حراج تهران نشان داد که دیگر بنی‌آدم اعضای یک پیکر نیستند

انزدهمین دوره حراج تهران در عصر روز جمعه برگزار شد و درمجموع به فروش ۱۵۸ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان دست یافت. آنچه دراین‌باره مهم‌تر از حراج و فروش آثار به نمایش درآمده در آن و شناختن گران‌ترین اثر است تحلیل این اتفاق از نگاه جامعه‌شناسانه است.

روایت حراج تهران روایت تجمل و مانورهای اشرافی گری است. واقعیت امر این است که مشکلات امروز در کشور ما عمدتاً اقتصادی – معیشتی است و حراج‌هایی مانند حراج تهران با عناوین فرهنگی و هنری نه‌تنها ماهیت فرهنگی ندارند بلکه بیشتر جلوه خودنمایی دارند که عده‌ای برای ابزار وجود، اقدام به برگزاری و حضور در آنها می‌کنند. چون‌که وابستگی و پیوستگی فرهنگ و حوزه‌های فرهنگی، ساحت اجتماعی و دغدغه‌های موجود در آن را نیز در برمی‌گیرد. به عبارت بهتر هویت بودگی فرهنگی در کنار دغدغه‌های عمومی معنا می‌یابد. مضافاً اینکه اگر نگاهی ساختاری از بعد اقتصادی و معیشتی به شرایط و احوالات جامعه داشته باشیم در وضعیت فعلی آنچه با نام فرهنگ در بلندگوهای تبلیغاتی این‌چنین گردهمایی‌های عنوان می‌شود در اولویت‌های چندم جامعه قرار دارند.

درواقع پرسش اینجاست حتی اگر با اغماض آسیب ترویجی این‌گونه حراج‌ها نادیده گرفت که تبلیغ اشرافی گری است دلیل و ضرورت برگزاری این‌گونه حراج‌ها در شرایطی که بیش از نیمی از مردم کشور درگیر معضلات و مشکلات اقتصادی هستند چیست؟ چرا نقدینگی با توجه به نیازهای جامعه و شناخت جامع بر آنها به سمت نیازهای ضروری مردم هدایت نمی‌شود؟ چرا این‌گونه نقدینگی‌ها مدیریت نمی‌شوند و برای آنها از سوی متولیان امر برنامه‌ای وجود ندارد؟ در حوزه فرهنگی – ارزشی نیز آیا این‌گونه نمایشگاه‌ها از مصادیق تبلیغ تجمل‌گرایی و اشرافی گری نیستند؟

نکته تأسف‌آور در ارتباط با برگزاری پانزدهمین حراج تهران این است که این حراج پر سروصدا در شرایطی در کشور برگزارشده که تنگدستی، فقر و نیاز مالی عده‌ای از مردم به‌اندازه‌ای است که بازار فروش کلیه و کبد در این روزها و هفته داغ‌تر از همیشه شده است؛ بطوریکه بر اساس گزارشات، بعضی‌ها برای فروش کلیه به دلار به کشور عراق می‌روند تا بتواند از فروش اعضای بدنشان پول بیشتری به دست آورند.

این‌ها واقعیت‌های جامعه ماست؛ شکاف و تضاد طبقاتی، اختلاف در دغدغه‌ها و تفاوت در نیازها. مسئولیتی که این روزها بر عهده متولیان است حل بخشی از مشکلات مردم است؛ در شرایطی که نمی‌توانند به این مهم دست یابند حداقل برای نمایش‌هایی مانند حراج تهران که به‌مثابه پاشیدن نمک بر زخم مردم است فکری بکنند و آنها را مدیریت کنند.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید