رویکرد و دستاوردهای دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی

سیاست خارجی دولت سیزدهم را می‌توان تحت عنوان «عملگرایی انقلابی» حائز ابتکاراتی قابل‌توجه برای پیشبرد خطوط کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی دانست.

مقدمه

با سانحه بالگرد حامل رئیس‌جمهور و شهادت آیت‌الله رئیسی و حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران یک دوره کوتاه اما تاثیرگذار در عرصه سیاست خارجی ایران به پایان رسیده است. دولت سیزدهم رویکرد خاصی را در عرصه بین‌المللی دنبال کرد و در مدت حدود ۳ سال فعالیت خود دستاوردهای مهمی در عرصه سیاست خارجی داشته است. این یادداشت به بررسی رویکرد دولت سیزدهم در عرصه سیاست خارجی و دستاوردهای آن می پردازد.

زمینه شکل گیری سیاست خارجی دولت سیزدهم

در تحلیل رویکرد اتخاذی دولت سیزدهم در گام اول باید به این نکته توجه نمود که این رویکرد محصول شرایط خاص زمان روی کار آمدن آن، واکنش به رویکرد شکست خورده دولت پیشین و در نهایت تلاش برای مکان‌یابی درست در سیر تکامل گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی بوده است. در  رابطه با زمان روی کار آمدن ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که دولت سیزدهم در شرایطی تصدی امور را به دست گرفت که دو رویداد و تحول مهم یعنی خروج آمریکا از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری علیه ایران و همه‌گیری ویروس کرونا رخ داده و کشور به دلیل فشارهای سنگین این دو رویداد یا یک شرایط اضطراری روبرو بود. موضوع دیگر رویکرد دولت پیشین ایران مبنی بر تعامل و بهبود روابط با آمریکا و به طور کلی غرب از طریق توافق هسته‌ای بود که خروج آمریکا از این توافق در کمتر از سه سال پس از امضای آن و ناتوانی یا عدم تمایل کشورهای اروپایی در تسکین پیامدهای اقتصادی خروج آمریکا برای ایران ناکارآمدی این رویکرد را نشان داد و طبیعتاً دولت سیزدهم به دنبال ارائه بدیلی برای این رویکرد بود. بر این پایه، سیاست «نگاه به شرق» و همچنین «سیاست همسایگی» اگرچه دارای ریشه‌هایی در تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود در واکنش به تکیه دولت پیشین بر غرب و اثبات ناکارامدی آن اتخاذ و اجرایی و در واقع احیا شد. موضوع مهم دیگر این است که درک دولت سیزدهم و به ویژه رئیس‌جمهور شهید آیت‌الله رئیسی از اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی و الگو و سرمشق قرار دادن بیانیه گام دوم یکی از عوامل اصلی جهت‌بخش به رویکرد این دولت بوده است. در این رابطه آیت الله رئیسی در یک سخنرانی در دیدار با علما و رحانیون بیان می‌دارد که « بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به عنوان جامع‌ترین نقشه راه در حوزه حکمرانی و سبک زندگی … چراغ راه دولت و دولتمردان است». طبق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی همچنان با چالش‌های مستکبران امّا با تفاوتی کاملاً معنی دار روبه‌رو است  و اکنون یکی از این چالش‌ها «بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است».

بنیان‌ها و دستاوردهای سیاست خارجی دولت سیزدهم

بنیان‌های رویکرد دولت سیزدهم در عرصه سیاست خارجی  متاثر از زمنیه‌های فوق‌الذکر شکل گرفته است. این بنیان‌ها که هر کدام مجموعه ای از عناصر را در ذیل خود دارند عبارتند از: ۱- نگاه به شرق یا آسیامحوری، ۲- سیاست همسایگی ۳-گره نزدن اقتصاد به مذاکرات هسته‌ای

 

  • نگاه به شرق

همانطور که قبلاً گفته شد یکی از عوامل موثر در شکل‌دهی به رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم شکست رویکرد تکیه به غرب دولت پیشین بود. در واقع با خروج آمریکا از برجام خود دولت روحانی برای کاهش تاثیر منفی تحریم‌ها سیاست نگاه به شرق را با امضای توافق جامع ۲۵ ساله با چین کلید زده بود اما این دولت سیزدهم بود که این سیاست را با اقداماتی بسیار قابل‌توجه عملیاتی کرد. موضوع توافق جامع ۲۵ ساله  نخستین بار در جریان سفر آقای شی جین پینگ به ایران چند روز پس از اجرای توافق برجام  در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۹۴ مطرح شده بود اما به دلیل نگاه دولت به غرب در آن زمان توجهی به آن نشد. لازم به ذکر است رهبر معظم انقلاب اسلامی حتی قبل از خروج آمریکا از برجام بر نگاه به شرق  تاکید داشت و در ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ بیان می‌دارند که  «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّت‌ها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویّت‌های امروز ما است». لازم به ذکر است که سیاست نگاه به شرق در اینجا نه در تضاد با اصل مهم «نه شرقی، نه غربی» در سیاست خارجی ایران بلکه به مثابه رویکردی برای توازن بخشیدن به سیاست خارجی مدنظر بوده است.

