سیاست خارجی هند در غرب آسیا: نگاه در حال تغییر به ایران

به نظر می‌رسد هند نگاه جدیدی به ایران پیدا کرده  که طی آن برای تامین طیف وسیع‌تری از منافع اقتصادی، ژئوپلیتیک و امنیتی، خود را نیازمند ایران می‌بیند.

 

مقدمه

اهمیت منطقه غرب آسیا در سیاست خارجی هند با ورود به قرن بیست­و­یکم افزایش یافته است. در همین راستا، در سال ۲۰۰۴ دولت مانموهان سینگ «سیاست نگاه به غرب»را ابداع و تا سال ۲۰۱۴ راهنمای سیاست خارجی خود در این منطقه قرار داد. دولت نارندرا مودی این سیاست را در چارچوب جدیدی تحت عنوان «سیاست عمل در غرب» بازتعریف کرد. از منظر مودی، هند نیاز به سیاستی عمل‌گرایانه در منطقه غرب آسیا داشت. حضور هند و گسترش فعالیت‌های این کشور در غرب آسیا به طور مستقیم و غیرمستقیم بر منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران تأثیر خواهد گذاشت. در این نوشتار به تبیین اهداف و دلایل هند از پیگیری «سیاست عمل در غرب» از یک ‌طرف و نقش و جایگاه ایران در این سیاست از طرف دیگر پرداخته می­شود.

  1. از «نگاه به غرب» تا «عمل در غرب»

سیاست نگاه به غرب هند اگرچه ابتکار جدیدی در سیاست خارجی هند نسبت به منطقه غرب آسیا بود ولی هند در سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ نتوانست نقش‌آفرینی خود در منطقه غرب آسیا را افزایش دهد. گذار هند از «سیاست نگاه به غرب» به «سیاست عمل در غرب» برای کنار گذاشتن رویکرد منفعلانه و اتخاذ رویکرد فعالانه در غرب آسیا است. چرایی این تغییر به چند عامل برمی‌گردد. نخست، هند در دوره نارندرا مودی به دنبال افزایش نقش‌آفرینی خود در عرصه‌های مختلف جهانی از جمله مسائل آب و هوایی، مسائل جهان سوم و ایجاد نظم آسیایی است؛ این نگاه فعالانه و جهانی هند به منطقه غرب آسیا هم سرایت کرده است. دلیل دوم، به تحولات داخلی در هند برمی‌گردد. حزب «بی­جی­پی» با ایده‌های ملی‌گرایانه و عمل‌گرایانه به دنبال احیا جایگاه هند به عنوان یک قدرت بزرگ و همچنین شتاب توسعه اقتصادی هند است. برای تداوم توسعه اقتصادی، همکاری با منطقه غرب آسیا یک الزام برای هند است. دلیل سوم به عوامل ژئوپلیتیکی برمی‌گردد. منطقه غرب آسیا در سال‌های اخیر دستخوش تغییرات ژئوپلیتیکی قابل‌توجهی شده است از جمله قیام‌های عربی، جنگ در سوریه، یمن و لیبی، کاهش قدرت آمریکا و در مقابل افزایش نقش چین در منطقه. این عوامل باعث شده تا هند رویکرد منفعلانه خود را نسبت به منطقه غرب آسیا کنار بگذارد؛ بنابراین، تغییر از «سیاست نگاه به غرب» به «سیاست عمل در غرب» نشان‌دهنده یک حرکت راهبردی به سمت رویکردی قاطعانه‌تر و اقدام محورتر در سیاست خارجی هند نسبت به منطقه غرب آسیا به دلیل هماهنگی با تحولات داخلی و محیط بین‌المللی هند است.

  1. اهداف هند از «سیاست نگاه به غرب»

اهداف هند از سیاست نگاه به غرب را می‌تواند در دو دسته اهداف اقتصادی و اهداف سیاسی-امنیتی تقسیم بندی کرد.

۲-۱. اهداف اقتصادی

تسهیل فرایند توسعه اقتصادی در اولویت سیاست خارجی هند قرار دارد. منطقه غرب آسیا فرصت‌های اقتصادی قابل‌توجهی را برای هند به‌ویژه در زمینه تجارت، سرمایه‌گذاری، ترانزیت، امنیت انرژی و حضور مهاجران هندی برای درآمدزایی فراهم می‌کند. جایشانکار، وزیر خارجه هند، در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۵ بیان داشت که حضور و نقش هند در غرب آسیا عمدتاً توسط «نیروهای مردم و بازار» هدایت می‌شود تا «سیاست».منطقه خلیج‌فارس بیش از ۶۰ درصد نفت و گاز مورد نیاز هند را تأمین می‌کنند و برای امنیت انرژی هند حیاتی است. علاوه‌براین شورای همکاری خلیج‌فارس یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری هند است. تجارت دوجانبه هند با این بلوک از ۱۵۰ میلیارد در سال ۲۰۱۴ به ۲۴۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است. پیرو این اهمیت، «موافقت‌نامه مشارکت اقتصادی جامع هند- امارات» در ۱ مه ۲۰۲۲ اجرایی و در بخش کالا امارات ۹۷.۴ درصد از تعرفه‌هایش را بر روی کالاهای هندی حذف کرد. یکی دیگر از اهداف اقتصادی هند، تشویق صندوق‌های دولتی کشورهای عربی برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های هند است. در همین راستا، شرکت آرامکو در سال ۲۰۱۹ متعهد شده است تا ۱۵ میلیارد دلار در هند سرمایه‌گذاری کند. امارات متحده عربی نیز یک میلیارد دلار در «صندوق سرمایه‌گذاری ملی و زیرساخت هند» سرمایه‌گذاری کرده است. از همه مهم‌تر اینکه، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس میزبان ۸.۹ میلیون شهروند هندی هستند که سالانه ۶۰ میلیارد دلار برای هند درآمدزایی می‌کنند. شایان ذکر است که بیش از ۵ هزار شرکت هندی در مناطق ویژه اقتصادی امارات متحده عربی فعالیت می‌کنند.

۲-۲. اهداف سیاسی و امنیتی

هند طبق «سیاست عمل در غرب» چند هدف سیاسی و امنیتی دنبال می‌کند: هدف نخست مقابله با نفوذ چین در منطقه غرب آسیا است که به واسطه پروژه «ابتکار کمربند و جاده» افزایش یافته است. هند از طریق «کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه- اروپا» به دنبال ایجاد موازنه در برابر چین و مقابله با ابتکار کمربند و جاده در غرب آسیا است؛ هدف دوم مقابله با نفوذ پاکستان نزد کشورهای عربی خلیج‌فارس است. دولت ملی‌گرای هند تلاش می‌کند تا حمایت کشورهای عربی از مسئله کشمیر را کمرنگ کند و چه‌بسا دولت مودی به این هدف دست یافته است؛ چرا که دولت‌های عربی در قبال اقدام هند در لغو ماده ۳۷۰ قانون اساسی این کشور مبنی بر خودمختاری و وضعیت ویژه جامو و کشمیر موضع شدیدی علیه هند اتخاذ نکردند؛ هدف سوم همکاری درباره مسئله تروریسم به خصوص تروریست‌های پاکستانی و هندی است. هند در حال مذاکره با ریاض و ابوظبی جهت دستیابی به یک توافق‌ برای استرداد تروریست‌ها و همچنین محدود کردن فعالیت‌های پول‌شویی از سوی گروه‌ها ضدِ هندی در امارات و عربستان سعودی است. امارات در سال ۲۰۱۹ یک فرمانده «جیش محمد» به نام «نثار احمد تانترای» را که در حمله تروریستی ۲۰۱۷ در کشمیر دست داشت اخراج کرد. چهارمین هدف سیاسی و امنیتی هند از «سیاست عمل در غرب» تقویت همکاری با رژیم صهیونیستی است. مودی اولین نخست‌وزیر هند است که در سال ۲۰۱۷ از تل‌آویو بازدید کرد و به دنبال آن موافقت‌نامه مشارکت استراتژیک با رژیم صهیونیستی امضا کرد. هدف هند از گسترش روابط با رژیم صهیونیستی دستیابی به سلاح‌های مدرن است. دو کشور در سال ۲۰۲۲ نقشه راه ده‌ساله­ای برای همکاری دفاعی امضا کردند. دهلی‌نو (به همراه باکو) از مهم‌ترین خریداران تسلیحات از تل‌آویو هستند به طوری که هند از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ نزدیک به ۲.۵ میلیارد دلار تجهیزات نظامی از این کشور وارد کرده است.

  1. سیاست عمل در غرب و جایگاه ج.ا. ایران

ایران به چهار دلیل مهم در سیاست عمل در غرب هند جایگاه مهمی دارد. این چهار دلیل عبارتند از: جایگاه ترانزیتی ایران، امنیت انرژی، مقابله با نفوذ چین و پاکستان و در نهایت همکاری امنیتی در مورد افغانستان.

۳-۱. جایگاه ترانزیتی ایران

ایران در مسیر دو کریدور مهم هند قرار دارد: ۱. کریدور چابهار و ۲. کریدور بین‌المللی شمال-جنوب. کریدور چابهار دسترسی هند به افغانستان و آسیای مرکزی را فراهم می­کند. هند از این مسیر می‌تواند مواد معدنی و انرژی از کشورهای نامبرده وارد کند و در مقابل کالا مصرفی به این کشورها صادر کند. هند طبق موافقت‌نامه سه‌جانبه چابهار در سال ۲۰۱۶ متعهد به سرمایه‌گذاری ۸۵ میلیون دلاری در بندر شهید بهشتی چابهار و همچنین سرمایه‌گذاری ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری در پس‌کرانه‌های بندر از جمله راه‌آهن چابهار-زاهدان شد. در مقابل اداره بندر به مدت ۱۰ سال به دولت هند واگذار شده است.

کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب از طریق مجموعه­ای از خطوط ریلی، دریایی و جاده‌ای هند را از طریق بندرعباس و آستارا خان به روسیه وصل می‌کند. این کریدور همچنین در یک نگاه کلان، هند و جنوب آسیا را به قفقاز، آسیای مرکزی و شرق اروپا متصل می‌کند. کریدور شمال-جنوب نسبت به خط ترانزیت فعلی هند و روسیه از طریق کانال سوئز از نظر زمانی تا ۴۰ درصد سریع‌تر و از نظر هزینه مالی ۳۰ درصد به‌صرفه‌تر برای هند و روسیه است. تحریم‌های آمریکا باعث شده تا روند توسعه هر دو کریدور به کندی پیش برود.

۳-۲. امنیت انرژی

ایران یکی از کشورهای مهم در سبد تأمین امنیت انرژی هند است ولی تحریم‌های آمریکا به شدت بر این بخش تأثیر منفی گذاشته است. هند سومین واردکننده نفت در جهان است و ایران یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر نفت است. بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، ایران دومین صادرکننده نفت به هند بود و سهم آن ۱۴ درصد بود ولی به دلیل تحریم‌ها این سهم در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ به ۷ درصد کاهش یافت. با توجه به سازگاری نفت ایران با پالایشگاه‌های هند، این کشور در زمان تحریم‌ها و از طریق مکانیسم ریال-روپیه درصدی از نفت ایران را وارد می‌کرد؛ بااین‌حال هند برای اولین بار در سال ۲۰۱۹ به دلیل فشار آمریکا واردات نفت از ایران را به صفر رساند.

۳-۳. مقابله با نفوذ چین و پاکستان

چین در بنادر کشورهای آسیای جنوبی مانند بندر کلمبو در سریلانکا، بندر چیتاگونگ در بنگلادش و بندر گوادر در پاکستان سرمایه‌گذاری کرده است. بندر گوادر حلقه مرکزی کریدور اقتصادی-چین و پاکستان است. حضور چین در این بنادر باعث محاصره استراتژیک هند از سمت جنوب و جنوب غرب این کشور شده است و به نوعی مسیرهای دسترسی هند به غرب آسیا در معرض تهدید چین و پاکستان قرار گرفته است. حضور کشتی‌های جنگی چین و به عبارت دیگر استفاده دوگانه نظامی-اقتصادی از این بنادر باعث احساس تهدید بیشتر نزد هند شده است. تنها راه خروج هند از این بن‌بست، ایران و بندر چابهار است. چابهار به هند اجازه می‌دهد تا محاصره چین و پاکستان را که بخشی از آن به واسطه کریدور اقتصادی چین – پاکستان است دور بزند و از حلقه محاصره این دو کشور خارج شود. بندر چابهار امکان نظارت بر فعالیت‌های چین در بندر گوادر از یک طرف و فعالیت‌ کشتی‌های چینی در دریایی مکران و خلیج‌فارس را از طرف دیگر فراهم می‌کند. بندر گوادر فقط در ۱۰۰ مایلی بندر چابهار است.

