نکتۀ مهم این جاست که مک کالم به وظیفۀ خود یعنی ایجاد «جنگ روانی علیه جبهۀ مقاومت» پرداخته و در یک تناقض آشکار عنوان میکند: «ایران و پروکسیهایش همچنان عامل بیثباتکنندۀ منطقهای و جهانی هستند.»
اکتبر، مقر MI۵ (Thames House) در لندن، کن مک کالم رئیس سرویس امنیت داخلی انگلیس به بهانۀ سخنرانی سالانۀ خود با عنوان (Threat Update)، پشت تریبون میایستد و با لحنی که انگار از اسناد آرشیو ۱۹۱۹ بیرون آمده، بدون ارائۀ هیچ مدرکی اعلام میکند: «ایران در سال جاری بیش از ۲۰ توطئۀ مرگبار علیه مخالفانش در خاک بریتانیا طراحی کرده!» وی میگوید: «ما به افشاگری در مورد این فعالیت ادامه خواهیم داد و با هم با آن مقابله خواهیم کرد. در پشت صحنه، MI۵ و شرکای پلیسی ما همچنان به دستگیری کسانی که آنقدر بیپروا هستند که به مهرههای ایران تبدیل میشوند، ادامه میدهند.» جالب این جاست که سازمانی همچون سازمان اطلاعات داخلی انگلیس با سابقۀ طراحی، هماهنگ کنندگی، پشتیبانی و اجرای بسیاری از عملیاتهای تروریستی، حرف از «توطئه» میزند.
اما نکتۀ مهم این جاست که مک کالم به وظیفۀ خود یعنی ایجاد «جنگ روانی علیه جبهۀ مقاومت» پرداخته و در یک تناقض آشکار عنوان میکند: «ایران و پروکسیهایش همچنان عامل بیثباتکنندۀ منطقهای و جهانی هستند.» در این فاصله MI۵ مانند پل کلیدی ارتباط لندن و تلآویو عمل کرده و همزمان با سخنرانی مک کالم، امنیت تلآویو را در گسترش پیمان ابراهیم تامین میکند تا عربستان صعودی و رژیم صهیونیستی اطلاعات امنیتی خود را مبادله کنند. از طرف دیگر دولت انگلیس با تصمیمی متناقض، گروه تروریستی «تحریرالشام» را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج میکند. حذف گروه تروریستی تحریرالشام به بهانه تعامل دیپلماتیک با حاکمان جدید سوریه و اما در پشت پرده، با هدف تسهیل در انتقال منابع، کمکهای مالی و اطلاعاتی به این گروه انجام میشود تا دامنۀ نفوذ غرب در حوزۀ شامات را گسترش دهد. تروریستهای تحریرالشام، محصول مستقیم افراطیهای ساکن در سوریه و یکی از شاخههای اصلی زنجیرۀ خشونتهای ده سالۀ این کشور هستند. این گروه انواع جنایات هولناک را مرتکب شده؛ بنابراین خروج از لیست تروریستی نباید ساده انگاشته شود بلکه باید به عنوان بخشی از استراتژی تثبیت موازنۀ قدرت در غرب آسیا دیده شود که در آن مقاومت منطقه را تحت فشار قرار میدهد.
لندن، در لبنان هم بیکار نمیماند. گزارشها نشان میدهد انگلیس در تلاش است با استفاده از فضای پس از جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه لبنان، نقش فعالتری در این کشور ایفا کند. بر اساس گزارش الاخبار، اما پیشنهاد لندن متمرکز بر «حل بحران موسوم به حزبالله» است که بیشتر به نفع رژیم صهیونیستی است و قرار است این مأموریت را به «جاناتان پاول» یک کارشناس انگلیسی بسپارد تا با حزبالله وارد گفتوگو شود و این جنبش را برای خلع سلاح و ادغام کامل در ساختار دولت و نهادهای رسمی متقاعد سازد.
پازل چیده شده توسط بازوی رسانهای لندن تکمیل میشود. BBC فارسی «مدیریت روایت» را بر عهده میگیرد و با افزودن چاشنی تکراری قتل مهسا امینی در صفحۀ فیسبوک خود، ادعای مک کالم را به این سمت برده و از قول وی مینویسد: «از زمان قتل مهسا امینی در سال ۲۰۲۲، ما شاهد توطئه پس از توطئه در اینجا در بریتانیا، با سرعت و مقیاس بیسابقهای بودیم» در این میان، رسانهای مانند BBC مسئولیتش تنها انتقال خبر نیست و الگوی پیچیدۀ روایتسازی با هدف هدایت ادراک عمومی و ایجاد برداشتهای خاص در ذهن مخاطب را بر عهده دارد. بیبیسی، در پروندههای مرتبط با ایران یا مقاومت، با ترکیب دو رویکرد همزمان عمل میکند: از یک طرف «نمایش بیطرفی خبری» و از طرفی دیگر، «هدایت تدریجی معنا» را به هم میآمیزد. با این روش، پیام نهایی نه از طریق تأکید مستقیم، بلکه از طریق تضاد، پرسش یا حتی اختلاف ظاهری بین گویندگان منتقل میشود.
طبیعی است که نگرانی انگلیس و بازوی رسانهایاش از اوجگیری قابل توجه قدرتِ محور مقاومت باعث شود که آنها از واژۀ «پروکسی» برای نیروهای مقاومت، استفاده کنند. پیش از این رهبر معظم انقلاب در بیانات خود به این نکته اشاره کرده و در واکنش به استعمال مکرر این واژه توسط آمریکاییها آن را «غلط، اتهام و اهانت» به مبارزان با ایمان و با انگیزه جبهه مقاومت دانسته و تأکید کرده بودند که «جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد؛ یمن میجنگد، چون باایمان است؛ حزبالله میجنگد، [چون] قدرت ایمانی، او را به میدان میکشاند؛ حماس و جهاد میجنگند، چون عقیدهشان آنها را به این کار وادار میکند. اینها نیابت از ما ندارند؛ ما اگر یک روزی بخواهیم اقدام بکنیم، احتیاج به نیروی نیابتی هم نداریم. مردان شرافتمند باایمانی در یمن، در عراق، در لبنان، در فلسطین و انشاءالله در آینده نزدیک در سوریه، حضور دارند و حضور خواهند داشت، اینها دارند برای خودشان با ظلم، با جنایت مبارزه میکنند، با رژیم منحوسِ تحمیلیِ صهیونیستی مبارزه میکنند؛ ما هم مبارزه میکنیم و انشاءالله این رژیم را از منطقه ازاله خواهیم کرد.»
تناقض حرفهای مک کالم این جا بیشتر نمود پیدا میکند چرا که «پروکسی» نام برده شده در سخنرانی وی، در واقع به رژیم صهیونیستی برمی گردد. این رژیم نیروی نیابتی استعمارگران در منطقۀ غرب آسیا است.
حالا فارغ از این که MI۵ یک نهاد امنیتی نیست بلکه بازوی اجرای سیاست خارجی استعماری انگلستان است، همزمانی سخنرانی مک کالم با انقضای قطعنامۀ ۲۲۳۱، نمیتواند اتفاقی باشد. انگلیس در پی یک عملیات روانی است که هدفش انحراف افکار عمومی جهان از پیروزی استراتژیک ایران است. چرا که سیرک مک کالم درست دو روز قبل از انقضای قطعنامۀ ۲۲۳۱ برپا میشود. بر اساس قوانین بینالمللی ۴۸ ساعت بعد، یعنی در ۱۸ اکتبر، قطعنامۀ ۲۲۳۱ منقضی شده و ایران رسما از تمام محدودیتهای هستهای آزاد میشد. با این حال واکنش رئیس سرویس امنیت داخلی انگلیس، به سرعت بازتاب گستردهای در توییتر یافت و از سوی کاربران با عنوان «جنگ اطلاعاتی» نام برده شد. همان روز، سفارت ایران در لندن بیانیهای صادر کرد مبنی بر این که این اتهامات بیاساس، ساختگی و فاقد هرگونه سند است. انگلیس، با طرح این ادعاها نقض فاحش کنوانسیون وین را مرتکب شده و دخالت در امور داخلی ایران را تداوم میبخشد.
تظاهرات عظیم در شهرهای انگلیس در حمایت از مردم و مقاومت اسلامی فلسطین با مطالبه محاصره و تحریم کامل سیاسی، نظامی، اقتصادی اسرائیل پاسخ بیانقطاع به سخنرانی مک کالم است.

