علیرضا مکی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اما در این میان مخصوصا با مطرح شدن بحث رقابت میان قدرت های بزرگ در اسناد امنیت ملی ایالات متحده، روسیه، چین و اروپایی ها به تدریج فضا جایگاه راهبردی خود را در این رقابت جدید باز یافته است. در میان تمام قدرت های مدعی رقابت های فضایی به نظر می رسد که در حال حاضر امریکایی ها، چینی ها، اروپایی ها و ژاپنی ها طرح ها و اعتبارات بیشتر و منسجم تری برای تسلط بر فضا دارا هستند. رقابتی که از بسیاری جهات برای قدرت های بین المللی جنبه بسیار حیاتی دارد و صرفا بحث رقابت بر سر پرستیژ و اعتبار نیست.
اول ژانویه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده با انجام مراسم تحلیف به عنوان چهل و هفتیم رئیس جمهوری ایالات متحده، سوگند یاد کرد و به دفتر بیضی کاخ سفید وارد شد. وی در سخنرانی مراسم تحلیف قول های بسیاری داد و تهدیدات بسیاری را مطرح کرد. قول و قرارهایی که بیشتر آن ها جنبه داخلی داشت و کمتر به موضوعات سیاست خارجی می پرداخت. اما در این میان یکی از مسائلی که به صورت بسیار زودگذر در این مراسم مطرح کرد بحث فضا و سفر انسان به مریخ بود.
برای بررسی این موضوع باید نگاهی کوتاه داشت به سابقه رقابت ها و همکاری های بین لمللی فضایی که از زمان جنگ سرد شروع شده است.
با پیروزی روس ها در فرستادن اولین ماهواره به مدار زمین موسوم به اسپوتنیک در سل 1958 ترس فراوانی غرب را در بر گرفت. در این زمان بود که جان اف کندی با درک عقب ماندگی غرب و به طور مشخص امریکا در این رقابت نفس گیر فضایی در کوران جنگ سرد قول داد که آمریکا انسان را به ماه خواهد برد. ماموریتی که نه تنها جنبه بسیار نمادینی در قلب رقابت روایت هادر جنگ سرد داشت بلکه معانی استراتژیک فراوانی نیز در حوزه تکنولوژی های تسلیحاتی و غیر نظامی دارا بود. اما دست تقدیر این بود که این مهم نه توسط یک دولت دموکرات بلکه توسط رقیب جمهوری خواه کندی یعنی ریچارد نیکسون عملی شود و در سال 1969 امریکایی ها تاج رقابت فضایی با شوروی را با سفر اپولو یازده به ماه بر سر بگذارند. گرچه روس ها در بسیاری از امتیازات مسابقه فضایی از امریکایی ها جلوتر بودند.
با سفر آرمسترانگ و همراهانش به ماه سوت پایان مسابقه ای عظیم میان دو قدرت فضایی آن زمان به صدا در آمد و امریکایی ها در نهایت با پشت سر گذاشتن روس ها در این زمینه موفق شدند خود را به عنوان برنده بدون منازعه این رقابت مطرح کنند. اما این پایان ماجرا نبود چرا که با شروع جنگ سرد دوم روس ها و امریکایی ها حوزه رقابت های نظامی خود را به فضا کشاندند. رقابتی عظیم که محصول نهایی آن پروژه جنگ ستارگان ریگان یا به طور رسمی پروژه ابتکار دفاع استراتژیک ایالات متحده بود که در نتیجه آن روس ها به واگذاری مسابقه ناچار شدند. در نهایت پروژه های ضد ماهواره ای روس ها برای شکست پروژه جنگ ستارگان ریگان مؤثر نبود و در نهایت در اثر هزینه های سنگین رقابت های تسلیحاتی و فضایی میان دو طرف شوروی از درون تهی شد و مسابقه کلی ژئوپلیتیک عصر را به رقیب امریکایی خود واگذار کرد.
