چگونه می‌توان بدنه اجتماعی از دست رفته را احیا کرد؟

ارائه خدمات اجتماعی از سوی جمعیت اخوان المسلمین عمدتا بدون تبعیض صورت گرفت. هیچ آزمون یا سنجش ایدئولوژیکی و ابراز وفاداری‌ای وجود نداشت. برای اخوان المسلمین ارائه خدمات اجتماعی از لحاظ تاریخی به عنوان راهی برای جلب حمایت توده‌ مردم بود؛ در شرایطی که تلاش برای کسب قدرت سیاسی ادامه داشت. در واقع، اخوان المسلمین تلاش زیادی کرد تا تاکید نماید که خدمات اجتماعی آن گروه برای همگان در دسترس است.

 اخوان المسلمین مصر به عنوان مهم‌ترین جریان سیاسی اسلامگرای آن کشور که تاثیر اندیشه‌هایش در بسیاری از کشور‌های منطقه نیز قابل مشاهده است، سال‌ها زیر ضرب دولت‌های مختلف مصر قرار داشته و دارد. در این میان آن‌ها برای مقابله با سرکوب مدل جایگزین ارائه خدمات اجتماعی را ایجاد کرده تا با افزایش نفوذ میان نیرو‌های اجتماعی بتواند در برهه‌های زمانی هر چند موقت گشایش فضای سیاسی، با قدرت وارد میدان شود. ظهور فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی نتیجه بیش از ۸۰ سال عملکرد ضعیف اقتصادی دولت  مصر بوده است.

در دهه ۱۹۵۰ میلادی نرخ رشد اقتصادی ۶ درصد و در اوایل دهه ۱۹۶۰ به ۸.۳ درصد رسید، اما در سال‌های پس از آن در سال ۲۰۰۴ به ۴ درصد کاهش یافت. هم چنین، طبق گزارش صندوق بین المللی پول بدهی خارجی مصر در سال ۲۰۰۵ میلادی به حدود ۳۱ میلیارد دلار رسید در حالی که این رقم در سال ۲۰۰۱ میلادی ۲۶ میلیارد دلار بود. در نتیجه چنین وضعیت اقتصادی‌ای نیاز به تغییر سیاسی در شعار‌های مردم مصر دیده شد، زیرا آنان به دنبال نظم سیاسی نوینی بودند که قادر باشد به کاهش فقر، حاشیه نشینی، محرومیت و بیکاری کمک کند. در واقع، طبق گزارش صندوق بین المللی پول در سال ۲۰۰۵ میلادی ۳۰ میلیون مصری زیر خط فقر زندگی می‌کردند.

فساد عظیم، ناکامی‌های سیاسی و اقتصادی با تورم بالا، افزایش هزینه‌های زندگی به ویژه پس از آزادسازی نرخ ارز در سال ۲۰۰۳ میلادی، همگی در کنار یکدیگر مردم را نگران آینده خود ساخته بودند. برای مثال، نرخ بیکاری در مصر در سال ۲۰۰۳ میلادی به ۳۰ درصد رسیده بود. در چنین شرایطی کمک‌های اقتصادی و اجتماعی اخوان المسلمین در جذب دست کم مصری‌های کم درآمدی که هیچ نوع کمکی از دولت‌های متوالی دریافت نمی‌کردند، نقش بزرگی داشت.

البته بررسی میزان تاثیر فعالیت‌های اقتصادی و خدمات اجتماعی بر قدرت سیاسی اخوان المسلمین برای محققان کاری دشوار بوده، زیرا آن سازمان از سوی دولت‌های متوالی  تحت محدودیت‌های شدید قرار داشته است. هم چنین، برخی آمار و ارقام وجود دارند که ممکن است بالا بودن تاثیر اقدامات اجتماعی اخوان در جذب رای دهندگان را زیر سوال ببرند برای مثال، در نظرسنجی‌ای در سال ۲۰۰۵ میلادی از کسانی که به نامز‌دهای اخوانی در انتخابات پارلمانی رای داده بودند پرسیده شد که دلیل انتخاب شان چه بوده و آنان پاسخ دادند که به دلیل باور‌های مذهبی.

