توافق فتح و حماس نفوذ چین در امور فلسطین را افزایش می دهد، اما راه وحدت سخت است

  1. چتم‌هوس، رسانه سلطنتی بریتانیا در این گزارش به جایگاه و تاثیر چین در روند توافق حماس و فتح پرداخته است.
  2. تحلیلگر چتم‌هوس گفت: « توافقنامه وحدت ملی که توسط حماس و فتح در 23 ژوئیه در پکن امضا شد ، چین را هم تراز با ایالات متحده در خاورمیانه قرار نمی دهد یا آن را به عنوان یک میانجی جایگزین معرفی نمی کند.»
  3. چتم هوس، نتیجه مذاکرات را صرفا توافق بر اصولی گسترده دانسته و بر این باور است که؛ « وحدت واقعی فلسطین مستلزم تغییر ساختاری در میراث سیاسی و ایدئولوژیک فلسطینیان است. اصلاحات عمیق و شمول همه جناح ها است. انتخابات دموکراتیک؛ و مهمتر از همه، پایان دادن به جنگ در غزه.»
  4. همچنین ضمن سراب خواندن این مذاکرات خاطر نشان کرد که با این حال هر یک از طرفین یعنی؛ چین، حماس و فتح توانستند نفع خود را از این توافق خواهند برد.
  5. انگیزه آشکار چین در میزبانی مذاکرات را ، نشان دادن تمایل به ایفای نقشی مسئولانه به عنوان یک قدرت بزرگ دانست و افزود: « این نقطه محوری در استراتژی پکن در خاورمیانه بوده است. چین می‌خواهد فلسطینی‌ها (و عموماً اعراب) را متقاعد کند که بین رویکرد او و رویکرد ایالات متحده درباره اتحاد میان فلسطینی‌ها تضاد وجود دارد.»
  6. این توافق جدید منعکس کننده این باور چین است که ایجاد یک کشور فلسطینی مستلزم اتحاد داخلی بین فلسطینی ها بدون استثنا است.چین همچنین ثبات منطقه ای را در پایان جنگ در غزه و ایجاد یک کشور فلسطینی پیش بینی می کند.این ثبات برای جلوگیری از آتش سوزی منطقه ای، حفظ جریان نفت از خلیج فارس، تضمین آزادی دریانوردی و امنیت دریایی در دریای سرخ، و حفاظت و رشد سرمایه گذاری های منطقه ای کمربند و جاده بسیار مهم است.
  7. چتم هوس گزارش می‌دهد که بنظر می‌رسد فتح زیر میز مذاکرات زده‌ زیرا با اینکه در ماه فوریه، فتح و حماس تقریباً برای تشکیل یک دولت وحدت توافق کرده بودند اما رئیس جمهور محمود عباس، رهبر فتح، مذاکرات را نادیده گرفت و محمد مصطفی، نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) را به عنوان رئیس دولت جدید متشکل از تکنوکرات ها منصوب کرد. در نتیجه چشم انداز همسو از بین رفت.
  8. چتم هوس ادامه داد: «در بیانیه جدید، فتح با اکثر خواسته های حماس از جمله تشکیل یک دولت وحدت بر کرانه باختری، بیت المقدس و نوار غزه مصالحه می کند. فتح با اکثر خواسته های حماس از جمله تشکیل یک دولت وحدت بر کرانه باختری، بیت المقدس و نوار غزه مصالحه می کند. این کشور با انتخابات عمومی و حق “مقاومت در برابر اشغال” به هر وسیله ممکن (از جمله مبارزه مسلحانه، که با دکترین فتح در تضاد است) موافقت می کند. حتی حماس و الجهاد را جنبش های «مقاومت دلاورانه» می نامد.»
  9. اضافه کرد: « این سازش های مهم برای فتح یک ضرورت عملی است. عباس می خواهد به سه هدف دست یابد: کاهش خشم جمعیت فلسطینی که به طور گسترده از روایت مقاومت حماس حمایت می کنند، تعلل در اصلاح سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و دور نگه داشتن حماس و جهاد اسلامی از آن.عباس همچنین می خواهد همکاری امنیتی تشکیلات خودگردان با اسرائیل را علیرغم مخالفت دو گروه زنده نگه دارد.»
  10. اما در خصوص منافع چین تصریح کرد؛« از آنجا که از ابتدا نفوذ چین در اسرائیل بسیار دور از ذهن بود، چین تصمیم گرفت از طریق میانجی گری برای وحدت فلسطین، نماینده منافع فلسطین در صحنه بین المللی شود.»
  11. و نتیجه گرفت: «برای اینکه این توافق معنایی داشته باشد، ابتدا باید آتش‌بس در غزه و نتیجه مطلوب در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و سپس اجرای موفقیت‌آمیز اقدامات مورد توافق وجود داشته باشد. به نظر می رسد که هنوز راه بسیار طولانی است.»

