از گلوگاه‌های حیاتی دریایی، مبارزه با فعالیت‌های مخرب نیروهای ایرانی و شبکه‌های تروریستی نیابتی این کشور شکل گرفته است قطعاً به کارآمدی این نیروها می افزاید.
فرماندهی مرکزی (ا.م.ریکا) می‌تواند از اسرائیل و هم‌پیمانان عرب خود برای حل و فصل مهم‌ترین تهدیدهای موجود در منطقه کمک بگیرد؛ برخی از این تهدیدات مانند زرادخانه‌های مرگبار موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین ایران و شبه‌نظامیان متحد این کشور، منطقه را ناامن کرده است. حمله حوثی‌ها به امارات نمونه خوبی است. ا.س.رائیل بهترین عملکرد را در ساخت استحکامات موشکی چند لایه داشته است و حوثی‌ها با کمک هواپیماهای بدون سرنشین هیچ کشوری را به اندازه عربستان آماج حملات خود قرار نداده اند. این موضوع میتواند عربستان را به تقویت دفاع هوایی تشویق کند و تقویت حوزه دفاعی عربستان میتواند جایزه عادی سازی روابط این کشور با ا.س.رائیل باشد. صلح میان ا.س.را.ئیل و عربستان سعودی- زادگاه اسلام و موثرترین کشور عربی- از اهمیت بسیاری برخوردار است. این صلح شاه کلید نزدیکی دیگر کشورهای اسلامی و ا.س.ر.ائیل خواهد بود.
دستورکار بایدن در سال 2022 باید روشن باشد: از پیمان ابراهیم استفاده کند؛ بر اوضاع مسلط شود؛ از هم پیمانان ا.م.ریکا حمایت کند و امنیت ا.م.ریکا را ارتقا دهد؛ برای مجموعه ای از توافقات جدید میان ا.س.رائیل و اعراب میانجیگری کند؛ کاری که چین و روسیه تنها در رویاهای دست نیافتنی خود میتوانند ببیند. سپس تو میتوانی از ترامپ صمیمانه تشکر کنی یا نکنی!

جان هانا  و جاتان روهه

دیدگاهتان را بنویسید