با پایان جنگ سرد برای مدت ها به نظر می رسید رقابت های فضایی جای خود را به همکاری های فضایی برای بهبود قابلیت های زیست جمعی بشر از جمله سرمایه گذاری در پروژه های ارتباطات راه دور، تسهیل نقل و انتقالات امواج به واسطه ماهواره ها و… داده است. اما کیست که نداند مرکز ثقل تمام برنامه های نظامی امریکا و متحدان غربی آن بر مبنای ساختار کنترل فرماندهی در زمان واقعی است که توان فضایی امریکا فراهم کرده است. ساختاری که سنگ بنای آن در دهه های 70 و 80 میلادی پایهگذاری شده و از آن تحت عنوان دکترین نبرد شبکه محور یاد می شود. اما دامنه این همکاری ها و رقابت ها تا جایی پیشرفته کرده که تا کنون بشر چندین معاهده بین المللی را در زمینه عدم نظامی سازی فضا به تصویب آحاد ملت ها رسانده است. معاهداتی که عمدتا زیر نظر کمیته دائم سازمان ملل متحد برای استفاده صلح امیز از فضای ماورای جو (کوپیوس) که در سال 1958 تشکیل شد به تصویب رسیده اند. معاهداتی نظیر معاهده اصول حاکم بر فعالیت های کشورها در زمینه کاوش و استفاده از فضای ماورای جو شامل ماه و سایر اجرام آسمانی (1966)، موافقت نامه حاکم بر فعالیت های کشورها در ماه و سایر اجرام آسمانی (1979)، کنوانسیون مسئولیت بین المللی در قبال حوادث فضایی ناشی از اشیای فضایی (1971)، معاهده تحریم تمام اشکال آزمایش تسلیحات هسته ای در اتمسفر، فضای ماورای جو و زیر آب (1963)، موافقت نامه همکاری در زمینه کاوش و استفاده از فضای ماورای جو برای اهداف صلح آمیز (1976) از جمله مهمترین این موافقت نامه ها بوده اند.
در طول سال های بعد از جنگ سرد روسیه و امریکا همکاری های بین المللی را به منظور کمک به اهداف غیرنظامی فعالیت های فضایی سامان دادند که ایستگاه فضایی بین المللی از جمله مهمترین نمادهای آن است. این همکاری تا آنجا اهمیت داشت که حتی در کوران تهاجم روسیه به اوکراین روسیه خدمات رسانی به فضانوردان امریکایی و اروپایی عازم ایستگاه را متوقف نکرد و سازمان های فضایی امریکا، روسیه و اروپا توافق کردند که همکاری های آن ها از صدمات حاصل از جنگ اوکراین بر کنار بماند.
اما در این میان مخصوصا با مطرح شدن بحث رقابت میان قدرت های بزرگ در اسناد امنیت ملی ایالات متحده، روسیه، چین و اروپایی ها به تدریج فضا جایگاه راهبردی خود را در این رقابت جدید باز یافته است. در میان تمام قدرت های مدعی رقابت های فضایی به نظر می رسد که در حال حاضر امریکایی ها، چینی ها، اروپایی ها و ژاپنی ها طرح ها و اعتبارات بیشتر و منسجم تری برای تسلط بر فضا دارا هستند. رقابتی که از بسیاری جهات برای قدرت های بین المللی جنبه بسیار حیاتی دارد و صرفا بحث رقابت بر سر پرستیژ و اعتبار نیست.
ترامپ که در دور اول خود با تشکیل نیروی فضایی به عنوان شاخه ششم نیروهای مسلح امریکا در کنار ارتش، نیروی دریایی، نیروی هوایی، سپاه تفنگداران دریایی و در نهایت گارد ساحی پیشگام مسلح سازی فضا توسط نیروهای ایالات متحده قلمداد می شد میراث دار طرح های عظیم شرکت های خصوصی و نیز سازمان های دولتی برای رقابت در این عصر جدید و رقابت میان قدرت های بزرگ بوده است. پروژه هایی نظیر پروژه آرتمیس ناسا برای بازگشت به ماه، پروژه های کلونی سازی روی ماه و مریخ که از سوی شرکت های خصوصی هدایت می شود، پروژه ساخت ابرکوره ذوب فلزات مداری شرکت بویینگ که پیش بینی شده تا در مدار ماه قرار بگیرد تا در وضعیتیی بدون جاذبه و با استفاده صرف از معادن ماه و انرژی خورشیدی آلیاژهایی نوین با کیفیتی بالاتر را در شرایط رها از جاذبه فراهم کند، طرح های نیروی هوایی برای به دام انداختن اجسام سرگردان آسمانی دارای عناصر کمیاب معدنی و … از جمله این طرح ها هستند.
