چرا این نسخه راهگشا نیست؟

در روزهای اخیر بار دیگر مساله حذف صفر از پول ملی کشورمان، به عنوان یک سوژه داغ در فضای رسانه‌ای و قانونگذاری کشور مطرح شده است. در این راستا، کمسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی چند روز قبل در قالب یک نشست مهم، بار دیگر این سیاست را در مسیر قانونی قرار داده است. بر اساس مصوبه جدید، واحد پول ملی ایران ریال می ماند اما با حذف 4 صفر، بازتعریف خواهد شد. از این رو، هر یک ریال جدید معادل با 10000 ریال فعلی خواهد بود. در این چهارچوب، مناظرات مختلفی میان موافقان و مخالفان این طرح در جریان است.

در اغلب کشورهایی که اقدام به حذف صفر از پول ملی کرده‌اند، پیش‌زمینه‌ این اقدام، مهار تورم مزمن و بازگرداندن ثبات به اقتصاد بوده است. در ایران اما، شرایط برعکس است. تورم: مزمن، ساختاری و ریشه‌دار است. افزایش مداوم سطح عمومی قیمت‌ها در سال‌های اخیر، نشان داده که دولت‌ها در مهار کسری بودجه، مدیریت هزینه‌های عمومی و کنترل نقدینگی موفق نبوده‌اند. اگر حذف صفر در این بستر صورت گیرد، فقط ظاهر اسکناس‌ها تغییر می‌کند، اما قدرت خرید مردم تغییری نخواهد کرد.

دیگر اینکه حذف صفر از پول ملی، برخلاف ظاهر ساده‌اش، نیازمند تغییرات گسترده و پرهزینه در سیستم‌های مالی، بانکی، نرم‌افزاری و حتی فرهنگی کشور است. کلیه حسابداری‌ها، قراردادها، برچسب قیمت‌ها، اسناد رسمی، سامانه‌های بانکی، فیش‌های حقوقی و ده‌ها قلم دیگر باید بازنویسی و هماهنگ شوند. این کار هم هزینه بالایی دارد و هم احتمال بروز ناهماهنگی در انتقال از سیستم قدیم به جدید را بالا می‌برد.

علاوه بر این، بسیاری از مردم درک روشنی از این تغییر نخواهند داشت. در شرایطی که اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی کاهش یافته، هرگونه ابهام یا ناهماهنگی می‌تواند موجب سوء‌استفاده، آشفتگی در قیمت‌گذاری و حتی افزایش شکاف اجتماعی شود.

و در نهایت یکی از دلایل مطرح‌شدن حذف صفر از پول ملی، “روان‌سازی معاملات” یا “بهبود درک ذهنی مردم از ارزش پول” عنوان می‌شود. اما این رویکرد، در عمل تأثیر پایداری ندارد. زیرا ارزش پول ملی، نه در تعداد صفرهایش بلکه در پشتوانه اقتصادی، تولید، صادرات و ثبات داخلی آن نهفته است.

علاوه بر این، حذف صفر از پول ملی در کشوری مثل ایران که ریال عملاً در معاملات روزمره جای خود را به تومان داده و دلار هم به عنوان شاخص ذهنی ارزی عمل می‌کند، تا حد زیادی اتفاقی گیج‌کننده خواهد بود. چرا که در ذهن مردم، تومان تنها جایگزین ریال شده، اما قدرت خرید به دلار سنجیده می‌شود. بنابراین یکسان‌سازی یا کاهش صفرها، بدون اصلاح شاخص‌های بنیادی مثل نرخ بهره، صادرات غیرنفتی و عدالت اقتصادی، هیچ‌گاه به تغییر در رفتار مردم یا افزایش اعتماد عمومی منجر نمی‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید