واضح است که مخالفان مسلح اسد از تضعیف جدی محور مقاومت ایران، بهویژه حزبالله، توسط اسرائیل بهرهبرداری کردهاند. حزبالله که به شدت تضعیف شده و روسیه که درگیر جنگ اوکراین است، دفاع از حکومت اسد را دشوارتر کردهاند. البته این گونه نیست که حزبالله یا روسیه کمک نخواهند کرد؛ هر دو در سوریه سرمایهگذاری عمیقی کردهاند، اما نیروهایشان مانند سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ که برای برخورد با شورشیان به کار گرفتند، دیگر در دسترس نیستند
حمله غافلگیرکننده شورشیان که شهر حلب را تصرف کرده و سایر مناطق تحت کنترل نظام اسد را تهدید میکند، میتواند نشانهای از تضعیف بیشتر نفوذ منطقهای ایران باشد، اما در عین حال ممکن است چرخه جدیدی از خشونت و بیثباتی به راه اندازد.
چگونه مخالفان توانستند کنترل دومین شهر بزرگ سوریه را هشت سال پس از شکستشان به دست آورند؟ اهمیت این مسئله چیست؟
در اوج درگیریهای سوریه، تقریباً یک دهه پیش، حلب به دو بخش تحت کنترل دولت و مناطق شورشی تقسیم شده بود. اما با کمک نیروی هوایی روسیه و گروه شبهنظامی حزبالله لبنان، حکومت بشار اسد تا پایان سال ۲۰۱۶ توانست کنترل کامل این شهر را بازپس گیرد. از آن زمان به بعد، درگیریها در سوریه تقریباً به حالت سکون درآمده بود و شورشیان عمدتاً در استان ادلب، که در مجاورت استان حلب قرار داشتند و محدود شده بودند.
واضح است که مخالفان مسلح اسد از تضعیف جدی محور مقاومت ایران، بهویژه حزبالله، توسط اسرائیل بهرهبرداری کردهاند. حزبالله که به شدت تضعیف شده و روسیه که درگیر جنگ اوکراین است، دفاع از حکومت اسد را دشوارتر کردهاند. البته این گونه نیست که حزبالله یا روسیه کمک نخواهند کرد؛ هر دو در سوریه سرمایهگذاری عمیقی کردهاند، اما نیروهایشان مانند سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ که برای برخورد با شورشیان به کار گرفتند، دیگر در دسترس نیستند.
پس از سقوط حلب، قدرت اسد متزلزل به نظر میرسد
سوال اصلی این است که چه اتفاقی در دمشق رخ میدهد؟ گزارشهای تاییدنشدهای اندکی پس از سقوط حلب منتشر شد که ادعا میکردند اسد و خانوادهاش در مسکو هستند، در خیابانهای پایتخت درگیریهایی رخ داده، واحدهای مختلف ارتش سوریه با یکدیگر در نزاع هستند، و به طرز چشمگیری، کاخ ریاستجمهوری تصرف شده است. بسیاری از این گزارشها احتمالاً نتیجه جنگ روانی و اطلاعات نادرست هستند، اما آنچه در کانون های قدرت دمشق میگذرد، برای تعیین مسیر این مرحله تازه از درگیری سوریه حیاتی خواهد بود.
آیا این نیروها قادر به حفظ کنترل حلب و گسترش کارزار نظامی خود علیه رژیم اسد هستند؟
بی گمان خطوط مقدم نبرد تغییر کرده و سوریه بار دیگر به یک منطقه جنگی فعال تبدیل شده است. با این حال، ارزیابی دقیق چشمانداز گروههایی که کنترل حلب و مناطق اطراف شهر حماه را به دست گرفتهاند، نیازمند احتیاط است. هیچ خبرنگار بینالمللی در سوریه حضور ندارد و گزارشهایی که از این کشور منتشر میشود، احتمالاً مملو از اطلاعات نادرست و گمراهکننده است.
تا کنون میدانیم که شورشیان – ترکیبی از گروههای افراطی، نیروهای مورد حمایت ترکیه و کردها (اگرچه نه لزوماً نیروهای سازمانیافته کُرد) – کنترل حلب را به دست گرفتهاند و به سمت حماه و دیگر شهرها پیشروی میکنند. گفته میشود گروه اصلی پشت این حمله، هیئت تحریر الشام است که در ابتدای جنگ داخلی سوریه ظهور کرد. این گروه شاخهای از وابستههای القاعده به نام جبهه النصره است و در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت امور خارجه ایالات متحده قرار دارد.
در حلب، نیروهای دولتی سوریه بدون مقاومت قابلتوجهی عقبنشینی کردند. اینکه آیا گروههای شورشی میتوانند دستاوردهای خود را تثبیت کنند، به واکنش رژیم، روسها، حزبالله و هر گروه دیگری که ایران ممکن است برای کمک به اسد اعزام کند، بستگی دارد. گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد نیروهای روسی در سوریه برای حمایت از نظام حملات هوایی انجام دادهاند. با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا دول
که آیا دولت و متحدانش میتوانند دفاع قابل توجهی انجام دهند یا خیر.
چشمانداز حمایت نیروهای روسیه از اسد در قیاس با سال ۲۰۱۶ چگونه است؟
روسیه به طور کامل درگیر جنگ اوکراین است اما همچنان نیروهایی در سوریه دارد، از جمله هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، پلیس نظامی و سربازانی که در بیش از بیست پایگاه مستقر هستند. بیشتر حمایت نظامی روسیه از اسد به شکل بمبارانهای بیهدف مناطق شورشی از هوا انجام میشد، در حالی که حزبالله نظام را در زمین پشتیبانی میکرد. احتمالاً روسیه از پایگاه هوایی حمیمیم در شمال غربی سوریه برای انجام عملیات مشابه استفاده خواهد کرد. با این حال، قدرت هوایی به تنهایی احتمالاً برای عقبراندن شورشیان کافی نخواهد بود.
