سوار شدن بر اسب دروغ برای تولید فیکنیوز به روشی برای شبهرسانههای ضدایرانی تبدیل شده است، غافل از اینکه آنها چیزی جز برده امپراتوری دروغ رسانههای معاند غربی نیستند.
پروندهسازی علیه ایران تحت عنوان ادعایی نقض حقوق بشر در سالهای اخیر به پروژه مهمی برای رسانههای معاند غربی و پادوهای فارسیزبان آنها تبدیل شده است؛ دلیل اهمیت یافتن این موضوع برای رسانههای یاد شده، بازار تحریمها، قطعنامهها و محدودیتهای ضد ایرانی است که کشورهای غربی با توجیه نقض حقوق بشر در کشور، بر مردم و کشور ایران تحمیل میکنند و ابتداییترین حقوق آنها را نقض میکنند.
اکنون کار به جایی رسیده که هیئت بهاصطلاح حقیقتیاب بینالمللی نیز گزارش خود را درباره وضعیت حقوق بشر در ایران بر مبنای گزارشهای یادشده تنظیم و تدوین میکند و با بستن چشمان خود روی اصلیترین بنیانهای گزارشهای مستند، در مسیر نقض حقوق بشر مردم ایران حرکت میکنند.
رسانههای معاند بهعنوان بازوهای سیاست ضد ایرانی کشورهای خود یا کشورهای میزبان برای به قول خود اعمال فشار بر کشورمان، بیش از گذشته تلاش دارند که تصویری غیرواقعی از وضعیت حقوق بشری در ایران ارائه کنند.
از این رو، رسانههای ضد ایرانی جدیدی با برد و دامنه کمتر، قارچگونه شکل گرفتند تا خوراک مورد نیاز را برای اربابان رسانهای خود فراهم کنند.
شبهرسانههای فارسیزبان از جمله هرانا از چرکنویسهای گزارشهای حقوق بشری دروغ ضد ایرانی به شمار میروند.
در مورد هرانا، بهطور خاص، اگرچه این شبهرسانه در معرفی خود در بخش درباره ما در وبسایت آورده است که «خبرگزاری هرانا (Human Rights Activists News Agency) وابسته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نخستین خبرگزاری تخصصی حقوق بشر ایران است که از سال ۲۰۰۹ فعالیت خود را آغاز کرد»، اما ماهیت واقعی این شبهرسانه در گزارشهای سوگیرانه، دروغین و بیاساس آن بیش از این تعریف دو خطی خود را نمایان میکند.
هرانا با سوار شدن بر موج جبهه اتهامزنیهای حقوق بشری به ایران سوار شده و خبرهایی غیرواقعی را با منابع نامشخص مانند منابع نزدیک، منابع مطلع، سند محرمانه، … درباره آنچه زندانیان سیاسی میخواند، کارگران، زنان و کودکان، دانشجویان، اقلیتهای قومی و مذهبی منتشر میکند.
نامشخص بودن منبع تامین مالی این شبه رسانه (آنگونه که در توضیحات وبسایت هرانا در بخش درباره ما آمده است) نیز موضوع دیگری است که باید از آن به عنوان یکی از رازهای تاریک هرانا یاد کرد.
در حال حاضر رسانههای دارای سابقه رویکردهای ضد ایرانی، برخی بهاصطلاح گزارشهای حقوق بشری خود را درباره ایران به استناد از هرانا تهیه میکنند؛ نکته قابل توجه اینکه هرانا اکنون به منبع گزارشهای ضد ایرانی وبسایت گروهک تروریستی منافقین و وبسایتهای وابسته به آن و دیگر گروهکهای تروریستی مانند کومله نیز تبدیل شده است! ضمن اینکه رسانههای رژیم صهیونیستی نیز گزارشهای ضد ایرانی خود را با استناد به گزارشهای دروغ این شبهرسانه تهیه میکنند.
استناد رسانههای ضد ایرانی به هرانا بهویژه رسانههایی که از آنها بهعنوان بزرگترین و قدیمیترین رسانههای جهانی یاد میشود، در حالی رخ میدهد که تاکنون دروغ بودن شمار قابل توجهی از گزارشهای این شبهرسانه آشکار شده است.
جدیدترین مورد دروغسازیها و دروغپراکنیهای هرانا خبر بازداشت استاد ایرانی دانشگاه آرکانزاس آمریکا بود؛ وبسایت شبهرسانه هرانا در ۱۷ فروردین سال جاری در خبری که آن را اختصاصی خواند، مدعی شد که شیرین سعیدی، استاد ایرانی دانشگاه آکانزاس آمریکا در شرایط بلاتکلیفی در حبس در زندان اوین به سر میبرد.