بر این پایه، دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی تمرکز خاصی بر آسیا داشت و  با سیاست آسیا محوری به دنبال ترمیم و تقویت رابطه با کشورهای بزرگ و کوچک قاره آسیا بود. در این راستا تحکیم روابط با چین و روسیه هم به صورت تقویت همکاری‌های دوجانبه و سه جانبه، عضویت در سازمانهای شرق محور (شانگهای و بریکس)، بازگشت به اورآسیا که در امضای موافقتنامه موقت تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیا و همچنین قرارداد سه جانبه سوآپ گازی (ایران آذربایجان ترکمنستان) نمود می‌یابد و ایجاد روابط بهتر با هند که توافق ۱۰ ساله برای مدیریت بندر چابهار یکی از نتایج آن بوده است از گام‌های مهم دولت سیزدهم در این چارچوب بوده است.

به طور کلی دولت سیزدهم فرصت ناشی از تحولات در مناسبات غرب با چین و روسیه را غنمیت شمرد و علاوه بر تقویت روابط دوجانبه و سه جانبه با چین و روسیه با هدف تامین منافع کشور و تقویت نظم چند قطبی، مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا و تضعیف ساختارهای غرب محور به عضویت  نهادهای جدید منطقه ای و بین‌المللی که تلاش می‌کنند سلطه ارزشها و هنجارها و منافع کشورهای غربی بر دستورکارهای سیاست جهانی را به چالش بکشند درآمد. در این رابطه به عنوان مثال بریکس می‌تواند نقش مهمی در دلارزدایی از سیستم مالی بین‌المللی ایفا کند و از این طریق دورنمای مثبتی برای خنثی‌سازی تحریم‌ها ایجاد می‌کند.  در همین‌زمینه با توجه به جنگ اوکراین ایران پیوندهای نظامی و امنیتی جدیدی با روسیه برقرار کرد که به ایران یک اهرم فشار جدید و اثرگذار در مذاکرات و روابط با کشورهای غربی و آمریکا می‌دهد و در واقع همین اهرم نقش اساسی در جلوگیری از تشدید فشارها علیه ایران توسط این کشورها در موضوع هسته‌ای داشته است.

  • سیاست همسایگی

همسو با سیاست نگاه به شرق یک سیاست دیگر دولت سیزدهم سیاست همسایگی بوده است. اهتمام به بهبود روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای عربی از جمله مصر و اردن با رویکرد تقویت ثبات و برقراری امنیت در منطقه غرب آسیا از ویژگی های بارز این دولت بود.  انتخاب حسین امیرعبداللهیان با سال‌ها تجربه‌ و فعالیت‌ در حوزه منطقه و کشورهای حوزه خلیج فارس به عنوان وزیر امور خارجه دولت نشان دهنده اهمیتی بود که این دولت برای بهبود روابط با کشورهای همسایه قائل بوده است. در این راستا بازسازی روابط تیره با همسایگان از جمله عربستان در دستور کار قرار گرفت و در این چارچوب روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین احیا شد. روابط با همسایگانی مانند آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و پاکستان نیز همراه با تنشهایی بود که تلاش شد این تنش‌ها مدیریت شود. تنش‌ها با جمهوری آذربایجان به دلیل روابط نزدیک آن با رژیم صهیونیستی و همچنین تلاش برای ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک در مرزهای شمال غرب ایران مدیریت شد و  افتتاح سد قیز قلعه‌سی بر روی رود ارس در مرز دو کشور  نیز تا حدودی در همین راستا بود. مذاکرات برای احیای روابط با مصر که پس از انقلاب به دلیل امضای معاهده کمپ دیوید توسط مصر قطع شده بود نیز پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشت. دولت سیزدهم همچنین برای ادامه خط لوله گاز ایران و پاکستان که بیش از یک دهه متوقف شده بود، به صورت جدی تلاش کرد و اخیراً پاکستان متعهد به از سرگیری تکمیل این خط لوله شد. اینها نمونه های برجسته از تلاش‌های دولت در راستا سیاست همسایگی بوده است که تاثیراتی بسیار قابل‌توجه در ارتقاء وزن ژئوپلیتیک کشور داشته است.