از همین رو بود که پس از انقلاب ۲۰۱۱ میلادی در مصر در جریان انتخابات ریاست جمهوری آن کشور، محمد مرسی نامزد اخوان المسلمین برنده انتخابات شد. در شرایطی که پیش از انقلاب در دوره زمامداری “حسنی مبارک” فضای سیاسی بسته بود و احزاب سیاسی امکان فعالیت آزادانه را نداشتند، این اخوان المسلمین بود که با ایجاد شبکه‌های اجتماعی وسیع در سطح جامعه به بسیج و سازماندهی نیرو پرداخت و در زمان مناسب در بازی سیاسی از آن سرمایه اجتماعی استفاده کرد.

در سال‌های قبل از وقوع کودتای نظامی ۲۰۱۳ میلادی انجمن پزشکی اسلامی وابسته به اخوان المسلمین سالانه به حدود دو میلیون مصری خدمت رسانی می‌کرد. در شرایطی که دولت بیمارستان‌های مناسبی را به شهروندان ارائه نمی‌کرد و بی کفایتی خود را نشان داده بود اخوانی‌ها با ارائه خدمات بهداشتی و درمانی اقبال عمومی در میان طیف قابل توجهی از مصری‌ها کسب کردند. برای دهه‌های متمادی شبکه خدمات اجتماعی اخوان عمیقا خود را در شهر‌ها و روستا‌های مصر جاسازی کرده بود.

خدمات رفاهی و اجتماعی

“حسن البناء” بنیانگذار اخوان المسلمین در پیام‌های اولیه اصلاح طلبانه خود بر اصلاحات اجتماعی به ویژه انتشار اطلاعات و افزایش امکانات و پرسنل برای مقابله با مشکل گسترده سلامت ملی متمرکز شده بود. اخوان المسلمین اساسا یک جنبش اجتماعی – اسلامی بود و نه صرفا یک جنبش سیاسی و به اعضای خود می‌آموخت که ارزش خدمات را قبل از هر چیز از دریچه مذهبی ببینند. از دید اخوانی‌ها خدمات شخصیت می‌سازد. خدمت نوعی انفاق است که بر کسانی که می‌توانند آن را انجام دهند واجب است. این موضوع جنبه‌ای مرکزی برای پیام بنیانگذار حسن البنا داشت و یکی از ویژگی‌های تعیین کننده اخوان المسلمین معاصر بوده است: خدمت به هموطنان اقدامی برای ساختن کشور و خدمت به مردم ما است.

از همین رو داوطلبان اعزامی اخوانی کار پاکسازی خیابان‌های روستا‌ها را برعهده گرفتند و روستائیان را به استفاده از بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها و بهره مندی از کمک‌های اولیه پزشکی تشویق کردند. اخوان المسلمین در بخشی از برنامه خود در سال ۱۹۴۳ میلادی برای داوطلبان اعزامی نسبت به کثیفی و مشکلات بهداشتی توده‌های مصری در شهر‌ها و روستا‌ها ابراز انزجار کرده و نسبت به لزوم رفع آن تاکید داشت. داوطلبان آن جمعیت هم چنین در طول اپیدمی‌های سال‌های ۱۹۴۵ و ۱۹۴۷ میلادی به وزارت بهداشت مصر کمک ارائه کردند تا در مناطق آسیب دیده خدمات رسانی کنند.

خدمات پزشکی و درمانی

برنامه ارائه خدمات درمانی اخوانی‌ها از سال ۱۹۴۴ میلادی با تاسیس بخشی پزشکی تقویت شد و در آن، تاسیس داروخانه‌ها، کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها، برنامه “انتشار پیام بهداشت و ارتقای سطح سلامت همه طبقات با تمام ابزار‌های موجود” تعریف شد.

اگرچه درسال ۱۹۴۸ میلادی داروخانه و کلینیک‌های وابسته به اخوانی‌ها توسط دولت وقت مصادره شده بود، اما فعالیت آن مراکز از سال ۱۹۵۰ میلادی از سر گرفته شد و در سال ۱۹۵۳ ادعا شد که هر استان مصر حداقل یک داروخانه داشت و شانزده کلینیک در قاهره بیش از ۱۰۰۰۰۰ بیمار را درمان کرده بودند. با این وجود، در سال ۱۹۵۴ میلادی دولت افسران آزاد به طور رسمی تمام کلینیک‌هایی که در آن زمان فعال بودند را مصادره کرد.

آن چه برای آن مراکز رخ داد تا زمان ظهور نظم سیاسی جدید به رهبری “انور سادات” در سال ۱۹۸۱ میلادی نامشحص بود. مزیت گشایش سیاسی بیش‌تر دوره سادات آن بود که اخوانی‌ها تلاش کردند با استفاده از نسلی تازه در فضای اجتماعی حضوری فعال‌تر داشته باشند. بسیاری از رهبران جدید آن زمان اخوان المسلمین از اعضای جنبش دانشجویی کالج پزشکی دانشگاه قاهره بودند. این نسل جدید به پیشبرد نقش اجتماعی اخوان المسلمین در ارائه خدمات بهداشتی کمک کرد. هنگامی که حضور اخوان المسلمین در جامعه در دوران رژیم انور سادات عادی شد، دولت از حساسیت نسبت به رصد فعالیت‌های اجتماعی توسط اخوان المسلمین کاسته بود.

خدمات بهداشتی ارائه شده توسط اخوان در طول رژیم حسنی مبارک بهتر شد. از آنجایی که رژیم جدید در تلاش برای اتخاذ یک چشم انداز دموکراتیک بود به اخوانی‌ها اجازه داد تا در زمینه توسعه زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی از طریق کلینیک‌ها، بیمارستان‌ها و مساجد نقش فعال‌تری ایفا کند. با این وجود، در آغاز دهه ۱۹۹۰ میلادی آزادی جمعیت اخوان المسلمین برای فعالیت در جامعه مصر دوباره مختل شد، زیرا رژیم مبارک مشاهده کرد که اخوان از دستاورد‌های خود برای اهداف سیاسی استفاده  کرده و حامیانش در طبقه متوسط ​​پایین را علیه سیاست‌های مبارک بسیج کرده است.

علیرغم محدودیت‌ها، قدرت اجتماعی اخوانی‌ها در سال ۱۹۹۲ میلادی آشکار شد زمانی که اعضای آن جمعیت سریع‌ترین پاسخ دهندگان به زلزله‌ای در مصر بودند که ۳۷۸ کشته و ۳۳۰۰ زخمی برجای گذاشت. پس از آن اخوانی‌ها مورد توجه افکار عمومی و رسانه‌های بین المللی قرار گرفتند. رژیم متوجه شد که توانایی‌های سازمانی اخوان بسیار بیش‌تر از توانایی‌های دولت است.

“احمد الملط” از پیروان حسن البناء رهبر اخوان المسلمین، انجمن پزشکی اسلامی  را در سال ۱۹۷۷ برای ارائه مراقبت‌های پزشکی کم هزینه و با کیفیت بالا تاسیس کرده بود. آن سازمان پیوسته رشد کرد و در آستانه کودتای نظامی ۲۰۱۳ مصر ۲۲ بیمارستان و هفت مرکز تخصصی پزشکی، چهار مرکز دیالیز، یک مرکز چشم پزشکی، یک مرکز باروری و یک مرکز برای افراد دارای نیاز‌های ویژه را اداره می‌کرد. علاوه بر این، آن سازمان در زمینه تامین کاروان‌های پزشکی سیار نیز فعال بود که گروه‌هایی از پزشکان را به سراسر کشور اعزام می‌کردند. در واقع، انجمن پزشکی اسلامی بزرگترین و قدیمی‌ترین ابتکار عمل اخوان المسلمین در زمینه ارائه خدمات اجتماعی سازمان یافته بود.

علیرغم سرکوب‌های دوره‌ای در دسترس بودن پزشکان باعث شد تا اخوان المسلمین با تمام فراز و فرود‌ها نقش خدمت رسانی اجتماعی خود را ادامه دهد. در سال ۱۹۹۸ میلادی نتیجه یک بررسی نشان داد ۷۰ درصد از پزشکان مصری عضو اخوان المسلمین یا هوادار آن جمعیت بودند.

خدمات آموزشی

از دهه ۱۹۲۰ میلادی اخوان المسلمین به دلیل وجود کمبود‌های آموزشی، خود را به عنوان نیروی حامی سوادآموزی به جامعه معرفی کرد. آن گروه علاوه بر تاکید بر علم اسلامی بر تربیت مبتنی بر میهن دوستی و عشق به کل ملت‌های مسلمان نیز تاکید داشت. به گفته اخوانی‌ها این امر مستلزم رشد احساس مسئولیت اجتماعی، میل به مبارزه با آسیب‌های جامعه (فقر، جهل، جنایت و غیره) و آرزوی ایجاد جامعه‌ای الگو بر اساس اصول اسلامی عدالت و برادری بود.

اخوان المسلمین با افتتاح یک مسجد در سال ۱۹۳۱ میلادی شروع به سازماندهی امکانات خود کرد و به دنبال آن مدرسه‌ای برای پسران و مدرسه‌ای دیگر برای دختران تاسیس کرد. در سال ۱۹۵۱ میلادی “حسن الهضیبی” دومین مرشد عام اخوان پس از مرگ حسن البناء در سال ۱۹۴۹ میلادی فراخوانی صادر کرد مبنی بر ایجاد حداقل یک مدرسه برای تبلیغ در هر دفتر اداری اخوان المسلمین و به دنبال آن در سال ۱۹۵۳ میلادی مدرسه‌ای را با هدف تربیت واعظان حرفه‌ای برای رقابت با مناصب سنتی دولتی روحانیون ایجاد کرد تا بر افکار عمومی و قلوب مصری‌ها تأثیر بگذارند.

اخوان المسلمین تا جایی پیش رفت که در تمام استان‌های مصر، مدارس خود را اداره می‌کرد و سایر خدمات آموزشی هم، چون اردو‌های تابستانی برای نوجوانان، آموزش حرفه‌ای و کلاس‌های عصرانه، دروس تکمیلی برای کودکان را ارائه می‌کرد که جایگزینی برای آموزش رسمی کنترل شده دولتی بود.

نقطه اوج سرکوب فعالیت‌های آموزشی اخوان و ممنوعیت تمام فعالیت‌های اجتماعی آن گروه، در دوران زمامداری “جمال عبدالناصر” در سال ۱۹۵۴  بود. این وضعیت تا زمان مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰ میلادی ادامه یافت. با تغییر قدرت رژیم انور سادات از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۱ تلاش کرد تا فضای سیاسی را دوباره باز کند و رویکرد اقتصادی محدود شده توسط رژیم ناصر را آزاد کند و در نتیجه امکان فعالیت اجتماعی بیش تری برای اخوانی‌ها فراهم شد.

پس از دهه ۱۹۷۰ میلادی بخشی از کارآفرینان مصری که از مصر مهاجرت کرده و در کشور‌های حاشیه خلیج فارس ثروتی اندوخته بودند و برخی از آنان از اعضا یا هوادار اخوان المسلمین بودند به مصر بازگشتند و در حوزه املاک و مستغلات سرمایه گذاری کردند. به آنان امتیازات مالیاتی اعطا شد مشروط بر آن که بخش‌هایی از ساختمان‌هایی را که برای ایجاد مساجد خصوصی ساخته بودند، به خدمات اجتماعی، بهداشتی و آموزشی اختصاص دهند. چنین مجموعه‌های اسلامی بزرگی به طور تصاعدی افزایش یافتند.

پس از ترور سادات در اکتبر ۱۹۸۱ میلادی نیز سیاست آموزشی مبارک با طرحی به نام “احیای بزرگ” در جهت ایجاد پیشرفت در تمام عرصه‌های آموزشی بود. اخوانی‌ها از فضای ایجاد شده برای تشدید فعالیت آموزشی خود استفاده کردند.

در طول دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی آن جنبش یک پایگاه اجتماعی گسترده و بین طبقاتی را بازسازی کرد و اقدامات خود را از طریق دانشگاه‌ها و موسسات خیریه و هم چنین از طریق سندیکا‌های حرفه‌ای پزشکان، مهندسان و داروسازان دنبال می‌کرد که فعالان نسل جوان در آن فعالیت می‌کردند. اخوانی‌ها در دهه ۱۹۸۰ به دستاورد‌های انتخاباتی دست یافتند و مهم‌تر از همه در سال ۲۰۰۵ توانستند ۸۸ کرسی از ۴۴۴ کرسی پارلمان یعنی حدود ۲۰ درصد کرسی‌ها را از آن خود سازند.

