نظام آموزشی و مساله سواد دفاعی در دنیای امروز

بخش بزرگی از جنگ‌های امروزی در فضای ذهنی و ادراکی جامعه اتفاق می‌افتد. دشمنان هم از طریق رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال در حال تاثیرگذاری بر افکار عمومی هستند. در این وضعیت، مفهوم «سواد دفاعی» اهمیتی مضاعف می‌یابد.

تهدیدات نوین فراتر از میدان‌های جنگ‌های کلاسیک رفته و امنیت ملی را در فضای مجازی و ذهن نسل‌های گوناگون به خصوص سنین پایین جامعه هدف قرار داده است. با این حال، درس آمادگی دفاعی در ایران، با محتوایی قدیمی و بدون بازنگری، از نیازهای واقعی نسل جدید و چالش‌های امروز جامعه فاصله جدی دارد. این شکاف عمیق، لزوم تحول را گوشزد می‌کند.

جنگ دوازده‌روزه و تجاوزگری رژیم صهیونیستی علیه ایران نشان داد تهدیدات نوین دیگر در میدان‌های جنگ سنتی خلاصه نمی‌شوند؛ امنیت عمومی امروز در فضای مجازی، رسانه‌ها، زیرساخت‌های شهری و حتی ذهن نوجوانان تعیین می‌شود.

با این حال، در نظام آموزشی کشور ما، همچنان درس «آمادگی دفاعی» با رویکردی قدیمی تدریس می‌شود؛ درسی که متولی آن وزارت آموزش و پرورش است اما سال‌ها است از بازنگری محتوایی بازمانده و با نیازهای واقعی امروز نسل جدید فاصله‌ای جدی دارد.

این درس در پایه نهم متوسطه اول و پایه دهم دوره دوم متوسطه گنجانده شده است. با این حال، نگاهی به کتاب درسی پایه نهم نشان می‌دهد که موضوعاتی چون «نظام جمع»، «آشنایی با سلاح»، «رزم انفرادی»، و «اصول استتار و اختفا» همچنان بخش عمده‌ای از محتوا را تشکیل می‌دهند؛ مطالبی که بیشتر مناسب دوران جنگ‌های چند دهه پیش‌اند تا عصر جنگ‌های ترکیبی و حملات سایبری امروزی.

در شرایطی که جامعه با تهدیداتی مانند جنگ رسانه‌ای، عملیات روانی، حملات سایبری به زیرساخت‌ها و پروژه‌های آشوب‌سازی مواجه است، آموزش دفاعی باید مهارت‌هایی مانند تفکر انتقادی، سواد رسانه‌ای، آمادگی روانی در بحران و نیز امنیت دیجیتال را محور قرار دهد

در شرایطی که جامعه با تهدیداتی مانند جنگ رسانه‌ای، عملیات روانی، حملات سایبری به زیرساخت‌ها و پروژه‌های آشوب‌سازی مواجه است، آموزش دفاعی باید مهارت‌هایی مانند تفکر انتقادی، سواد رسانه‌ای، آمادگی روانی در بحران و نیز امنیت دیجیتال را محور قرار دهد. اما درس‌های کنونی، فاقد این مؤلفه‌ها است و آموزش‌ها در سطحی نمادین باقی می‌مانند.

ادامه این روند، شکافی عمیق میان آموزش رسمی و واقعیت‌های اجتماعی ایجاد می‌کند. اگر آموزش و پرورش به وظیفه خود در به‌روزرسانی این درس عمل نکند، دانش‌آموزان نه‌تنها برای مواجهه با تهدیدات آماده نخواهند شد، بلکه آموزش را امری ناکارآمد و بی‌ربط تلقی خواهند کرد.

برای بررسی بیشتر و در این پیوند پژوهشگر ایرنا با «سیدمحسن میرطالبی» کارشناس آموزش و استاد دانشگاه سوره تهران گفت‌وگویی داشته که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

آموزش دفاعی برای رفع تکلیف؟

به گفته میرطالبی، متأسفانه نگاه ما به درس آموزش دفاعی در نظام آموزشی کشور سطحی و گذرا است. این در حالی است که بسیاری از کشورها، به ویژه آنهایی که نسبت به تحولات محیطی حساسیت بالایی دارند، محتوای دروس مرتبط با امنیت و دفاع را به صورت مستمر به‌روزرسانی می‌کنند. در این کشورها، این دروس صرفا برای رفع تکلیف طراحی نمی‌شوند، بلکه به عنوان بخشی اساسی از برنامه آموزشی در نظر گرفته می‌شوند و عمق و گستردگی بیشتری دارند.

