تنها اندکی پس از اعلام نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا، قدرت های غربی به همراه عوامل داخلی خود، سیلی از تنش زایی و آشوب را در این کشور آمریکای لاتین در دستورکار قرار داده اند. موضوعی که البته جدید نیست و در عین حال، با پیام های راهبردی و معناداری همراه است.
از این رو، هنوز آمریکا و شمار دیگری از متحدان منطقه ای و بین المللی آن، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا را نپذیرفته اند. در این راستا، اینطور به نظر می رسد که در تحلیل تحولات جاری در ونزوئلا، بایستی 4 نکته مهم و راهبردی را مد نظر داشت.
یک: هراس جدی غرب از الگوی استقلال ونزوئلا
ونزوئلا کشوری است که از منابع غنی زیرزمینی برخوردار است. بخش قابل توجه اقتصاد ونزوئلا به صادرات مواد خام تعلق دارد و این کشور نیازهای عمده خود را از طریق صادرات این قبیل اقلام تامین می کند. در این راستا، قدرت های غربی و به طور خاص آمریکایی ها سعی داشته اند تا از این مشخصه اقتصاد ونزوئلا استفاده کرده و دولت های مختلف ونزوئلا را وادار کنند که در مسیری گام بردارند که مطلوب آن ها است.
به بیان ساده تر، آمریکایی ها ودیگر قدرت های غربی با طرح تهدید علیه اقتصاد ونزوئلا و تحریم آن سعی داشتهاند این پیام را به دولت ونزوئلا برسانند که اگر این دولت بخواهد رویه های مستقلی را در پیش گیرد، با اعتراضات گسترده مردمی به دلیل مواجهه با چالش های جدی اقتصادی رو به رو خواهد شد. با این حال، مشکل اصلی غربیها با نظام حکمرانی ونزوئلا این است که این نظام حکمرانی توانسته در برابر این قبیل فشارها بایستد و در عین حال، مردم و افکار عمومی ونزوئلا را نیز با خود همراه سازد.
معادله ای که برای قدرت های غربی و به ویژه آمریکایی ها به شدت خطرناک است و از شکل گیری یک الگوی خطرناک در حیات خلوت سنتی آمریکا خبر می دهد. الگویی که البته در سال های گذشته چالش های جدی را برای واشینگتن و دیگر قدرت های غربی ایجاد کرده است. از این رو، بخش قابل توجهی از تحریکات غربی ها در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا معطوف به همین مساله است.
دو: تلاش غرب برای انکار اقبال عمومی به دولت ونزوئلا
یکی از نکاتی که بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران مسائل آمریکای لاتین در سال های اخیر به آن اشاره داشته اند این بوده که مردم این منطقه، در طی سال ها و دهه های اخیر، تا حد زیاید از سیاست ها و رویه های دولت آمریکا و دیگر قدرت های غربی در رابطه با کشورشان خسته شده اند و برخلاف شعارهای خیالی و پوشالی آن ها، نه تنها توسعه و رشد را در کشورشان تجربه نکرده اند، بلکه روز به روز جلوه های عینی تری را از استثمار و البته استعمار کشورشان توسط این دسته از قدرت ها را شاهد بوده و هستند.
از این رو، نوعی سرخوردگی از جهان غرب در مردم کشوری نظیر ونزوئلا شکل گرفته و اینکه می بینیم آن ها به مادورو به عنوان سیاستمداری مخالف با امپریالیسم غرب رای می دهند، خود جلوه و نمودی عینی از این سرخوردگی و تلاش برای پیگیری استقلال کشورشان است.
سه: سناریوی تکراری غرب در ونزوئلا
توجه به این نکته لازم است که در دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا نیز قدرت های غربی سناریوی تکراری را در ونزوئلا در دستورکار قرار دادند. در این راستا، شاهد آن بودیم که چهره اصلی جریان اپوزیسیون ونزوئلا یعنی خوآن گوآیدو نیز در آن دوره، با حمایت های غرب، خود را رئیس جمهور خودخوانده ونزوئلا معرفی کرد و به شکست در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا تن نداد. در آن دوره نیز نظیر اکنون، شماری از دولت های غربی و متحدانشان از پذیرش نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا طفره رفتند.
با این حال، هر چه زمان به جلو حرکت کرد و دولت ونزوئلا در سیاست های مستقل خود تغییری ایجاد نکرد، این دسته از بازیگران نیز مجبور شدند به انزوای گوآیدو و حرکت به سمت پذیرش مشروعیت دولت ونزوئلا، تن دهند. از این رو، جهان غرب بارها با اسم رمز تقلب در انتخابات سعی داشته تا معادلات مطلوب خود را در این کشور مهم منطقه آمریکای لاتین حاکم کند.
چهار: فرصت های تازه برای ایران
در نهایت باید گفت که انتخاب مجدد نیکلاس مادورو به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا و تداوم گرایش مردم این کشور به انتخاب رهبران سیاسی ضدامپریالیست، در نوع خود فرصت های تازه ای از همکاری با ونزوئلا را پیش روی کشورمان قرار می دهد. موضوعی که بایستی به نحوی جدی از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان مورد توجه باشد و با اتخاذ سیاست های منطقی و درست، از ظرفیت های به ویژه سیاسی و اقتصادی توسعه پیوندها میان تهران-کاراکاس استفاده شود.
معادله ای که برای هر دو کشور می تواند دستاوردساز و مفید باشد. پیش از این نیز در دوره کارزار فشارحداکثری دولت سابق آمریکا به ریاست جمهوری ترامپ شاهد بودیم که همکاریهای ایران و ونزوئلا بود که تا حد زیادی از شدت فشارهای واشینگتن علیه دو کشور به ویژه در حوزه صادرات انرژی می کاست. روندی که همچنان و البته قوی تر از قبل می تواند ادامه یابد.