شایان ذکر است ایران این سیاست را بدون هیچ عقب نشینی از مواضع و سیاست های اصولی خود در منطقه دنبال کرده است. در واقع بهبود روابط با همسایگان در حالی انجام شده است که گروه‌های مقاومت در بهترین وضع خود هستند. در عراق و لبنان مقاومت دست برتر را عرصه سیاسی این کشورها دارد. قدرت انصارالله در یمن تثبیت شده است و سوریه به عنوان یک متحد مهم ایران که دو محور اخوانی و جریان محافظه‌کار عربی به دنبال سرنگونی حکومت آن بودند مجدداً به اتحادیه عرب بازگشته است که این خود بیانگر به نوعی پذیرش رسمی نقش ایران در منطقه است. همه این موارد نشان می‌دهد ایران در دولت سیزدهم سیاست همسایگی را نه با امتیاز دادن که با تبدیل دستاوردهای میدانی به امتیاز سیاسی پیش برده است.

یک موضوع مهم در همین رابطه مقابله با پروژه ایران هراسی و در عوض نشان دادن رژیم صهیونیستی به عنوان تهدید اصلی و از این طریق جلوگیری از تداوم روند عادی سازی بوده است. علاوه بر این ایران توانسته است با حمایت از مقاومت فلسطین طی جنگ اخیر غزه قدرت نرم خود در منطقه را ارتقاء بخشد. عملیات بزرگ وعده صادق توسط جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی به عنوان یک اقدام بی‌سابقه علاوه بر تقویت قدرت بازدارندگی ایران تاثیر چشمگیری بر قدرت نرم ایران داشته است. یک پیمایش در میان افکار عمومی ۶ کشور مهم عربی از افزایش نگرش مثبت اعراب به ایران به جهت ایفای نقش موثر در جنگ غزه حکایت داشته است. چنین دستاوردهایی با تلاش برای پیش بردن سیاست همسایگی از طریق خردورزی، ابتکار و تمرکز بر کاهش هزینه‌های دشمن‌سازی و تبلیغات سوء برای دامن زدن به اختلافات منطقه ای حاصل شده است.

  • گره نزدن اقتصاد به مذاکرات هسته‌ای

برخلاف دولت پیشین که محور سیاست خارجی آن مذاکرات هسته ای بود آیت‌الله رئیسی اعلام کرد «ما تعامل با همه دنیا و همه کشورهای دنیا را به عنوان یک اصل تعاملی گسترده و متوازن در سیاست خارجی دنبال خواهیم کرد و هر مذاکره‌ای که منافع ملی در آن تضمین شود، حتماً مورد حمایت خواهد بود. اما وضعیت اقتصادی و شرایط مردم را به مذاکرات گره نخواهیم زد». در این راستا اگر چه دستگاه سیاست خارجی تلاش‌هایی برای احیای برجام صورت داد اما با توجه به این که چنین امری مستلزم گرفتن تضمین‌های جدی درباره عدم خروج مجدد آمریکا بود و آمریکا حاضر به پذیرش این موضوع نبود ایران نیز اصراری در این خصوص نداشت و به نظر می‌رسد صرفاً به منظور جلوگیری از فعال شدن سازوکار «برگشت سریع» تحریم‌های شورای امنیت و بهانه ندادن به دست کشورهای اروپایی برای استفاده از این سازوکار  و نشان دادن این حقیقت که آمریکا مسئول عدم اجرای برجام و احیای آن است مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا را در چند نوبت دنبال کرد. ایران در عوض  برنامه هسته‌ای را توسعه داد و غنی سازی ۶۰ درصد را آغاز کرد و با افزایش سطح غنی‌سازی و ذخایر غنی‌شده عملاً تبدیل به یک کشور در آستانه هسته‌ای تبدیل شده است. امری که یک ارتقاء جدی در بازدارندگی نظامی ایجاد کرده است به گونه‌ای که ایران با اعتماد به نفس کامل به دو بازیگر هسته‌ای منطقه (پاکستان و رژیم صهیونیستی) در پاسخ به اقدامات ضد منافع ملی ایران توسط آن‌ها یا از قلمرو آن‌ها، حملات موشکی صورت می‌دهد. فراتر از این موارد علی‌رغم گام‌های کاهش تعهدات هسته‌ای توسط ایران بندهای مهم محدودساز برجام یکی پس از دیگری در حال غروب و انقضاء بوده و مدت زیادی تا انقضای مکانیسم ماشه نمانده است و اگر مدیریت موضوع در مدت باقی‌مانده به روال دولت سیزدهم ادامه یابد ایران می‌تواند به صورت کامل از فصل هفت منشور ملل خارج شود.