ما در نظام آموزشی خود، نگاهی ساده‌انگارانه و رفع تکلیف‌گونه به این دروس داریم. این رویکرد نه تنها جذابیت خاصی برای دانش‌آموزان ایجاد نمی‌کند، بلکه باعث می‌شود حتی معلمان نیز به اهمیت واقعی این موضوعات واقف نشوند. نتیجه این می‌شود که دانش‌آموزان صرفا به دنبال کسب نمره هستند، بدون اینکه محتوای آموزشی را به صورت جدی فرا بگیرند و درک عمیقی از آن داشته باشند. این وضعیت، آینده جامعه را با چالش‌های جدی مواجه خواهد ساخت.

مبانی بنیادین آموزشی در دنیای امروز

این کارشناس مسائل آموزشی می‌گوید: برخلاف دروس پایه مانند ریاضیات که برنامه‌ای منسجم و گام به گام متناسب با سن و رشد فکری دانش‌آموزان برای آن‌ها طراحی شده است، برای دروس دفاعی چنین برنامه مدونی وجود ندارد. این در حالی است که در دنیای امروز، به‌ویژه در حوزه فناوری‌های دیجیتال و تهدیدات نوین، نیاز به آموزش‌های دفاعی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود و کشورهایی که به این موضوع توجه کافی ندارند، بدون شک در آینده با بحران‌های جدی مواجه خواهند شد.

دروس اصلی، پایه و اساس نظام آموزش و پرورش محسوب می‌شوند و مبانی بنیادین آموزشی را تشکیل می‌دهند. این دسته شامل موضوعاتی مانند سواد رسانه‌ای، فضای مجازی، آموزش دفاعی (با عناوینی نظیر تکنولوژی دفاعی و علوم دفاعی) و همچنین دروس روان‌شناختی با رویکرد تلفیقی روانشناسی و جامعه‌شناسی است که نقش حیاتی در آگاهی‌بخشی به نسل‌های آینده دارند.

این دروس باید توسط متخصصان و نخبگان حوزه‌های مربوطه به‌صورت بسته‌های جامع آموزشی طراحی شوند، نه به شکل کتاب‌های محدود ۴۰ یا ۶۰ صفحه‌ای برای یک سال تحصیلی. در بسیاری از کشورهای پیشرفته یا حتی در کشورهایی مانند کره شمالی، هر کدام به نوعی، آموزش دفاعی به‌صورت یک درس پیوسته و چندساله در تمام مقاطع تحصیلی از راهنمایی تا دانشگاه تدریس می‌شود که نشان‌دهنده اهمیت استراتژیک این موضوع در نظام آموزشی آن‌ها است.

دروسی که نیازمند به‌روزرسانی است

میرطالبی می‌افزاید: در این کشورها، برخی دروس مانند ادبیات، تاریخ و آموزش دفاعی به‌صورت مستمر و در تمام مقاطع تحصیلی ارائه می‌شوند. این رویکرد نشان‌دهنده درک اهمیت این موضوعات است، نه نگاهی گذرا و رفع‌تکلیفی که متأسفانه در برخی نظام‌های آموزشی مشاهده می‌شود. آنها به اهمیت آموزش مستمر و عمیق این مفاهیم پی برده‌اند و بر همین اساس برنامه‌ریزی آموزشی خود را انجام داده‌اند تا شهروندانی آگاه و آماده در برابر تهدیدات پرورش دهند.

این کارشناس تاکید می‌کند تهیه و آماده‌سازی محتوای آموزشی باید توسط متخصصان هر حوزه انجام شود و این فرآیند نیازمند زیرساخت‌های مناسب است. یکی از مهم‌ترین این زیرساخت‌ها، نظام به‌روزرسانی مستمر محتوا است . محتوای آموزش‌های دفاعی باید هر سال یا حداقل هر دو سال یکبار بازنگری شود، نه اینکه همچون برخی کتب درسی ما، برای دهه‌ها بدون تغییر اساسی تکرار و صرفا با جابجایی چند عکس یا تغییرات ظاهری همراه شود. محتوا باید همگام با پیشرفت‌های علمی جهان توسعه یابد تا کارایی لازم را داشته باشد.

کارشناس مسائل آموزشی: یک دانش‌آموز باید بتواند پیام‌های رسانه‌ای را تحلیل کند، اخبار جعلی را تشخیص دهد و بداند چگونه از حریم خصوصی دیجیتال خود محافظت کند. این مهارت‌ها به اندازه ریاضی و علوم اهمیت دارند، چرا که امنیت فردی و اجتماعی ما به آنها وابسته است

بخش بزرگی از جنگ‌های امروز در فضای ذهنی و ادراکی جامعه اتفاق می‌افتد

استاد دانشگاه سوره تهران به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: برای دروس پایه مانند آموزش دفاعی، باید برنامه‌ای جامع و حداقل چهارساله (از پایه نهم تا دوازدهم) طراحی شود. این برنامه نیازمند محتوای علمی و کاربردی، نیروهای متخصص آموزش‌دیده، دوره‌های ضمن خدمت مستمر و نظام ارزشیابی اثربخش است. تنها با این رویکرد سیستماتیک می‌توان انتظار داشت محتوای آموزشی به درستی از معلم به دانش‌آموز منتقل شود.

بخش بزرگی از جنگ‌های امروزی در فضای ذهنی و ادراکی جامعه اتفاق می‌افتد. دشمنان از طریق رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال در حال تاثیرگذاری بر افکار عمومی هستند. از این رو یک دانش‌آموز باید بتواند پیام‌های رسانه‌ای را تحلیل کند، اخبار جعلی را تشخیص دهد و بداند چگونه از حریم خصوصی دیجیتال خود محافظت کند. این مهارت‌ها به اندازه ریاضی و علوم اهمیت دارند، چرا که امنیت فردی و اجتماعی ما به آنها وابسته است.

آموزش‌های دفاعی نوین باید به صورت تدریجی ارائه شده و دانش‌آموز گام به گام با پیچیدگی‌های دنیای دیجیتال آشنا گردد. روش‌های تدریس نیز باید متنوع باشد؛ از تحلیل رویدادهای روز گرفته تا شبیه‌سازی موقعیت‌های واقعی. اینگونه است که می‌توانیم نسلی هوشیار پرورش دهیم که هم از فناوری بهره می‌برد و هم از تهدیدات آن در امان می‌ماند.

مفهوم سواد دفاعی فراتر از یکی دو درس است

میرطالبی اشاره می‌کند که مطالب سی چهل سال پیش باید کنار گذاشته شوند زیرا دوران جنگ سخت محدود شده و تمرکز اصلی به جنگ نرم معطوف است. باید بیاموزیم چطور یک خبر موثق را از یک خبر دروغ تشخیص دهیم، چطور منبع خبر را ارزیابی کنیم و فریب فیک‌نیوزها را نخوریم. این آموزش‌ها باید به زبان ساده و حتی با انیمیشن برای کودکان ارائه شود تا از سنین پایین ذهنشان برای تحلیل اطلاعات آماده شود.

مفهوم سواد دفاعی که امروزه می‌توان آن را سواد دیجیتال و پدافند سایبری نامید، فراتر از یکی دو مبحث درسی صرف یا محدود به دانش‌آموزان و دانشجویان است. این یک ضرورت سیستمی و ملی است که باید همه اقشار جامعه، از کاسب و مغازه‌دار گرفته تا مهندس و پزشک، نسبت به آن آگاهی پیدا کنند و حساس شوند. اگرچه پایه و اساس این آموزش‌ها از مدارس و دانشگاه‌ها آغاز می‌شود، اما نباید به همین‌جا محدود شود و باید به شیوه‌ای فراگیر و جذاب به همه افراد منتقل شود.

برای جذابیت و اثربخشی بیشتر آموزش‌ها، برگزاری کارگاه‌های عملی و تعاملی و استفاده از متخصصین مجرب در حوزه جنگ الکترونیک و پدافند سایبری ، ضروری است. این رویکرد نه تنها جذابیت آموزش را افزایش می‌دهد، بلکه به افراد، به‌ویژه نسل جوان کمک می‌کند تا ماهیت ابزارهای دیجیتال مانند تلفن همراه را درک کنند؛ ابزاری که می‌تواند هم بسیار مفید و هم در صورت عدم آگاهی، به مثابه چاقویی خطرناک عمل کند.

راه مقابله با تهدیدات و جنگ‌های رسانه‌ای، صرفا محدودسازی یا ممنوعیت نیست

این استاد دانشگاه می‌گوید راه مقابله با تهدیدات و جنگ‌های رسانه‌ای، صرفا محدودسازی یا ممنوعیت نیست. تجربه نشان داده رویکردهای سلبی و مقابله‌جویانه نه‌تنها کارآمد نیستند، بلکه گاه نتیجه معکوس هم دارند. به جای آن، باید دانش و آگاهی افراد را ارتقا داد . وقتی مردم، به‌ویژه نسل جوان، با هوشیاری و شناخت کافی با محتوای رسانه‌ها و فناوری‌های نوین مواجه شوند، خود به‌صورت طبیعی انتخاب‌های درست‌تری خواهند داشت.

راه‌حل این است که آموزش سواد رسانه‌ای و دفاعی به جای محدودسازی محض، تقویت تفکر نقادانه در دانش‌آموزان برای تحلیل محتوا، به‌روزرسانی مداوم محتوای آموزشی با توجه به آخرین تهدیدات و استفاده از زبان ساده و کاربردی برای انتقال مفاهیم امنیتی در دستور کار قرار گیرد؛ این‌ها مواردی است که برای آمادگی دفاعی در برابر تحولات عصر حاضر ضرورتی انکارناپذیر دارند.

دیدگاهتان را بنویسید