این شبهرسانه به نقل از یک منبع مطلع نزدیک به خانواده شیرین سعیدی که در به اصطلاح خبر اختصاصی از وی با عنوان متهم سیاسی یاد کرده بود، نوشت: سعیدی که مدتی را در لبنان زندگی میکرد، در ۲ دی ۱۴۰۲ پس از ورود به ایران از سوی مرجع قضایی احضار، در دادسرا تفهیم اتهام و در بند زنان زندان اوین حبس شد.(!)
گزارش یاد شده همچنین مدعی بود که سعیدی ۱۰۴ روز پس از دستگیری بهصورت بلاتکلیف در اوین در حبس بوده و دادگاه رسیدگی به اتهام وی برگزار نشد.
این خبر که به خوراک دیگر رسانههای معاند برای زیر سوال بردن وضعیت حقوق بشر در ایران تبدیل شد، با پیگیری همراه شد؛ پیگیری این خبر از سوی خبرگزاری میزان به صحبت با شیرین سعیدی، استاد ایرانی دانشگاه آرکانزاس آمریکا منتهی شد.
سعیدی در این گفتوگو با اشاره به شوکه شدن از انتشار چنین خبری، گفت که پوشش گسترده این خبر دروغ در حسابهای کاربری و وبسایتهای فارسی زبان وابسته به گروههای معاند بسیار مشکوک است.
به گفته وی، یکی از وبسایتهای منتشرکننده خبر، وبسایت کومله و یگی دیگر از آنها نهادی مدعی پیگیری مسائل حقوق بشری بوده که هیچگاه پیشتر نامش را نشنیده است.
آنچه مشخص است دروغسازیها و دروغپراکنیهای رسانههای فارسیزبان در زمینه وضعیت حقوق بشر در ایران، بخشی از یک پروژه بزرگتر است که در چارچوب استراتژی ایرانهراسی تعریف میشود.
در همین رابطه حمیدرضا حسینی دانا، رئیس اندیشکده راهبردی رسانه و فضای مجازی در گفتوگو میگوید: وبسایتهای نوظهور فارسیزبان بهعنوان پیادهنظام جنگ نرم کشورهای غربی مدعی حقوق بشر تلاش میکنند القاگر نقض حقوق بشر در ایران باشند.
حسینی دانا در رابطه با گزارشهای غیرواقعی وبسایتهای فارسی زبان مانند هرانا و ههنگاو در زمینه وضعیت حقوق بشر در ایران، اظهار کرد: این اقدامها در جهت تامین خوراک برای دشمنان صورت میگیرد؛ یکی از دلایل این امر، آن است که طرف مقابل جبههای تشکیل داده و در آن تقسیم کار کرده است.
کارشناس رسانه با بیان اینکه بخشی از رسانهها یا صفحاتی که مربوط به گروههایی هستند که از قبل بهعنوان اپوزیسیون و تجزیهطلب شناخته میشوند، هم گوشهای از این جبهه بوده و بخشی از وظایف را در این تقسیم کار برعهده دارند، اضافه کرد: برخی از این رسانهها وظیفه سیاهنمایی از شرایط داخلی ایران را برعهده میگیرند؛ برخی نیز در حوزه بینالمللی این پیام را مخابره میکنند.
از دیدگاه این کارشناس رسانه، تقسیم کار و وظیفه یاد شده براساس حمایتهای محور عبری – عربی – غربی انجام میشود و موضوع تازهای نیست و از پیش شناسایی شده است.
حسینی دانا، اضافه کرد: اینها پیاده نظامی هستند که در سازوکار بینالمللی که همین محور عبری – عربی – غربی پس از جنگ جهانی دوم درست کرده است، قرار دارند و هر کشوری را که در اردوگاه غرب نباشد، تحت فشار قرار میدهد و برای از پا درآوردن آنها در جنگهای نرم و نیمه سخت تلاش میکنند.
این کارشناس رسانه در بخشی دیگر با تاکید بر اینکه رسانههای داخلی باید آگاهیبخشی را بالا ببرند چراکه سواد رسانهای در این باره بسیار مهم است، گفت: باید سازوکارهای مکانیزه مانند مرکز مبارزه با خبرهای جعلی و مرکز راستیآزمایی طبق قانون ایجاد شوند و به میدان بیایند تا با القاهای رسانههای مخالف مقابله کنند و جنگ نرم دشمن را به بهترین نحو خنثی کنند.