با توجه به ناتوانی یا عدم تمایل نیروهای دولتی به مقابله با شورش و ضعف حزبالله در تجمیع نیروهای گذشته، روسیه در سوریه با شرایط دشواری مواجه است. مسکو بدون شک خواهان حفظ موقعیت خود در سوریه است، اما اینکه آیا تامین این هدف، شامل دفاع از اسد نیز میشود، هنوز نامشخص است.
واکنش دیگر بازیگران خارجی حاضر در سوریه، از جمله ترکیه، اسرائیل، ایران و ایالات متحده چیست؟
ایران: وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، روز یکشنبه با همتای ترکیهای خود در آنکارا دیدار کرد اما قبل از آن به دمشق رفت تا وضعیت سوریه را ارزیابی کند. بشار اسد پس از اینکه قیام ۲۰۱۱ سوریه از کنترل او خارج شد، پیش از رو آوردن به مسکو، به دنبال حمایت تهران بود. ایران به دلیل اهمیت سوریه برای پشتیبانی از حزبالله، سرمایهگذاری عمیقی در این کشور کرده است و دهها پایگاه نظامی و تأسیسات دیگر در آن دارد.
سوریه به عنوان مسیر انتقال سلاح، محل تولید جنگ افزار یا استقرار فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای هماهنگی با حزبالله نقشی حیاتی برای ایران ایفا میکند. موقعیت راهبردی ایران در منطقه از قبل رو به افول گذاشته بود و حمله شورشیان به حلب و تهدید جدید علیه نظام اسد، این موقعیت را بیشتر در معرض خطر قرار داده است.
ترکیه
دولت ترکیه در سالهای اخیر تلاش کرده روابط خود با سوریه را عادیسازی کند، تغییری بزرگ برای آنکارا که پس از آغاز جنگ داخلی ۲۰۱۱ خواهان پایان نظام اسد شده و بخشهایی از شمال غرب سوریه را اشغال کرده بود. به نظر میرسد اکنون ترکها در حال بازنگری در این رویکرد خود نسبت به حکومت اسد هستند. اگر رجب طیب اردوغان و مشاورانش باور داشته باشند که سقوط اسد محتمل است، چه بسا ترکیه تلاش خود را برای نفوذ ویژه در دولت جایگزین در دمشق از سر گیرد. با توجه به رویکرد قبلی اردوغان به خیزشهای عربی بیش از یک دهه پیش، این به معنای حمایت از گروههای اسلامگرا خواهد بود.
نقش قابلتوجه ترکیه در سوریه پس از اسد میتواند به آنکارا کمک کند تا مشکل خودمختاری کردها در سوریه را مدیریت کند و همچنین بازگشت میلیونها پناهجوی عمدتاً کُرد را که طی دوازده سال گذشته برای فرار از جنگ به ترکیه آمدهاند، تسهیل کند.
اگر ترکیه بار دیگر برای تغییر نظام در دمشق فشار بیاورد، این امر آنکارا را بار دیگر با کشورهای عربی عمده مانند عراق و امارات متحده عربی که از اسد حمایت کردهاند، در تقابل قرار خواهد داد. احتمالاً مصر و عربستان سعودی نیز به دلیل نگرانیهایشان از گروههای سیاسی اسلامگرایی که از حمایت ترکیه برخوردار بودهاند، از حکومت سوریه حمایت میکنند.
اسرائیل
گسستِ محور ایران – سوریه بدون شک به امنیت اسرائیل کمک میکند، زیرا خط انتقال سلاح به حزبالله را تضعیف میکند. با این حال، احتمال سقوط اسد چالشهای قابلتوجهی برای اسرائیل به همراه دارد، بهویژه اگر اسلامگرایان مورد حمایت ترکیه به قدرت برسند. البته، قبل از سقوط اسد باید رویدادهای زیادی رخ دهد. در حال حاضر، مشکلات اسد در سوریه، مشکلات ایران نیز محسوب میشود و این وضعیت به نفع اسرائیل است.
ایالات متحده
در حال حاضر حدود ۹۰۰ نیروی نظامی آمریکایی در سوریه مستقر هستند که عمدتاً در اطراف پایگاه التنف متمرکز شدهاند. مأموریت آنها کمک به نیروهای دموکراتیک سوریه برای مهار داعش است. تصرف حلب و سایر مناطق توسط شورشیان این مأموریت را تغییر نمیدهد؛ در واقع، وجود عناصر افراطی در بین شورشیان ممکن است این مأموریت را ضروریتر کند.
سوال همچنان باز است که آیا این نیروها پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب آمریکا، در ۲۰ ژانویه در سوریه باقی خواهند ماند یا خیر. ترامپ در دوره اول خود دو بار وعده خروج این نیروها را داد، اما تحت فشار مشاورانش برخی از آنها را مجدداً مستقر کرد. با توجه به رویکردِ “اول آمریکا”ی ترامپ، ممکن است این بار تصمیم به خروج نیروها بگیرد، صرفنظر از وضعیت سوریه، که در حال حاضر تهدیدی برای آمریکاییها یا خاک ایالات متحده محسوب نمیشود.