در این میان ایلان ماسک به عنوان مشاور ارشد و پشتیبان مالی رقابت های ریاست جمهوری ترامپ که حضور دوباره وی را در شبکه های اجتماعی ممکن ساخت و هزینه های مالی دادگاه ها و رقابت های انتخاباتی وی را فراهم کرد از جایگاه ویژه ای برخودار است. این کارآفرین حوزه فضا که به نظر می رسد در حال ورود به دنیای اسرارآمیز صنایع نظامی امریکا نیز هست از پیشقراولان عصر جدید فضایی است. عصری که وی با ساخت موشک های حامل دراگون که دارای قابلیت بازگشت و فرود مجدد هستند هزینه سفرهای فضایی را به صورتی رویایی کاهش داده است تا امریکا بار دیگر رهبری رقابت های تجاری پرتاب های فضایی را به دست آورد. خوشحالی عریان ماسک در لحظه ای که ترامپ از سفر به مریخ و زدن پرچم امریکا بر این سیاره سرخ صحبت کرد گویای برنامه های ماسک برای سفر به این سیاره است.
اما در این میان چنین سرمایه گذاری هایی به تنهایی خود موجب جلب رقبای داخی و خارجی به این حوزه خواهد شد. همه به دنبال منابع جدید انرژی و کانی های کمیاب هستند. بیهوده نیست که نیروی هوایی امریکا در یک ابتکار مشترک با ناسا و شرکت بویینگ در سال 2016 با نگارش کتاب محیط استراتژیک، فضای ماورا جو: ژئوپلیتیک فضا در پنجاه سال آینده به آینده نگری در مورد وضعیت سیاسی فضا طی پنجاه سل آینده و گستره تخاصمات و رقابت ها و همکاری ها پرداخته، و ضمن این مسئله، تشریح و توصیفی از تکنولوژی های مورد نیاز نیروهای مسلح امریکا و نیز بخش خصوصی امریکا برای پیروزی در این عصر پیچیده رقابت های بین المللی میان قدرت های بزرگ ارائه داده است.
اما این فقط امریکا نیست که پروژه های عظیم و هنگفت سرمایه گذاری در فضای ماورای جو را داراست. چینی ها، اروپایی ها، ژاپنی ها و البته هندی ها نیز هر کدام دارای پروژه های منحصر به فرد خود هستند. اما در حالی که اهداف اروپایی ها و ژاپنی ها و هندی ها بیشتر تحقیقات پایه است، امریکایی ها و چینی ها در حال برنامه ریزی برای تسلط و گسترش حاکمیت خود در فضای ماورای جو هستند. چینی ها نیز برنامه های بسیار سنگینی را برای سفر به ماه و سپس سفر به مریخ تدارک دیده اند. برنامه هایی که از ساخت یک ایستگاه فضایی در مدار ماه و یک ایستگاه فضایی دوقلو در مدار مریخ شروع شده است و تا تشکیل کلونی های چینی نشین روی مریخ ادامه می یابد.
مسلما زمانی که دو قدرت بزرگ که چالش های ژئوپلینیک بسیار سنگین روی زمین برخوردار هستند، وقتی در فضا حوزه اهداف استراتژیکشان با هم اصطکاک می یابد راحت تر به سوی برخورد نظامی مستقیم حرکت خواهند کرد و این همان نقطه ای است که ما را در آستانه ورود به دنیای تخیلات جنگ ستارگان می کند. دنیایی که اگر چه تا همین چند سال پیش نقطه ای دوردست در آسمان تخیلات انسان ها رخ می نمود اما امروز به نزدیکی دسترسی دوباره انسان به ماه می نماید.
به هر صورت به نظر می رسد که فضا و منابع معدنی و انرژی فضا در کمتر از یک دهه آینده مرکز رقابت های بزرگی میان قدرت های بزرگ خواهد بود و این یعنی تشکیل تقاطع های جدید میان دولت ها و نیز میان شرکت ها و البته میان دولت ها و شرکت ها. نتیجه این امر ظهور نسلی جدید از الیت های سیاسی اقتصادی و امنیتی خواهد بود که از آسمان ماورای جو به زندگی انسان ها خواهند نگریست و از این جهت ورود آن ها به رقابت های خونین فضایی بسیار آسان تر خواهد بود. نتیجه ای که می تواند معادلات استراتژیک حوزه فضا را تعریف و مسلمات ژئوپلیتیکی روی زمین را باز تعریف کند.