۳-۴. همکاری امنیتی در مورد افغانستان

هند با روی کار آمدن طالبان در افغانستان نگران گسترش گروه‌های تروریستی و پناه آوردن گروه‌های جدایی طلب کشمیری مانند «لشکر طیبه» و «جیش محمد» به افغانستان است. دو گروه اخیر عامل ناامنی در منطقه جامو و کشمیر هستند. فرار مسعود اظهر رهبر جیش محمد از پاکستان به افغانستان دال بر نگرانی امنیتی هند از وضعیت افغانستان است. رفت‌وآمد مقامات هندی به ایران از جمله وزیر خارجه، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی هند در زمان روی کار آمدن طالبان نشانه نگرانی آن‌ها و درخواست از ایران (و همچنین از روسیه) برای ایجاد کانال ارتباطی با طالبان بود. شایان ذکر است که وزیر خارجه هند اولین مقام رسمی خارجی بود که با آیت الله رئیسی دیدار کرد. هدف هند از همکاری با ایران در مسئله افغانستان یکی مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی در افغانستان و دیگری جلوگیری از نفوذ بیش ‌از حد پاکستان در افغانستان است. برای دستیابی به این دو هدف، هند به همراه ایران بارها از تشکیل حکومتی جامع و چند قومیتی در افغانستان استقبال کرده‌ و علاوه بر این، هند امیدوار است تا از طریق ایران (و همچنین روسیه) بتواند موازنه در برابر پاکستان در فضای داخلی افغانستان ایجاد کند.

جمع‌بندی

هند منطقه غرب آسیا را در قلمرو همسایگان مهم خود بعد از همسایگان نزدیک خود یعنی کشورهای آسیای جنوبی تعریف می‌کند. سیاست عمل در غرب راهبردی برای ساماندهی سیاست خارجی هند در منطقه غرب آسیا است. اهداف بلندمدت هند در قالب این سیاست مقابله با تروریسم، موازنه قدرت‌های رقیب از جمله چین و پاکستان، جلوگیری از گسترش ناامنی و بی‌ثباتی و تغییر نگاه‌های کشورهای مسلمان منطقه به مسئله کشمیر است؛ ایران اگر چه از جایگاه ثابتی چه در «سیاست نگاه به غرب» و چه «سیاست عمل در غرب» هند برخوردار بوده است اما طی چند سال گذشته اهمیت ایران در چشم‌انداز هند به منطقه کاهش یافته بود. دولت نارندرا مودی از سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ سیاست روابط متوازن با کشورهای غرب آسیا را کنار گذاشت و سطح روابطش را با ایران کاهش و در مقابل روابطش با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و به خصوص رژیم صهیونیستی را گسترش داد. در واقع هدف هند از حفظ روابطش با ایران صرفاً برای دفاع از برخی منافع امنیتی و ژئوپلیتیک در منطقه و در چارچوبی عمل‌گرایانه بود و ایران اهمیت اقتصادی خود را سیاست‌های هند از دست داده بود. با این‌حال با تحولات اخیر در منطقه پس از عملیات طوفان الاقصی و جنگ چند ماهه غزه و عملیات‌های ضد رژیم صهیونیستی توسط گروه‌های مختلف مقاومت در سطح منطقه بویژه اقدمات انصارالله در دریای سرخ  و فراتر از آن که گویا باعث شده است هند نسبت به امکان عملیاتی شدن «کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه- اروپا» تردید کند به نظر می‌رسد این کشور نگاه جدیدی به ایران پیدا کرده  که طی آن برای تامین طیف وسیع‌تری از منافع اقتصادی، ژئوپلیتیک و امنیتی، خود را نیازمند ایران می‌بیند.

دیدگاهتان را بنویسید