این در حالی بوده است که بدون احیای برجام ایران توانسته است تولید نفت خود را به بالاترین میزان خود طی سال‌های متمادی یعنی ۳.۶ میلیون بشکه در روز رسانده است. علاوه بر ایران طی یک توافق مبادله زندانیان با آمریکا توانست بخش زیادی از وجوه مسدود شده خود را از جمله در کره جنوبی آزاد کند. در واقع  به جای تمرکز بر مذاکرات هسته ای ایران دولت آیت الله رئیسی تمرکز خاصی بر دیپلماسی اقتصاد مقاومتی و گسترش روابط تجاری با کشورهای همسایه و کشورهای غیرغربی به ویژه کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین داشت. طبق اعلام معاون اول رئیس‌جمهور تا تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳  در ۸۰۰  مورد انجام مذاکره با سران کشورهای خارجی ۲۵۰ تفاهم نامه،‌ ۱۷۶ توافق نامه و ۱۲۱ قرارداد به مرحله  اجرایی و عملیاتی شدن رسیده است. به عنوان مثال رویکرد دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم در حوزه انرژی به ۶۶ تفاهم‌نامه و ۲۵ قرارداد به ارزش ۱۰.۴ میلیارد دلار ختم شد که نتیجه آن افزایش ۲۳۵ هزار بشکه‌ای تولید نفت خام در روز بوده است. بیش از نیمی‌ از قراردادهای نفتی در ۳ سال گذشته با سه کشور چین، روسیه و ونزوئلا در قالب شراکت راهبردی منعقد شده است. همچنین رویای ده ساله ایران در استفاده از ظرفیت پالایشگاه‌های فراسرزمینی در دولت سیزدهم محقق شد که باعث می‌شود منابع نفتی کشور با پالایش در پالایشگاه‌های فراسرزمینی بدون مشکلات تحریم در بازار جهانی به فروش برسد. برای نمونه در این راستا در جریان سفر وزیر نفت در اوایل اردیبهشت ۱۴۰۲ به آمریکای لاتین قرارداد اولیه تکمیل ظرفیت پالایشگاه دولتی ۱۴۰ هزار بشکه‌ای «ال‌پالیتو» در ایالت کارابوبو ونزوئلا به ارزش ۱۱۰ میلیون یورو با هدف تأمین تجهیزات پالایشگاهی و کمک به تعمیرات اساسی آن به امضا رسید. بنابراین ایجاد پالایشگاه فراسرزمینی، افزایش تولید و فروش نفت با وجود تشدید تحریم‌ها و صدور خدمات فنی و مهندسی از اقدام‌های مثبت دولت سیزدهم در چارچوب دیپلماسی اقتصادی بوده است.

جمع‌بندی

در حالی که یک انتقاد به دولت سیزدهم نداشتن گفتمان و راهبرد بوده است به نظر می‌رسد این دولت در عرصه سیاست خارجی با عملیاتی کردن تلفیقی از راهبردهای دولت‌های قبلی جمهوری اسلامی ایران، از جمله «بازدارندگی نامتقارن»، «سیاست همسایگی»  و منطقه گرایی، راهبرد «نگاه به شرق» و «تعامل با آمریکای لاتین و آفریقا» موفقیت‌های چشمگیری را ثبت کرد. شایان ذکر است که اگر چه خطوط کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی که برخاسته از گفتمان انقلاب اسلامی بوده است طبق قانون اساسی توسط رهبر ترسیم می‌شود اما دولت‌ها نقش اساسی ارائه ابتکارات و اجرایی کردن آنها برای حرکت در طول این خطوط دارند. در این رابطه با توجه به آنچه در این یادداشت بحث شد سیاست خارجی دولت سیزدهم را می توان تحت عنوان «عملگرایی انقلابی» حائز ابتکاراتی قابل‌توجه برای پیشبرد خطوط کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی دانست. عملگرایی این رویکرد به لحاظ ژئوپلیتیک ترویج راه‌حل‌های منطقه‌ای، تنش‌زدایی با همسایگان و نزدیکی راهبردی بیشتر به بازیگران آسیایی مانند چین  و به لحاظ ژئواکونومی تلاش برای تبدیل ایران به یک چهارراه ارتباطی از طریق پیگیری کریدورهای مواصلاتی و پروژه هایی مانند راه آهن رشت-آستارا و توسعه بندر چابهار را در پی داشته است و انقلابی بودن آن  به لحاظ ژئوپلیتیک باعث تداوم حمایت از جبهه مقاومت در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی، عبور از برخی تابوهای سنتی در معادلات امنیتی منطقه از جمله طی عملیات وعده صادق، عدم امتیازدهی در مذاکرات هسته‌ای و تبدیل شدن به یک کشور در آستانه هسته‌ای و پیگیری بیرون راندن نیروهای آمریکایی از منطقه  و به لحاظ اقتصادی باعث پیگیری اقتصاد مقاومتی و تلاش برای یافتن راه‌های خنثی کردن تحریم‌ها شده است.

دیدگاهتان را بنویسید