پایان حریریسم در لبنان؟!/ آیا نقشه جدید سعودی و آمریکا هل دادن حزب الله در خط مقدم مشکلات سیاسی و اقتصادی لبنان است؟

 سعد حریری نخست وزیر پیشین لبنان و رهبر جریان “المستقبل” دیروز سخنانی کوتاه در مقابل دفترش در مرکز بیروت ایراد کرد که بیشتر به خطابه خداحافظی از عالم سیاست شباهت داشت. وی اعلام داشت که نه خود او و نه جریان المستقبل در انتخابات پارلمانی پیش‌رو در 15 می آتی شرکت نخواهند کرد.

سعد حریری سیاستمدار نبود و “ژن خوب” بودن و موقعیت احساساتی ناشی از ترور رفیق حریری در سال 2005 پای او را به سیاست باز کرد و در جایگاه یک سیاستمدار نشاند. حریری پس از ترور پدرش با تشکیل ائتلاف 14 مارس، اعتراضات معروف به “ثوره الارز” یا “انتفاضه استقلال” را هدایت کرد که در نهایت به خروج ارتش سوریه از لبنان ختم شد. سپس دو دوره نخست وزیر لبنان شد و دور دوم نخست وزیری او با استعفای جنجالی و “اجباری” از ریاض در سال 2017 همراه شد.

کناره‌گیری حریری و لو موقت از سیاست یک روز پس از سفر وزیر خارجه کویت و در بحبوحه بحران در روابط لبنان و عربستان و چند کشور عربی دیگر رخ می‌دهد. کل ماموریت سفر در سنجش تاثیرات احتمالی قطعی روابط و رساندن این پیام یا شرط خلاصه می‌شد که حزب الله از مشارکت در قدرت کنار گذاشته شود و لبنان از ایران فاصله بگیرد.

سعد حریری حدود دو سالی است که با نوعی “تحریم سیاسی” از جانب عربستان روبرو است. و همین تحریم یا وتو را می‌توان عامل اصلی کناره‌گیری وی دانست. ریاض طی دو سال اخیر، با نخست وزیری مجدد حریری مخالفت کرد؛ حتی پس از مامور شدن به تشکیل کابینه در سال 2020 پس از استعفای حسن دیاب، پس از ۹ ماه نتوانست دولت را تشکیل دهد؛ هر چند گفته شد که اختلافات با میشل عون و حزب الله علت اصلی این ناکامی بوده است؛ اما در عین حال برخی منابع دیگر تاکید داشتند که نامزدی حریری بر خلاف رغبت ریاض بوده و به همین خاطر تمایلی برای موفقیت وی در تشکیل کابینه نبوده است.

دلخوری ریاض از حریری به قبل از استعفای جنجالی 2017 باز می‌گردد و علت العلل آن نیز این است که از نگاه ریاض، حریری در یک دهه گذشته، در مقابل حزب الله کوتاه آمده است و گسترش نفوذ متحدان ایران در ساختار قدرت در لبنان را نتیجه “اشتباهات” و “کوتاه آمدن‌ها”ى او می‌دانند.

قبل از عزیمت به عربستان و آن استعفا در نوامبر 2017، از حریری خواسته شده بود که برای تشدید فشار به حزب الله استعفا دهد، اما سرباز می‌زد تا این که این اتفاق “ناچاری” در آن سفر افتاد و اتهاماتی متوجه ریاض شد و دوباره حریری پس از بازگشت به لبنان به قدرت بازگشت. از همان زمان، ناراحتی محمد بن سلمان از حریری شدت یافت. در این دو سال اخیر، حریری بخشی از ثروت خود را از دست داد و بیشتر اوقات را در ابوظبی سپری می‌کرد. گفته می‌شود که محمد بن زاید نقش مهمی در ترغیب وی به کناره گیری داشته است.

اما فارغ از انگیزه‌ها و عوامل پشت و پس پرده، تحریم انتخابات آتی لبنان از سوی المستقبل به عنوان بزرگ‌ترین تشکیلات سیاسی اهل سنت نشانه‌ای از تشدید بحران داخلی لبنان و در عین حال هم پیچیده‌تر شدن راه‌حل‌های آن است.

مخلص کلام این که بحران لبنان از جهاتی شبیه بحران عراق است و هر چند حریری از منتقدان سرسخت حزب الله و ایران بود و کنار رفتنش هم احتمالا برای این بلوک مسرت بخش خواهد بود، اما این تغییر را می‌توان در چارچوب یک تجدید قوا و طرح ریزی جبهه منطقه‌ای مخالف ایران برای معادله جدیدی در لبنان دانست.

حالا باید دید آیا حریری کاملا با جهان سیاست خداحافظی کرده است؟ اگر چنین باشد، آلترناتیو حریری کیست؟ بهاء حریری برادر بزرگ‌تر وی؟ یا شاهد تشکیلات سیاسی نوظهوری در لبنان خواهیم بود؟ آیا به این شکل حزب الله و متحدانش به سمت قبضه کامل قدرت هل داده خواهند شد که مستقیما در مواجهه با بحران‌های پیچیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در سایه تحریم‌های سیاسی و اقتصادی و پیامدهای خطرناک آن قرار گیرند؟

نویسنده : صابر گل عنبری

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید