سردبیر نشریه کرادل با اشاره به افزایش فزاینده نارضایتی مردم در سرزمینهای اشغالی و بالا گرفتن درگیریها در کابینه جنگ اسرائیل اظهار کرد: بنیامین نتانیاهو به خوبی میداند که روزهای قدرت او در راس دولت اسرائیل به پایان رسیده و تداوم وضعیت جنگی احتمالا تنها راهی است که او می تواند کنترل خود را بر قدرت حفظ کند.
پس از پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی برای تنبیه حمله اسرائیل به ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دمشق برخی کارشناسان انتظار داشتند که تنش در منطقه افزایش پیدا کند و حتی از احتمال وقوع جنگ بزرگ بین ایران و رژیم صهیونیستی صحبت میکردند. علیرغم لفاظیهای مقامات سیاسی-نظامی اسرائیل، آنها به یک اقدام مضحک در اصفهان بسنده کرده و ترجیح دادند که از تشدید تنش با ایران جلوگیری کنند.
البته این امر تا حد زیادی قابل پیشبینی بود؛ پیام قدرت ایران از طریق عملیان «وعده صادق» نه تنها به اسرائیل بلکه به حامیان و متحدان آن ارسال شده بود و آنها به خوبی دریافته بودند که جنگ با ایران میتواند به نابودی کامل رژیم صهیونیستی منجر شود و از همین رو، تصمیمگیرندگان اسرائیل را از اقدام جدی علیه منافع ایران منصرف کردند. «استبان کاریلو» -سردبیر مجله خبری کرادل و کارشناس مسائل خاورمیانه- در گفتگو با ایسکانیوز به بحث پیرامون تحولات اخیر خاورمیانه و همچنین تاثیرات آن در عرصه جهانی پرداخت.
متن کامل این گفتگو بدین شرح است:
– به نظر میرسد اسرائیل پس از پی بردن به ناتوانی خود در برابر ایران، از افزایش تنش منصرف شده است. نظر شما در این باره چیست؟
من معتقدم اسرائیل و ایالات متحده از ابهت حمله تلافی جویانه ایران و موفقیتی که تهران در دور زدن پیشرفتهترین پدافند هوایی جهان برای حمله به چند هدف نظامی خاص به دست آورد، غافلگیر شدند. به گفته خودشان، پیشبینی برنامهریزان اسرائیلی این بود که ایران بمباران کنسولگری خود در دمشق را تلافی نخواهد کرد و حتی فکرش هم نمیکردند که عملیاتی به اندازه و شدتی که در 13 آوریل شاهد بودیم، انجام دهد. من فکر میکنم حمله «محدود» اسرائیل در داخل ایران هم دلیلی بر عدم تمایل آنها برای مواجهه با شکست نظامی دیگر پس از ناکامی در دستیابی به اهداف استراتژیک در داخل غزه و هم افزایش فشاری است که این کشور از سوی متحدان غربیاش شش ماه بعد از یک نسلکشی وحشیانه با آن مواجه است.
– برخی کارشناسان بر این باورند که نتانیاهو تلاش میکند تا آمریکا را به طور مستقیم با ایران درگیر کرده و با این کار فشارهای موجود علیه اسرائیل را کاهش دهد. چقدر این تحلیل را درست میدانید؟
بنیامین نتانیاهو به خوبی میداند که روزهای قدرت او در راس دولت اسرائیل به پایان رسیده و تداوم وضعیت جنگی احتمالا تنها راهی است که او می تواند کنترل خود را بر قدرت حفظ کند. در داخل، نارضایتی مردم به طور پیوسته در حال افزایش است در حالی که کابینه جنگ با افزایش بیاعتمادی و تندی در میان اعضای خود در حال از هم پاشیدن است. در خارج نیز، اسرائیل به یک کشور منحوس تبدیل شده و شاهد هستیم که رسانهها و مقامات غربی به طور بیسابقهای نتانیاهو را مقصر این وضعیت میدانند. با کوچک شدن زمین زیر پایش، نتانیاهو نشان داده از آن دسته افرادی است که برای نجات پوست خود حاضر است یک جنگ تمام عیار به راه بیندازد.
– پاسخ ایران به حمله اسرائیل به ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دمشق، با وجود آنکه یه حمله کاملا محدود بود، اما توانست بخشی از قدرت نظامی ایران را به تصویر بکشد. بازخورد توان نظامی ایران در بین جوامع غربی به ویژه دولتهای این کشورها چطور بود؟
آنچه ما در غرب پس از عملیات انتقامی ایران دیدیم، ترکیبی از شوک واقعی به قدرت نظامی ایران و استانداردهای دوگانه معمول در مورد کشوری بود که دائماً به عنوان «دشمن» معرفی میشود. سخنان دیوید کامرون -وزیر امور خارجه بریتانیا- به بهترین وجه این دو مسدله را نشان داد؛ او گفت ایران نسبت به بمباران کنسولگری خود در دمشق بیش از حد واکنش نشان داد و تاکید کرد که اگر خود لندن هم به جای تهران بود، «اقدام بسیار قوی» انجام میداد. علاوه بر این، شاهد بودیم که اکثر غربها با تحریم ایران -که در واقع در این ماجرا قربانی بود- واکنش نشان دادند و اجازه ندادند اسرائیل -به عنوان متجاوز- محکوم شود.
– فکر میکنید اوضاع در خاورمیانه چطور پیش خواهد رفت و احتمال وقوع یک جنگ بزرگ را چقدر جدی میدانید؟
با وجود آنکه فعلا ایران و اسرائیل مایل به تنشزدایی هستند، وضعیت در منطقه به شدت بیثبات است. با نزدیک شدن به دویستمین روز نسل کشی غزه، ایالات متحده تمایل خود را برای کمک به اسرائیل برای ورود به رفح در عملیاتی که احتمالا شاهد ریختن سوخت بیشتری در آتش خشم خود خواهد بود، نشان داده است. کنگره ایالات متحده همچنین تخصیص میلیاردها دلار کمک نظامی بیشتر به اسرائیل را تایید کرده است که نشان دهنده حمایت از طرح آنها برای گسترش جنگ در لبنان است. موضوع دیگری که قابل توجه است، حمله گسترده به پایگاه الحشد الشعبی در عراق در آخر هفته گذشته و حملات بعدی به پایگاههای اشغالی آمریکا در سوریه است که طی چند ماه گذشته متوقف شده بود. معادله جدید تحمیل شده توسط محور مقاومت در غرب آسیا چیزی نیست که برنامهریزان آمریکایی بتوانند آن را تحمل کنند و من انتظار دارم که همچنان شاهد تلاشهای فزاینده برای تغییر موازنه به نفع اسرائیل و تضعیف مقاومت باشیم.
– روسیه و چین در نشستهای اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتبط یا حمله اسرائیل به ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی، حمایت خوبی از ایران انجام دادند. نزدیک این سه کشور چه تاثیری بر روند جهانی کاهش قدرت آمریکا خواهد داشت؟
برخلاف بسیاری از قدرتهای جهانی که از «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» دفاع میکنند اما فقط زمانی پای این اصول میایستند که به نفع آنها باشد، روسیه و چین در سمت قوانین بین المللی و احترام به حاکمیت در شورای امنیت سازمان ملل متحد ایستادند. مسکو، پکن و تهران به لطف اتحاد خود در داخل بریکس و سازمان همکاری شانگهای به کل جنوب جهانی نشان دادند که جهانی جدا از هژمونی ایالات متحده نه تنها میتواند وجود داشته باشد، بلکه حتی میتواند رو به جلو حرکت کند. این دیدگاه جدید در حال حاضر در منطقه ساحل آفریقا و برخی از بخشهای آمریکای لاتین تأثیرگذار بوده است؛ زیرا کشورهای بیشتری متوجه خطر مواجهه با ابرقدرتی شدهاند که از شروع جنگها و یا استفاده از واحد پول خود برای حفظ سلطهاش استفاده میکند.