پویایی و «عملگرایی» در حوزه سیاست خارجی، یکی از نقاط برجسته دولت سیزدهم است. در این زمینه و در مدت کوتاهی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد، شاهد اتفاقات مهم در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران هستیم.
شرکت رئیسجمهور در اجلاسهای مهم منطقهای (شانگهای، اکو و غیره)، گفتوگوهای سازنده با سران کشورهای مهم جهان، افزایش سطح تعاملات دیپلماتیک و اقتصادی با کشورهای خارجی و توجه ویژه به کشورهای منطقه که بهطور خاص در قالب «سیاست همسایگی» و بهطور عام در چهارچوب «آسیاگرایی» در حال پیگیری است، مصادیق بارزی است که نشان میدهد دولت سیزدهم با اتخاذ یک رویکرد متوازن و باهدف تأمین حداکثری منافع ملی، «عملگرایی نتیجهمحور» را بهصورت جدی در دستور کار قرار داده است.
امروز و برخلاف سالهای گذشته، برجام دیگر ستون اصلی سیاست خارجی ایران را تشکیل نمیدهد. برجام که زمانی مسئله اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود، در حال حاضر بهعنوان یک موضوع «فرعی» و در کنار موضوعات اصلی که در بالا به بخشی از آنها اشاره شد، آنهم به شکل متفاوت و با هدف رفع تحریمها پیگیری میشود.
اجرایی شدن سند ۲۵ ساله بین ایران و چین که بهصورت رسمی از روز جمعه ۲۴ دی ماه و در پی سفر ۲ روز امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان به چین آغاز شد، نه تنها کلیدیترین اقدام دولت سیزدهم بلکه یکی از مهمترین رویدادهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دهههای اخیر محسوب میشود که مطمئناً پیامدهای راهبردی قابلتوجهی به دنبال خواهد داشت که در ادامه به موارد مهمی از آن اشاره میشود.
اگر «تأمین منافع ملی» را یکی از اهداف عمده و مرکزی سیاست خارجی هر کشوری قلمداد کنیم، اجرایی شدن سند ۲۵ ساله اقدامی که به خوبی میتواند در تحقق این هدف عمل کند. از آنجا که جمهوری اسلامی ایران حساسیت ویژهای نسبت به استقلال و حاکمیت ملی خود دارد، لذا در تنظیم سند ۲۵ سالهای که با چین امضاشده است، نخستین اصلی که موردتوجه جمهوری اسلامی ایران بوده و در جایجای سند لحاظ شده است، «تأمین حداکثری منافع ملی» بدون هرگونه آسیب به استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی است.
ازاینجهت میتوان سند ۲۵ ساله را بهعنوان چهارچوبی تعریف کرد که در صورت عملیاتی شدن، خواهد توانست بهخوبی و بهعنوان یک فرصت استثنایی از عهده «تأمین منافع ملی» ایران برآید. باید توجه داشت که منافع ملی اساساً مقولهای است که در کوتاهمدت تأمین نشده و یکشبه حاصل نمیشود. تأمین منافع ملی بهصورت «حداکثری» و «بهینه» تنها زمانی صورت میگیرد که برنامهریزیها بهصورت کارشناسی شده و برای بلندمدت تعریف شوند؛ چیزی که در سند ۲۵ ساله دیدهشده است.
عملیاتی شدن سند ۲۵ ساله که به معنای آغاز رسمی شراکت راهبردی جمهوری اسلامی ایران با چین است، فینفسه امتیاز منحصربهفردی به شمار میرود که «ارتقاء قدرت چانهزنی» جمهوری اسلامی در معادلات بینالمللی یکی از پیامدهای مهم آن است.
اینکه اجرای سند ۲۵ ساله همزمان با گفتوگوهای وین پیرامون رفع تحریمها، آغاز میشود، موضوعی است که از طریق افزایش قدرت چانهزنی جمهوری اسلامی ایران، مطمئناً آثار و نتایج مثبتی در پیشبرد گفتوگوهای وین خواهد داشت و مسیر رفع تحریمها علیه کشورمان را تسهیل خواهد کرد. ضمن اینکه ارتقاء قدرت چانهزنی در کاهش فشارهای سیاسی و اقتصادی ایالاتمتحده و متحدان اروپایی و منطقهایاش علیه جمهوری اسلامی نیز کارآمد خواهد بود.
«استفاده از ظرفیتها» و قابلیتهای اقتصادی، تجاری، نظامی و … چین و به عبارتی بهرهمندی از چین در هر آنچه که غرب (اروپا و آمریکا) به هر دلیلی به ایران نداده و نمیدهد، سومین پیامد راهبردی آغاز اجرای سند راهبردی ۲۵ ساله است. جایگاهی که چین امروز در اقتصاد و تکنولوژی جهان دارد و این کشور را به بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده جهان تبدیل کرده است که در عرصه شاخصهای اقتصادی در عالیترین سطح بینالمللی بعد از آمریکا قرار دارد، چیزی نیست که بتوان آن را نادیده و یا دستکم گرفت. سرعت رو به رشد چین در عرصه پیشرفت اقتصادی و صنعتی بهاندازهای است که در کمتر از ۲۰ سال آینده به اقتصاد برتر و بزرگ جهان تبدیل خواهد شد.
بنیاد صلح کارنگی در گزارشی پیشبینی کرده است، اقتصاد چین تا سال ۲۰۳۵ جای آمریکا را بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان خواهد گرفت و اندازه اقتصاد این کشور در آن سال، ۲ برابر اندازه فعلی خواهد شد. طبیعی است شراکت راهبردی با چنین کشوری، قطعاً در ارتقاء جایگاه اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی در سالهای آینده مؤثر خواهد بود و در پیگیری منافع اقتصادی کشورمان درصحنه مراودات تجارت بینالملل را آسان و کمهزینه خواهد نمود. بهویژه اینکه جمهوری اسلامی که در یک موقعیت برجسته ژئوپولیتیکی و زئواستراتیکی قرار دارد با اتصال به یک کمربند – یک راه به منافع کلانی در حوزه اقتصاد و صنعت دست خواهد یافت.
سند ۲۵ ساله ایران و چین به معنای واقعی کلمه یک «بازی برد – برد» محسوب میشود؛ برخلاف برجام که یک بازی برد – باخت تبدیل شد. اینکه برخیها که همیشه نگاه بدبینانهای به تعامل ایران با کشورهای آسیایی به ویژه دو قدرت اصلی آن یعنی روسیه و چین داشتهاند تلاش میکنند سند ۲۵ ساله را تعامل یکسویه نشان دهند که فقط برای چین آورده دارد، تلقی درستی از آنچه که هست و در پی خواهد داشت، نیست. همانگونه که اشاره شد سند ۲۵ ساله که اجرای آن از روز جمعه ۲۴ دی آغاز شده است، مبتنی بر «منافع متقابل» است که دو طرف از آن سود خواهند برد.
ماهیت و روند سیاستگذاریهای کلان در چین نشان داده است که این کشور از شراکت راهبردی و همکاریهای اقتصادی و … با کشورهای خارجی به دنبال توسعهطلبی سیاسی یا ایدئولوژیکی نیست. برخلاف کشورهای غربی که از مراودات تجاری، نظامی، اقتصادی و سیاسی با ایران از دوران صفویه، قاجار، پهلوی اول و دوم و پس از انقلاب اسلامی، همیشه خواهان ایرانی ضعیف بوده و هیچ گاه بهطور کامل به تعهدات خود در قبال ایران پایبند نبودهاند.