چتم هوس؛ برای جناح‌های فلسطینی، توافق جدید بیشتر در مورد اولویت‌های ایدئولوژیک و سیاسی کوتاه‌مدت است تا ایجاد یک جبهه متحد واقعی.

توافقنامه وحدت ملی که توسط حماس و فتح در 23 ژوئیه در پکن امضا شد ، چین را هم تراز با ایالات متحده در خاورمیانه قرار نمی دهد یا آن را به عنوان یک میانجی جایگزین معرفی نمی کند.

واشنگتن هیچ نقشی در این بازی ندارد، زیرا نمی تواند مستقیماً با حماس صحبت کند. شرایط مشابه عادی سازی عربستان و ایران با میانجیگری چین در مارس 2023 را تسهیل کرد. اهداف چین از میانجیگری این اعلامیه استراتژیک تر و بلندمدت تر است.

مذاکرات تنها به اصول گسترده دست یافته است، نه یک توافق جامع. وحدت واقعی فلسطین مستلزم تغییر ساختاری در میراث سیاسی و ایدئولوژیک فلسطینیان است. اصلاحات عمیق و شمول همه جناح ها است. انتخابات دموکراتیک؛ و مهمتر از همه، پایان دادن به جنگ در غزه.

مانند سایر اعلامیه های قبلی، این یکی احتمالاً یک سراب است. اما چین، فتح و حماس هر کدام پیروزی های خود را به دست آورده اند.

بیانیه برد-برد

انگیزه آشکار چین در میزبانی مذاکرات، نشان دادن تمایل به ایفای نقشی مسئولانه به عنوان یک قدرت بزرگ است. این نقطه محوری در استراتژی پکن در خاورمیانه بوده است. چین می‌خواهد فلسطینی‌ها (و عموماً اعراب) را متقاعد کند که  بین رویکرد او و رویکرد ایالات متحده درباره اتحاد میان فلسطینی‌ها تضاد وجود دارد: واشنگتن به طور گسترده در منطقه به‌عنوان حمایت ضمنی از تلاش‌های اسرائیل برای دوپاره نگه داشتن فلسطینی‌ها در نظر گرفته می‌شود. قبل از 7 اکتبر، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از کنترل حماس بر غزه حمایت کرد و به دنبال تداوم شکاف در رهبری فلسطین بود. و واشنگتن تصمیم گرفت چشم بپوشد.

این توافق جدید منعکس کننده این باور چین است که ایجاد یک کشور فلسطینی مستلزم اتحاد داخلی بین فلسطینی ها بدون استثنا است.چین همچنین ثبات منطقه ای را در پایان جنگ در غزه و ایجاد یک کشور فلسطینی پیش بینی می کند.این ثبات برای جلوگیری از آتش سوزی منطقه ای، حفظ جریان نفت از خلیج فارس، تضمین آزادی دریانوردی و امنیت دریایی در دریای سرخ، و حفاظت و رشد سرمایه گذاری های منطقه ای کمربند و جاده بسیار مهم است.

این توافق جدید منعکس کننده این باور چین است که ایجاد یک کشور فلسطینی مستلزم اتحاد داخلی بین فلسطینی ها بدون استثنا است. در واقع، حماس را به عنوان یک نهاد سیاسی به رسمیت شناخته شده بین المللی که بخش قابل توجهی از جمعیت فلسطین را نمایندگی می کند، احیا می کند.

این برای حماس که در اثر جنگ با اسرائیل نابود شده بسیار مهم است. یکی از مقامات ارشد حماس به من گفت: “به رسمیت شناختن چین به عنوان یک قدرت بزرگ برای ما بسیار مهم است . ”

حماس همچنین گفت‌وگوها را به‌عنوان یک مکانیسم کاهش‌دهنده در برابر وضعیت «لنگ» بایدن در ایالات متحده می‌بیند، زیرا آن‌ها نگرانند این مذاکرات بتواند چشم‌انداز توافق آتش‌بس را تضعیف کند. اگر ترامپ رئیس جمهور شود، ممکن است نتانیاهو اختیار بیشتری برای طولانی کردن جنگ داشته باشد.

سازش های فتح

در ماه فوریه، فتح و حماس تقریباً برای تشکیل یک دولت وحدت توافق کردند. اما رئیس جمهور محمود عباس، رهبر فتح، مذاکرات را نادیده گرفت و محمد مصطفی، نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) را به عنوان رئیس دولت جدید متشکل از تکنوکرات ها منصوب کرد. در نتیجه چشم انداز همسو از بین رفت.

در بیانیه جدید، فتح با اکثر خواسته های حماس از جمله تشکیل یک دولت وحدت بر کرانه باختری، بیت المقدس و نوار غزه مصالحه می کند.

در جریان دور اول مذاکرات در پکن در ماه آوریل، دو گروه ابتدا بر سر یک سند هشت ماده ای به عنوان مبنایی برای مذاکرات در دور بعدی به تفاهم رسیدند. اما به دنبال آن شکافی رخ داد که دور دوم مذاکرات در ژوئن را به تعویق انداخت.