پس از کودتای مصر در سال ۲۰۱۳ میلادی،  ۷۷ مدرسه اخوانی‌ها در ۱۵ استان مصر تعطیل شدند.  شبکه مدارس خصوصی اخوان به عنوان دومین رکن شبکه خدمات اجتماعی گسترده‌تر آن گروه عمل کرده است. فعالیت شبکه‌های مدارس اخوان المسلمین به قدری قابل توجه و تاثیر گذار بوده که دولت پس از کودتای مصر در سال ۲۰۱۵ میلادی ادعا کرد که ۸۵ درصد از شبکه مدارس اخوان تحت کنترل دولت است. تلاش دولت مصر برای خلع ید از شاخه‌های شبکه آموزشی اخوان المسلمین قوانین جدید موسوم به قوانین ضد تروریسم را وضع کرده و از آن به عنوان ابزاری برای سرکوب اخوانی‌ها استفاده کرده است.

در اواخر فوریه همان سال رئیس جمهور مصر مجموعه‌ای از فرامین را امضا کرد که به مقام‌های مصر اختیارات گسترده‌ای می‌داد برای بازداشت و مصادره دارایی‌های گروه‌هایی که توسط دولت مصر تهدیدی برای نظم عمومی قلمداد می‌شدند.

خدمات رفاهی غیررسمی

علاوه بر خدمات پزشکی و آموزشی، بخش رفاه و خدمات اجتماعی نیز از سوی جمعیت اخوان المسلمین مورد توجه قرار گرفت و برای کمک به خانواده‌های فقیر به ویژه خانواده‌های بدون نان آور، سالخوردگان، بی خانمان‌ها و افراد یتیم به صورت ماهانه کمک‌هایی معمولا در قالب مواد غذایی، پوشاک و صابون و وسایل بهداشتی در اعیاد و تعطیات مذهبی توزیع می‌کرد.

فعالیت در چارچوب قوانین رژیم‌های سیاسی

نکته قابل توجه در مورد اخوان المسلمین آن است که آن جمعیت فعالیت‌های خود را تا حد زیادی منطبق با قوانین رژیم‌های سیاسی دنبال می‌کرد.

برداشت تاریخی اخوان المسلمین از ارائه خدمات اجتماعی به عنوان اقدامی که باید آشکارا دنبال شود و در معرض دید دولت باشد نشان دهنده قابلیت سازگاری آن جمعیت بود. اخوان المسلمین از همان ابتدا سازمان‌های خدمات اجتماعی خود را تحت قوانین وزارت آموزش و پرورش، وزارت اوقات (برای موسسات خیریه مستقر در مساجد) و وزارت بهداشت مصر ثبت کرد.

حتی در آغاز تشکیل آن جمعیت در سال ۱۹۲۸ حسن البناء اخوان المسلمین نام و فعالیت آن جمعیت را نزد دولت تحت قیمومیت بریتانیا به ثبت رساند. هنگامی که وزارت همبستگی اجتماعی مصر در سال ۱۹۳۹ تاسیس شد همه سازمان‌های غیردولتی فعال در مصر ملزم به انحلال و تشکیل مجدد با پیروی از قوانین جدید شدند. در آن زمان نیز اخوانی‌ها خود را با خواسته دولت منطبق ساختند.

در دوره پس از حکمرانی جمال عبدالناصر نیز اخوانی‌ها فعالیت‌های اجتماعی و مدنی خود را نزد نهاد‌های دولتی ثبت کردند. اخوان المسلمین علیرغم درک این واقعیت که با این کار به دولت قدرت فوق العاده‌ای برای نظارت برای تشکیلات و فعالیت‌های خود می‌بخشید، اما قانونمدار باقی ماند. در اصل برای اخوانی‌ها مزایای یک فعالیت قانونی بیش از هزینه‌های آن بود.

حتی پس از وقوع کودتا ۲۰۱۴ میلادی نیز مدیر روابط عمومی انجمن پزشکی اسلامی گفته بود: “ما دشمن دولت نیستیم ما بخشی از آن هستیم علیرغم این واقعیت که با سیاست‌های آن مخالف هستیم. ما با وزارت همبستگی اجتماعی در ارتباط هستیم و در یک سال گذشته تخلفی ثبت نشده است”.

به طور مشابه، اخوان المسلمین این استدلال را مطرح کرد که شبکه مدارس آن جمعیت به دستورالعمل‌های برنامه درسی وزارت آموزش و پرورش مصر پایبند بوده و مطابق با قانون عمل می‌کند.

ارائه خدمات اجتماعی بدون تبعیض ایدئولوژیک و عقیدتی

ارائه خدمات اجتماعی از سوی جمعیت اخوان المسلمین عمدتا بدون تبعیض صورت گرفت. هیچ آزمون یا سنجش ایدئولوژیکی و ابراز وفاداری‌ای وجود نداشت. برای اخوان المسلمین ارائه خدمات اجتماعی از لحاظ تاریخی به عنوان راهی برای جلب حمایت توده‌ای بوده است. در واقع، اخوان المسلمین تلاش زیادی کرده تا تاکید نماید که خدمات اجتماعی آن گروه برای همگان در دسترس است. به عبارت دیگر، اخوان به خدمات اجتماعی به مثابه یک حزب سیاسی نگریسته بدان معنا که ارائه خدمات اجتماعی راهی برای دستیابی به رای دهندگان و بسیج سیاسی آنان بوده است.

نمونه بارز آن برنامه گسترده خدمات اجتماعی ارائه شده از سوی حزب “آزادی و عدالت” شاخه سیاسی اخوان المسلمین تحت عنوان “با هم مصر را می‌سازیم” در جریان انتخابات پارلمانی تابستان ۲۰۱۳ بود.

یکی از ویژگی‌های کلیدی رویکرد اخوان به ارائه خدمات اجتماعی سازگاری با دولت موجود بود. با این وجود، با تشدید سرکوب اخوان المسلمین سازوکار ارائه خدمات اجتماعی توسط گروه‌های مسلح سلفی تکفیری  برجسته شد. آن گروه از این خدمات به عنوان ابزاری برای رقابت با رژیم‌های سیاسی موجود استفاده می‌کنند.

جریان سلفی تکفیری از این اعتقاد برخاسته است که مشارکت غیرخشونت آمیز (مثل سیاست ورزی یا موعظه) برای دستیابی به تغییرات سیاسی – اجتماعی کافی نیست. با این وجود، سلفی‌های تکفیری در سالیان اخیر توجه فزاینده‌ای به ظرفیت بالقوه ارائه خدمات اجتماعی داشته اند.

برای مثال، در میان مجموعه‌ای از اسناد به دست آمده از خانه امن القاعده در مالی نامه‌ای از “ناصر الوحیشی” رهبر القاعده در شبه جزیره عربستان  به همتای خود در مالی وجود داشت. وحیشی در آن نامه به همرزم خود در مورد اهمیت ارائه خدمات اجتماعی توصیه کرده و نوشته بود: “سعی کنید از طریق تامین امکانات زندگی و با رسیدگی به نیاز‌های روزمره مانند غذا، برق و آب آنان را جذب کنید. تامین این مایحتاج بر مردم تاثیر بسزایی دارد و باعث می‌شود با ما ابراز همدلی کنند و این احساس را داشته باشند که سرنوشت شان به سرنوشت ما گره خورده است”.

کلام آخر

امروزه به دلیل فشار‌ها و خطراتی که حکومت سیسی تحمیل کرده فعالیت‌های تبلیغی و آموزشی برای اخوان المسلمین اولویت ندارد. با این وجود، برنامه‌های آموزشی هم چنان ثمربخشی خود را نشان می‌دهند، زیرا اعضای ماهر و فداکاری را تربیت کرده اند. بنابراین، بدنه اصلی آن جمعیت توانسته برای بازه زمانی طولانی مدت بدون دستورالعمل‌های روزانه، راهنمایی‌های اداری، یا دستورات استراتژیک به کار خود ادامه دهد.

بنابراین، ضامن اصلی حیات بلند مدت اخوان المسلمین اعضای متعهدی هستند که می‌توانند در زمان‌های پر دردسر به راهشان ادامه دهند. صرفا با در اختیار داشتن سرمایه اجتماعی قدرتمند است که یک تشکل، حزب و جمعیت سیاسی می‌تواند در بزنگاه‌ها پیروزمندانه وارد عرصه شود و یپروزی در عرصه سیاست از رهگذر سازماندهی نیرو‌ها در سطح جامعه می‌گذرد.

دیدگاهتان را بنویسید