در بیانیه جدید، فتح با اکثر خواسته های حماس از جمله تشکیل یک دولت وحدت بر کرانه باختری، بیت المقدس و نوار غزه مصالحه می کند. این کشور با انتخابات عمومی و حق “مقاومت در برابر اشغال” به هر وسیله ممکن (از جمله مبارزه مسلحانه، که با دکترین فتح در تضاد است) موافقت می کند. حتی حماس و الجهاد را جنبش های «مقاومت دلاورانه» می نامد.

ضرورت

برای فتح، این سازش های مهم یک ضرورت عملی است. عباس می خواهد به سه هدف دست یابد: کاهش خشم جمعیت فلسطینی که به طور گسترده از روایت مقاومت حماس حمایت می کنند. تعلل در اصلاح سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و دور نگه داشتن حماس و جهاد اسلامی از آن (آنها در آرزوی تصرف آن هستند). و در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات، برای تحولات آینده با واشنگتن آماده شود. عباس همچنین می خواهد همکاری امنیتی تشکیلات خودگردان با اسرائیل را علیرغم مخالفت دو گروه زنده نگه دارد.

دوام آشتی به توانایی ایالات متحده برای دستیابی به توافق آتش بس در خط قبل از نوامبر متکی است. زبان اعلامیه نشان می‌دهد که اجرای آن زیرکانه مشروط به فرمانی از سوی عباس شده است و کل فرآیند را در اختیار او قرار می‌دهد. اسپویل دیگر عدم وجود هیچ چارچوب زمانی یا مکانیزم اجرای خاصی برای تحقق آن است.

بنابراین، توافق پکن در درجه اول به ابهامات ناشی از واشنگتن، محبوبیت هر دو گروه و اولویت های ایدئولوژیک و رابطه با اسرائیل تحت توافق اسلو مربوط می شود. در مورد ایجاد وحدت واقعی در فلسطین بسیار کمتر است.

نکته دیگر این است که دوام آشتی به توانایی ایالات متحده برای دستیابی به توافق آتش بس در خط قبل از نوامبر متکی است. در حال حاضر اجماع گسترده ای در جامعه بین المللی وجود دارد که توافق باید به عنوان مرحله اولیه روند صلح که به راه حل دو کشوری منجر می شود، ساختار یابد.

هدف چین

این همان جایی است که هدف نهایی چین نهفته است. پکن در حال رقابت برای ایفای نقش محوری در هر گونه حل و فصل درازمدت مناقشه است. میزبانی از مذاکرات وحدت فلسطین راه را برای یک جبهه متحد سیاسی و اجتماعی فلسطین به عنوان شرط ثبات این کشور هموار می کند. همچنین نفوذ پکن بر جناح های فلسطینی و متعاقباً بر دولت آینده و نهادهای آن افزایش می یابد.

نفوذ چین بر اسرائیل از قبل محدود بود. پس از سرزنش اسرائیل و جانبداری از فلسطینی ها از 7 اکتبر، کاهش بیشتری یافته است. نکته قابل توجه این است که در حالی که فلسطینی ها با وانگ یی، وزیر امور خارجه چین دیدار می کردند، نتانیاهو در هواپیما به واشنگتن رفت تا با رئیس جمهور بایدن دیدار کند و در کنگره سخنرانی کند.

چین امیدوار است با میانجی گری برای وحدت فلسطین، نماینده منافع فلسطین در صحنه بین المللی شود. تشکیلات سیاسی و نظامی اسرائیل هیچ علاقه ای به جایگزینی ایالات متحده به عنوان تنها داور در روند صلح ندارند.

این امر تأثیر آن را بر طراحی یک شهرک آینده همتراز با ایالات متحده خواهد کرد. مطلوب ترین سناریوی پکن این است که ایالات متحده را از موقعیت ممتاز منحصر به فرد خود به عنوان یک صلح ساز به نفع کنفرانس صلح بین المللی چندجانبه به رهبری سازمان ملل بیرون کند که در آن چین و ایالات متحده در مرکز آن برابر هستند .

دیپلمات های چینی میزبان نشست های بیشتری در پکن با فلسطینی ها خواهند بود. آنها همچنین از دوحه و رام الله بازدید خواهند کرد تا به دنبال این توافق حرکت کنند. اما خیلی چیزها نامشخص است.

برای اینکه این توافق معنایی داشته باشد، ابتدا باید آتش‌بس در غزه و نتیجه مطلوب در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و سپس اجرای موفقیت‌آمیز اقدامات مورد توافق وجود داشته باشد. به نظر می رسد که هنوز راه بسیار طولانی است.

 

https://www.chathamhouse.org/2024/07/fatah-hamas-agreement-increases-chinese-influence-palestinian-affairs-road-unity-rocky

 

منبع: چتم‎‌هوس

ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل

دیدگاهتان را بنویسید